Total search result: 201 (32 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
summation check |
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن |
|
|
Other Matches |
|
redundancy |
بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا |
redundancies |
بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا |
vrc |
بررسی پرینتی در هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا |
vertical |
بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا |
redundancies |
بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا |
redundancy |
بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا |
vertical |
بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند |
residue check |
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر |
redundancies |
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا |
redundancy |
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا |
leap frog test |
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند |
self- |
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند |
micr |
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد. |
verified |
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت |
verify |
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت |
verifies |
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت |
verifying |
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت |
phosphor |
اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون |
substitution |
لیست حروف یا کدها که به جای کد دریافتی باید درج شود |
combining |
سیستم تشخیص حروف نوری کارا |
combines |
سیستم تشخیص حروف نوری کارا |
combine |
سیستم تشخیص حروف نوری کارا |
spellcheck |
بررسی صحت نوشتار کلمه با مقایسه آن با لغت نامه موجود در کامپیوتر |
echo check |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
parity |
سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است |
forwarded |
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست |
forward |
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست |
to contrast [with] |
مقایسه کردن با [برابرکردن برای مقایسه] |
cyclic |
روش تشخیص خطا که هر 8 بیت داده را بررسی میکند. |
self- |
سیستمم کد گذاری حروف خطا یا نامناسب را تشخیص دهد ولی نمیتواند ترمیم کند |
checks |
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها |
check |
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها |
checked |
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها |
handwriting recognition |
نرم افزاری که متنهای دست نویس را تشخیص میدهد و آنها را به حروف ASCII تبدیل میکند |
built-in |
تشخیص خطا و بررسی اعتبار به طور خودکار روی داده دریافت شده |
modulo arithmetic |
بررسی تشخیص خطا با استفاده از باقی مانده عمل ریاضی روی داده |
redundant |
حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد |
commitment board |
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی |
recognition |
فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد. |
speeches |
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد |
speech |
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد |
phoneme |
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا |
redundant |
بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد |
optical |
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر |
Hamming code |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
raid |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
raided |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
raids |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
raiding |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
ocr |
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری |
optical |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
locks |
همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی |
lock |
همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی |
compares |
مقایسه کردن |
contrasting |
مقایسه کردن |
compare |
مقایسه کردن |
compared |
مقایسه کردن |
comparing |
مقایسه کردن |
contrast |
مقایسه کردن |
contrasted |
مقایسه کردن |
contrasts |
مقایسه کردن |
to draw comparisons |
مقایسه کردن |
to make comparisons |
مقایسه کردن |
readout |
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند |
block letter |
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر |
Linotype |
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند |
separate |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separates |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separated |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
to compare oppsites |
چیزهای ضد را با هم مقایسه کردن |
measure |
مقایسه کردن سنجش |
inferior figures |
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند. |
to drow a p between two |
دوچیزراباهم مقایسه یاتشبیه کردن |
shift keys |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
shift key |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
monotype |
ماشین حروف ریزی و حروف چینی |
normalising |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalize |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalises |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalizes |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalised |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
collates |
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب |
collated |
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب |
collating |
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب |
collate |
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب |
analogue |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال |
analogues |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال |
feasibility |
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه |
collate |
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع |
collating |
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع |
collates |
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع |
collated |
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع |
inferences |
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی |
inference |
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی |
analog |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال |
link |
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه |
graphics |
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند |
automatic |
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند |
automatics |
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند |
users |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
user |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
typed |
حروف چاپی حروف چاپ |
types |
حروف چاپی حروف چاپ |
cases |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
case |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
type |
حروف چاپی حروف چاپ |
recognition |
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای .. |
exceptions |
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد |
exception |
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد |
pair exchange sorting algorithm |
نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده |
non destructive cursor |
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند |
semi processed data |
داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا.. |
systems analysis |
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن |
dead type |
حروف پخش کردن |
shifted |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
spoonerism |
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف |
shift |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
shifts |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
velarize |
حروف را از کام تلفظ کردن |
identify |
مربوط کردن تشخیص دادن |
identified |
مربوط کردن تشخیص دادن |
identifies |
مربوط کردن تشخیص دادن |
identifying |
مربوط کردن تشخیص دادن |
to page up type |
حروف چیده را صفخه بندی کردن |
alphameric |
مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم |
edited |
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود |
edit |
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود |
identify |
تشخیص هویت دادن یکی کردن |
identified |
تشخیص هویت دادن یکی کردن |
identifying |
تشخیص هویت دادن یکی کردن |
identifies |
تشخیص هویت دادن یکی کردن |
To weight up the pros and cons of something . |
مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن ) |
bolt [examine] |
بررسی کردن |
check |
بررسی کردن |
perusing |
بررسی کردن |
reconcider |
بررسی کردن |
studies |
بررسی کردن |
survey |
بررسی کردن |
peruses |
بررسی کردن |
surveys |
بررسی کردن |
study |
بررسی کردن |
dissect [analyse] |
بررسی کردن |
assay |
بررسی کردن |
analyze [American] |
بررسی کردن |
analyse [British] |
بررسی کردن |
probe |
بررسی کردن |
probed |
بررسی کردن |
peruse |
بررسی کردن |
perused |
بررسی کردن |
checks |
بررسی کردن |
probes |
بررسی کردن |
evaluate |
بررسی کردن |
explore |
بررسی کردن |
checked |
بررسی کردن |
study |
بررسی کردن |
inspect |
بررسی کردن |
investigate |
بررسی کردن |
look into |
بررسی کردن |
surveyed |
بررسی کردن |
survey |
بررسی کردن |
examine |
بررسی کردن |
enquire into |
بررسی کردن |
indagate |
بررسی کردن |
scrutinize |
بررسی کردن |
studying |
بررسی کردن |
check |
بررسی کردن |
determine |
بررسی کردن |
NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
alphasort |
مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا |
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . |
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد. |
reviewing |
بررسی کردن مرور |
review |
بررسی کردن مرور |
reviews |
بررسی کردن مرور |
survey |
بررسی کردن بازدید |
reviewed |
بررسی کردن مرور |
surveys |
بررسی کردن بازدید |
scrutinising |
بدقت بررسی کردن |
surveillance |
تجسس بررسی کردن |
scrutinize |
بدقت بررسی کردن |
scrutinized |
بدقت بررسی کردن |
scrutinizes |
بدقت بررسی کردن |
scrutinises |
بدقت بررسی کردن |
checked |
مقابله کردن بررسی |
surveyed |
بررسی کردن بازدید |
scrutinised |
بدقت بررسی کردن |
checks |
مقابله کردن بررسی |
scrutinizing |
بدقت بررسی کردن |
check |
مقابله کردن بررسی |
field |
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن |
read |
1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2- |
fielded |
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن |
fields |
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن |
reads |
1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2- |
inspects |
جستجو کردن بررسی کردن کنترل |
inspecting |
جستجو کردن بررسی کردن کنترل |
inspected |
جستجو کردن بررسی کردن کنترل |
inspect |
جستجو کردن بررسی کردن کنترل |
italic |
حروف یک وری حروف کج |
scans |
بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن |
scan |
بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن |