Dictiornary-Farsi | بردار قطبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
polar vector	بردار قطبی


Other Matches

polar regions	مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
polygraphs	رونوشت بردار نسخه بردار
polygraph	رونوشت بردار نسخه بردار
polar plot	روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
dipole dipole bond	پیوند دو قطبی- دو قطبی
orientation forces	نیروهای دو قطبی- دو قطبی
polar stereographic	سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
circumpolar constellation	صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
vectors	بردار
vector	بردار
arrows	بردار
arrow	بردار
dope vector	بردار
equivocatory	اب بردار
resultant	بردار
bipolar	دو قطبی
diode	دو قطبی
dipole	دو قطبی
double pole	دو قطبی
homopolar	هم قطبی
arctic	قطبی
unipolar	یک قطبی
unipolar	تک قطبی
polar	قطبی
liner velocity	بردار سرعت
dutiable	گمرک بردار
exponible	توضیح بردار
field vector	بردار میدان
finable	جریمه بردار
flux of a vector	شاره بردار
forfoitable	جریمه بردار
weight lifter	وزنه بردار
disciplinable	نظم بردار
code vector	بردار رمز
cross bearer	صلیب بردار
crucifer	صلیب بردار
subordination	فرمان بردار
suborder	فرمان بردار
customable	گمرک بردار
damageable	غرامت بردار
submission	فرمان بردار
postponement	فرمان بردار
hypotaxis	فرمان بردار
wave vector	بردار موج
discountable	تخفیف بردار
voltage vector	بردار ولتاژ
vectorial	حامل بردار
light vector	بردار نور
subsumption	فرمان بردار
magnetic vector	بردار مغناطیسی
mouldable	قالب بردار
normal vector	بردار عمود
normal vector	بردار قائم
ratable	نرخ بردار
numerale	شماره بردار
participable	شرکت بردار
patchable	وصله بردار
radius vector	بردار شعاعی
lifter	وزنه بردار
lift vector	بردار برا
land surveyor	نقشه بردار
state vector	بردار وضعیت
harvestman	خرمن بردار
treatable	تعلیم بردار
treader	گام بردار
topographer	نقشه بردار
tollable	باج بردار
state vector	بردار حالت
state vector	بردار حلات
stainable	زنگ بردار
rateable	نرخ بردار
interrupt vector	بردار وقفه
poynting's vector	بردار پوینتینگ
circulation of a vector	چرخه بردار
components	مولفه بردار
velocity	بردار سرعت
ascribing	رونویس بردار
velocities	بردار سرعت
surveyors	نقشه بردار
sampler	نمونه بردار
ascribe	رونویس بردار
samplers	نمونه بردار
vectors	حامل بردار
component	مولفه بردار
curl	حلقه بردار
force	بردار نیرو
ascribes	رونویس بردار
vector	حامل بردار
taxable	مالیات بردار
ascribed	رونویس بردار
photographers	عکس بردار
curls	حلقه بردار
axial vector	بردار محوری
swindler	کلاه بردار
forcing	بردار نیرو
curled	حلقه بردار
bilable	ضمانت بردار
benefic	بهره بردار
swindlers	کلاه بردار
photographer	عکس بردار
burgers vector	بردار برگرز
active	تنزل بردار
surveyor	نقشه بردار
forces	بردار نیرو
fraudulent	کلاه بردار
polar compound	ترکیب قطبی
polar coordinates	مختصات قطبی
polar bond	پیوند قطبی
unipolarity	حالت یک قطبی
multipole	چند قطبی
polar angle	زاویه قطبی
north star	ستاره قطبی
polarised	قطبی کردن
one pole switch	کلید یک قطبی
multipolar	چند قطبی
multi contact	چند قطبی
moment of a dipole	گشتاور دو قطبی
polarising	قطبی کردن
polarized	قطبی شده
polar coordinate	مختصات قطبی
polarization current	جریان قطبی
polarizing filter	صافی قطبی
pole armature	ارمیچر قطبی
polestar	ستاره قطبی
two terminal network	شبکه دو قطبی
two electrode valve	لامپ دو قطبی
single contact switch	کلید یک قطبی
polarises	قطبی کردن
polaris	ستاره قطبی
polar winds	بادهای قطبی
unipolar armature	ارمیچر تک قطبی
polar diagram	نقشه قطبی
polarization	قطبی شدگی
polar distance	فاصله قطبی
polarization	قطبی سازی
polar molecule	مولکول قطبی
polar relay	رله قطبی
triode	لامپ سه قطبی
polarized relay	رله قطبی
polar solvent	حلال قطبی
polar transmission	مخابره قطبی
polar variable	متغیر قطبی
polar vortex	ورتکس قطبی
terminal voltage	ولتاژ قطبی
polarities	تمایل قطبی
arctic basin	حوضچه قطبی
fitchet	گربه قطبی
Pole Star	ستاره قطبی
foumart	گربه قطبی
four pole	چهار قطبی
polarity	ویژگی قطبی
electric doublet	دو قطبی الکتریسیته
electric dipole	دو قطبی الکتریسیته
bipolar cells	یاختههای دو قطبی
crystal rectifier	دو قطبی بلورین
diode	لامپ دو قطبی
dipolar ion	یون دو قطبی
aurora	شفق قطبی
arctic regions	مناطق قطبی
arctic regions	نواحی قطبی
dipole antenna	انتن دو قطبی
polarities	ویژگی قطبی
polarity	تمایل قطبی
dipole interaction	بر هم کنش دو قطبی
dipole moment	گشتاور دو قطبی
hexod	لامپ شش قطبی
hexode	لامپ شش قطبی
lodestar	ستاره قطبی
lodestaror load	ستاره قطبی
polarizing	قطبی کردن
zwitterion	یون دو قطبی
magnetic doublet	دو قطبی مغناطیسی
polarize	قطبی کردن
loadstar	ستاره قطبی
polarizes	قطبی کردن
Leave her alone. Stop bothering her.	دست از سر دخترک بردار
dope vector	بردار خصیصه نما
basis vector	بردار پایه [ریاضی]
Y coordinate	مختصات بردار عمودی
beneficiary	بهره بردار ذیحق
beneficiaries	بهره بردار ذیحق
Come off it !Get along-with you.	بروبابا(ول کن ؟دست بردار )
core barrel	لوله نمونه بردار
core drill	مته نمونه بردار
cracky	ترک بردار زودشکن
magnetic vector potential	پتانسیل بردار مغناطیسی
magnetization vector	بردار مغناطیس کنندگی
It cannot be trifled with . It is no joking matter.	شوخی بردار نیست
magnetic field vector	بردار میدان مغناطیسی
rodman	کمک نقشه بردار
Euclidean vector	بردار اقلیدسی [ریاضی]
X coordinate	مختصات بردار افقی
location vector	بردار مکان [ریاضی]
freestone	سنگ تراش بردار
vector psychology	روانشناسی بردار نگر
vector graphics display	بردار نمایش گرافیکی
Pick, what you like [want] !	هر کدام را می خواهی بردار!
he was proof against harm	اسیب بردار نبود
position	بردار مکان [ریاضی]
vector data aggregate	بردار اطلاعات مجتمع

polar vector

بردار قطبی