English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
English Persian
turret برجک توپ یا تانک
turrets برجک توپ یا تانک
Search result with all words
cupola برجک فرماندهی تانک
cupolas برجک فرماندهی تانک
Other Matches
on فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
echauguette برجک
turret برجک
turrets برجک
towerlet برجک
power turret برجک برقی
brattice نیم برجک
dome light چراغ برجک
turret guns توپهای برجک
batteries باطری برجک توپ
battery باطری برجک توپ
turret guns توپهای برجک دار
racers رینگ لغزنده برجک توپ
cimborio [برجک نورگیر بالای بام]
racer رینگ لغزنده برجک توپ
racer ریل یا سرسره دوار برجک توپ
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
racers ریل یا سرسره دوار برجک توپ
dome کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
domes کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
panzer تانک
antiarmor ضد تانک
antitank ضد تانک
water towers تانک اب
anti-tank ضد تانک
tanker تانک
tankers تانک
reservoir تانک
reservoirs تانک
tank تانک
water tower تانک اب
bazookas ضد تانک
bazooka ضد تانک
antitank obstacle مانع ضد تانک
drop tank تانک موقت
caterpillar tracks وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
intermediate frequency tank circuit مدار تانک
main battle tank تانک اصلی
tank destroyer توپ ضد تانک
stalled tank تانک ایستاده
tank deck شاسی تانک
flail tank تانک ضد مین
antitank artillery توپخانه ضد تانک
amphibious tank تانک اب خاکی
antitank launcher موشک انداز ضد تانک
hull defilade سنگر گرفتن تانک
bulkhead دهلیزداخلی دهلیز تانک
decks سکوی جلوی تانک
landing craft tank ناو تانک پیاده کن
track tension تنظیم شنی تانک
tankage گنجایش تانک یا مخزن
bulkheads دهلیزداخلی دهلیز تانک
skirting armor زره دامنه تانک
stalled tank تانک از کار افتاده
fuel tank vent هواکش تانک سوخت
decked سکوی جلوی تانک
armor group گروه زره تانک
control vehicle تانک نافم حرکت
deck سکوی جلوی تانک
flail tank تانک غلطک دار ضد مین
main battle tank قوی ترین تانک رزمی
scorpion نوعی تانک سبک شناسایی
scorpions نوعی تانک سبک شناسایی
high explosive antitank گلوله سوختار شدید ضد تانک
skirting armor ضخیم ترین قسمت زره تانک
whippets سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
hull بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
intercom سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
tank recovery vehicle خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
compass course مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
whippet سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
intercoms سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
entac موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
ullage حجم بالای سطح مایع تانک
secondary armament جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
scorpions تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
gunnery توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
haul defilade قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
hull down قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
knock down زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
scorpion تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
main armament جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
sprocket دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
integral tank تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
wet wing بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
hunting حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
biocidal action عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
sponson جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
metal deactivator مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
bog توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bogs توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
compensating port مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
bqm سیستم هدف کش فایربی سیستم هدف کش ضد هوایی یا ضد تانک
spall تکههای جدا شده از زره تانک بعلت انفجار تکههای پرتاب شده از زره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com