Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
document comparison utility
برنامه کمکی مقایسه مدارک
Other Matches
version
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
cost records
مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
utilitu program
برنامه کمکی
table utility
برنامه کمکی جدولی
mace utilities
برنامه کمکی میس
backup utility
برنامه کمکی پشتیبان
downloading utility
برنامه کمکی استقرار
undelete utility
برنامه کمکی احیاء
file transfer utility
برنامه کمکی انتقال فایل
outline utility
برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
file conversion utility
برنامه کمکی تبدیل فایل
file compression utility
برنامه کمکی فشرده کردن فایل
screen saver utility
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
commented
نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
commenting
نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
comment
نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
find
برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
finds
برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
f key
برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود
font da/mover
یک برنامه کمکی است که توسط شرکت اپل تهیه گردیده است و در محیط مکینتاش بکار می رود
auxiliary storage
حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
to contrast
[with]
مقایسه کردن با
[برابرکردن برای مقایسه]
auxiliary operation
عملیات کمکی عملکرد کمکی
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
api
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
auxiliary machinery
دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
references
مدارک
reference
مدارک
resources
مدارک
source
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
training publication
مدارک اموزشی
record count
شمار مدارک
application papers
مدارک درخواستنامه
application documents
مدارک درخواستنامه
privileged communication
مدارک محرمانه
record management
مدیریت مدارک
application credentials
مدارک درخواستنامه
newest
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new-
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
job
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swopped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swap
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
interrecord gap
شکاف بین مدارک
cumulative evidence
قرائن یا مدارک اضافی
record blocking
کنده یی کردن مدارک
undocumented
فاقد مدارک قانونی
internal evidence
مدارک یاگواه درونی
record gap
شکاف بین مدارک
documentation
مدرک یا مدارک اسناد
lost documents
اسناد و مدارک گم شده
documentation
ارائه اسناد یا مدارک
office of records
بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
indirect evidence
مدارک و ادله غیر مستقیم
administrative crypto account
نگهداری اسناد و مدارک محرمانه
medical records
پرونده پزشکی مدارک بهداشتی
classified material
مدارک طبقه بندی شده
limited access
دراری محدودیت مدارک محدود
restricts
بازداشت طبقه بندی مدارک
restrict
بازداشت طبقه بندی مدارک
restricting
بازداشت طبقه بندی مدارک
dynamic data exchange
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
accountable cryptomaterial
مدارک و وسایل طبقه بندی شده
access to classified material
دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
reserve on board
مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
Here are my car registration papers.
بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
internal evidence
مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
modular
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
disposal
انهدام اسناد و مدارک یا وسایل مصرف واگذار کردن
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
sanitize
حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
scientific socialism
بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
auxiliaries
کمکی
auxiliary
کمکی
subsidiaries
کمکی
subsidiary
کمکی
secondary
کمکی
ancillary
کمکی
supplementary
کمکی
comparison
مقایسه
comparisons
مقایسه
analogies
مقایسه
resemblance
مقایسه
analogy
مقایسه
datum line
خط مقایسه
collations
مقایسه
collation
مقایسه
operating supplies
مواد کمکی
accommodator
کارگر کمکی
artificial antenna
انتن کمکی
auxiliaries
امدادی کمکی
artificial aids
وسایل کمکی
auxiliary
امدادی کمکی
accessory
لوازم کمکی
coprocessor
پردازنده کمکی
user interface
میانجی کمکی
dummy antenna
انتن کمکی
relieving arch
طاق کمکی
auxiliary target
نقطه کمکی
auxiliary target
هدف کمکی
auxiliary storage
انباره کمکی
auxiliary storage
انبار کمکی
auxiliary rotor
رتور کمکی
auxiliary operation
عمل کمکی
auxiliary operatich
عمل کمکی
auxiliary memory
حافظه کمکی
auxiliary memory
حافظ کمکی
auxiliary landing field
فرودگاه کمکی
auxiliary forces
نیروی کمکی
slack variable
متغیر کمکی
auxiliary equipment
وسائل کمکی
auxiliary view
نمای کمکی
back up frequency
فرکانس کمکی
by pass valve
شیر کمکی
communicating pole
قطب کمکی
relieving tackle
تاکل کمکی
remedial measure
اندازه کمکی
commutating pole
قطب کمکی
interpoles
قطبهای کمکی
reserve accumulator
انباره کمکی
sabot
خرج کمکی
interpole
قطب کمکی
boostes transformer
ترانسفورماتور کمکی
boostes pump
پمپ کمکی
booster pump
پمپ کمکی
booster magneto
دینام کمکی
auxiliary equipment
وسایل کمکی
auxiliary equipment
تجهیزات کمکی
auxiliary forces
قوای کمکی
auxiliary base line
باز کمکی
intermediate grid
شبکه کمکی
split pole motor
موتور کمکی
prony motor
موتور کمکی
auxiliary ego
خود کمکی
auxiliary charger
شارژکننده کمکی
auxiliary electrode
الکترود کمکی
comparableness
قابلیت مقایسه
logical comparison
مقایسه منطقی
contrasted
مقایسه کردن
incommensurable
مقایسه ناپذیر
contrast
مقایسه کردن
no parity
عدم مقایسه
comparator
مقایسه کننده
comparison
روش مقایسه
contrasting
مقایسه کردن
cf
مقایسه شود
odd parity
مقایسه فرد
assimilatc
مقایسه نمودن
even parity
مقایسه زوج
incomparable
مقایسه ناپذیر
incomparable
غیرقابل مقایسه
comparison operator
عملگر مقایسه
contrasts
مقایسه کردن
comparisons
روش مقایسه
analogous
قابل مقایسه
compares
مقایسه کردن
comparing
مقایسه کردن
parity bit
بیت مقایسه
to make comparisons
مقایسه کردن
parity checking
بازبینی مقایسه
parity error
غلط مقایسه
to draw comparisons
مقایسه کردن
incomparability
مقایسه ناپذیری
parity error
خطای مقایسه
compared
مقایسه کردن
compare
مقایسه کردن
datum
سطح مقایسه
frequency comparison
مقایسه فرکانس
comparatively
بطور مقایسه
refrence
مبنای مقایسه
interpole motor
موتور با قطب کمکی
accessory cells
یاخته های کمکی
will
فعل کمکی "خواهم "
aiding
کمک وسایل کمکی
pitman
عضو گروه کمکی
guiding
عضلات کمکی مجاور
wills
فعل کمکی "خواهم "
commutating pole converter
تبدیل گر قطب کمکی
aided
کمک وسایل کمکی
aid
کمک وسایل کمکی
willed
فعل کمکی "خواهم "
I can't help it.
<idiom>
من نمیتونم کمکی کنم.
back end processor
پردازنده کمکی تک منظوره
navigational grid
شبکه کمکی ناوبری
norton utilities
برنامههای کمکی نورتن
igniter pad
کیسه خرج کمکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com