Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
I cant be bothered. bother the flies!
برو بابا حوصله داری !
Other Matches
to contain one self
خود داری یا حوصله کردن
To be patient. To bear up.
حوصله کردن ( حوصله بخرج دادن )
dude ranch
گله داری واسب سواری وحشم داری
You deserve it.
حق داری ( استحقاق آنرا داری )
statecraft
کشور داری ملک داری
papa
بابا
daddies
بابا
papd
بابا
stepdame
زن بابا
you don't say so?
نه ! نه بابا!
Skip it ! come off it !
ول کن بابا !
papas
بابا
pa
بابا
baba
بابا
C'mon!
[Come on!]
ای بابا!
daddy
بابا
dada
بابا
dad
بابا باباجان
dads
بابا باباجان
I take my hat off to you.
بابا ایوالله
For goodness sake ,how do I know?
بابا من چه می دانم ؟
poppa
پدر بابا
of little patience
کم حوصله
forbearing
با حوصله
self-contained
با حوصله
moods
حوصله
craw
حوصله
impatient
بی حوصله
short-tempered
کم حوصله
mood
حوصله
daddy-long-legs
بابا لنگ دراز
burdock root
ریشه بابا ادم
It cant be all that bad.
نه بابا اینقدر هم بد نیست
the adventures of ali baba
سرگذشت علی بابا
Is that so ? You dont say.
نه بابا ( جدی می گویی ) ؟
i cannot bear him
حوصله او را ندارم
self contained
با حوصله محتاط
i am fed up
حوصله ام سر رفت
it irks me
حوصله ام سررفت
have patience with me
با من حوصله کنید
iam bored
حوصله ام سر رفته
He exhausted(taxed)my patience.I got fed up with him.
حوصله ام را بسر آورد
Time hangs heavily on my hands.
از زور بیکاری حوصله ام سر رفته
Be patient .
صبر داشته باش ( حوصله کن )
to have patience
تاب اوردن حوصله داشتن
collapse capitalism
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marxist economics
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
If you don't feel like it, (you can) just stop.
اگر حوصله این کار را نداری خوب دست بردار ازش.
capitalism
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
grittiness
شن داری
bigamy
دو زن داری
blind man's buff
از من داری
wet storage
تر داری
tensility
کش داری
bean caper
پیرسن داری
continenece
خود داری
household art
هنرخانه داری
blind mans buff
ازمن داری
conchiferous
داری صدف
creaminess
خامه داری
cellarge
حق انبار داری
dry storage
خشک داری
fisk
خزانه داری
bulkiness
جثه داری
bulkiness
تنه داری
house work
خانه داری
incumbency
عهده داری
serrulation
دندانه داری
slaveholding
برده داری
spinosity
سیخ داری
stigmatism
خال داری
trusteedhip
امانت داری
treasurership
خزانه داری
treasury general
خرانه داری کل
tresury general
خزانه داری کل
trusteeship
امانت داری
self restraint
خود داری
rhythmicity
نواخت داری
lucubration
شب زنده داری
non commital
خود داری
notbility
خانه داری
patchiness
وصله داری
pernoctation
شب زنده داری
retenv
خود داری
viscosity
شیره داری
charge
عهده داری
altruism
همگونه داری
night waking
شب زنده داری
wakefulness
شب زنده داری
tenure
اجاره داری
leasehold
اجاره داری
vigil
شب زنده داری
vigils
شب زنده داری
wake
شب زنده داری
waked
شب زنده داری
wakes
شب زنده داری
treasury
خزانه داری
thrift
خانه داری
quartermaster
سررشته داری
capitalism
سرمایه داری
charges
عهده داری
tenancies
اجاره داری
tenancy
اجاره داری
refusal
خود داری رد
refusals
خود داری رد
fasting
روزه داری
housekeeping
خانه داری
vigilance
شب زنده داری
farming
مزرعه داری
slavery
برده داری
sang froid
خود داری
sang-froid
خود داری
communism
مردم داری
bursaries
خزانه داری
bursary
خزانه داری
Exchequer
خزانه داری
quartermasters
سررشته داری
anti capitalist
ضد سرمایه داری
abstinence;or abstinency
خود داری
angulation
زاویه داری
angularity
گوشه داری
menage
خانه داری
leasing
اجاره داری
bank protection
ساحل داری
angularity
زاویه داری
baby sit
بچه داری کردن
To keep late nights
[hours]
شب زنده داری کردن
refrainment
خود داری اجتناب
double entry
دفتر داری مضاعف
spatiality
فضا داری فضائیت
chests
تابوت خزانه داری
refrains
خود داری کردن
explicit rent
اجاره داری کردن
refraining
خود داری کردن
chest
تابوت خزانه داری
run the show
اختیار داری کردن
keep
حفافت امانت داری
advanced capitalism
سرمایه داری پیشرفته
continence
خویشتن داری پرهیزگاری
baby-sits
بچه داری کردن
Chancellors of the Exchequer
وزیر خزانه داری
Chancellor of the Exchequer
وزیر خزانه داری
How old are you?Whats your age?
چند سال داری ؟
chamberlainship
پرده داری گنجوری
baby-sitting
بچه داری کردن
capitalist system
نظام سرمایه داری
baby-sit
بچه داری کردن
to rule the roast
اختیار داری کردن
capitalism
رژیم سرمایه داری
capitalistic
منسوب به سرمایه داری
keeps
حفافت امانت داری
to govern one's passions
خود داری کردن
to possess oneself
خود داری کردن
to keep house
خانه داری کردن
to keep shop
دکان داری کردن
baby-sat
بچه داری کردن
capitalist countries
کشورهای سرمایه داری
precapitalism
پیش از سرمایه داری
joint tenancy
شرکت در اجاره داری
bailment
امانت داری سمساری
keep house
خانه داری کردن
keepworthy
قابل نگه داری
attorn
اجاره داری کردن
land tenure
اجاره داری زمین
angularity
زاویه داری لاغری
light housekeeping
کارهای خانه داری
bourgeoisie
سرمایه داری بورژوازی
industrial capitalism
سرمایه داری صنعتی
household art
اصول خانه داری
quartermasters
رسته سررشته داری
housekeep
خانه داری کردن
house keeping operation
اعمال خانه داری
black capitalism
سرمایه داری سیاه
quartermaster
رسته سررشته داری
You have cobwebs in your head.
<idiom>
تو گچ تو سرت داری.
[اصطلاح]
succulence
اب داری حالت ابکی
procurator general
کفیل خزانه داری
wakes
شب زنده داری کردن
What do you feel like having today?
امروز تو به چه اشتها داری؟
waked
شب زنده داری کردن
joint tenancy
اجاره داری مشترک
wake
شب زنده داری کردن
refrain
خود داری کردن
holding
متصرفی اجاره داری
refrained
خود داری کردن
precapitalism
ماقبل سرمایه داری
nolle proseequi
خود داری از پی کرد
home economics
اقتصاد خانه داری
day nursery
بچه داری در روز
get by
نگه داری کردن
day nurseries
بچه داری در روز
mixed capitalism
سرمایه داری مختلط
accounties
علم حساب یا دفتر داری
You really are cheeky!
واقعا" عجب رویی داری !
capacity utilization rate
نرخ بهره داری از فرفیت
piquancy
گوشه داری طعنه امیزی
Treasury Department
اداره خزانه داری
[ در آمریکا]
Do you have an extra pen to lend me?
یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
He has a glib (an oily, a persuasive,asmooth)tongue.
آدم سر وزبان داری است
He is a brainy person .
آدم کله داری است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com