English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
army material program برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
Other Matches
army material command فرماندهی اماد نیروی زمینی
air target material program برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
balanced mobilization بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
procuring تهیه و تحویل اماد
procurement تهیه و تحویل اماد
procure تهیه و تحویل اماد
procures تهیه و تحویل اماد
procured تهیه و تحویل اماد
procurement تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
land forces نیروی زمینی
ground force نیروی زمینی
land force n نیروی زمینی
ground forces نیروی زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
armies ارتش نیروی زمینی
army reserve احتیاط نیروی زمینی
army ارتش نیروی زمینی
army staff ستاد نیروی زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
army aviator خلبان نیروی زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
army corps سپاههای نیروی زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
army aviation هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
army program memorandum لایحه برنامههای نیروی زمینی
army service area منطقه سرویس نیروی زمینی
master sergeant استوار ارشد نیروی زمینی
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
army reserve قسمت احتیاط نیروی زمینی
land service خدمت نظام در نیروی زمینی
assistant secretary of the army معاون وزیر نیروی زمینی
army in the field نیروی زمینی درصحنه عملیات
army post office شعبه پستی نیروی زمینی
army assault team تیم هجومی نیروی زمینی
theater army نیروی زمینی صحنه عملیات
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
army troops عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
army personnel system سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army airdefense command post پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
army personnel center مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
chief army censor افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
army ready material program برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
programmer تهیه کننده برنامه
programme برنامه تهیه کردن
programmes برنامه تهیه کردن
programmers تهیه کننده برنامه
programs برنامه تهیه کردن
program برنامه تهیه کردن
program section بخش تهیه برنامه ها
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
civilian supply امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
manpower planning برنامه ریزی نیروی انسانی
micropro یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
presentation manager تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
schematize بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
coordinated procurement عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
font da/mover یک برنامه کمکی است که توسط شرکت اپل تهیه گردیده است و در محیط مکینتاش بکار می رود
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
craft reimbursable supply اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
new دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swapped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swap توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
dynamic data exchange در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
modular بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
bulk material اماد یک جا
water supply اماد اب
water supplies اماد اب
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
essential supply اماد حیاتی
development order دستوربهبود اماد
supply point نقطه اماد
requisition line خط درخواست اماد
critical item اماد حساس
care of supplies نگهداری اماد
care of supplies مراقبت اماد
intransit stock اماد سیال
gratuitous issue اماد پیشکشی
bulk supply اماد عمده
bulk supply اماد با کانتینر
bulk material اماد حجیم
category اقلام اماد
level of supply سطح اماد
depot supply اماد دپویی
supply route مسیر اماد
follow up supply اماد متعاقب
supply sergeant گروهبان اماد
general supplies اماد عمومی
supply support پشتیبانی اماد
shop supply اماد تعمیرگاهی
armed جنگ اماد
essential supply اماد ضروری
one day's supply یک روز اماد
follow up اماد بعدی
assault supplies اماد هجومی
stocked اماد ذخیره
supply route اماد راه
air material اماد هوایی
supply control کنترل اماد
resupply اماد مجدد
class i supplies اماد طبقه 1
unit supply اماد یکانی
air landed supply اماد هوانشستی
procurement تامین اماد
class v supplies اماد طبقه 5
class iv supplies اماد طبقه 4
stock اماد ذخیره
class ii supplies اماد طبقه 2
short supply اماد کم یاب
depot supply اماد امادگاهی
train بنه اماد
follow up supply اماد بعدی
stockage ذخیره اماد
categories انواع اماد
consigned inventory اماد امانی
condition code کدوضعیت اماد
commodity command فرماندهی اماد
reserve stock اماد ذخیره
mission load اماد عملیاتی
materiel management مدیریت اماد
trains بنه اماد
trained بنه اماد
purvey تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying تهیه کردن سورسات تهیه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com