Dictiornary-Farsi | برگردان تعویض | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
turn over	برگردان تعویض


Other Matches

post knotting	پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
litter relay point	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
lapel	برگردان
lapels	برگردان
jetties	اب برگردان
transposing	برگردان
translations	برگردان
transposes	برگردان
round head	برگردان
transpose	برگردان
refrains	برگردان
refraining	برگردان
refrained	برگردان
jetty	اب برگردان
refrain	برگردان
revers	برگردان
translation	برگردان
lapelled	یقه برگردان
turtleneck	یقه برگردان
turtlenecks	یقه برگردان
lapels	برگردان یقه
frequency inversion	برگردان فرکانس
burthen	باربری برگردان
emetic resin	تریاک برگردان
decalcomania	عکس برگردان
transter picture	عکس برگردان
decalccomania	عکس برگردان
responsory	تهلیل برگردان
transpose matrix	ماتریس برگردان
antiphon	سرود برگردان
tilting ladle	پاتیل برگردان
lapel	برگردان یقه
skip car	بشکه ی برگردان
double reverse	شوت برگردان به دروازه
repetend	رقم بازگردنده برگردان
hook service	سرویس برگردان والیبال
transter	سندواگذاری عکس برگردان
reflux	جریان برگشت مایع برگردان
This is its Persian rendering ( translation) .	این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
pcv	این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
roundelay	تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
manifold writer	ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
switch	تعویض جا
switch	تعویض
switches	تعویض
swapping	تعویض
switched	تعویض جا
replacement	تعویض
quid pro quo	تعویض
rotation	تعویض
switches	تعویض جا
refill	تعویض
refilled	تعویض
refilling	تعویض
refills	تعویض
replacements	تعویض
quid pro quos	تعویض
line feed	تعویض خط
substituent	تعویض
shifts	تعویض
interchanges	تعویض
replaced	تعویض
shifted	تعویض
shift	تعویض
switchover	تعویض
interchanging	تعویض
interchanged	تعویض
replaces	تعویض
substitution	تعویض
replacing	تعویض
stage set	تعویض سن
resignation	تعویض
replace	تعویض
resignations	تعویض
switched	تعویض
interchange	تعویض
commutating switch	کلید تعویض
modification	تعویض مدل
rotation	تعویض محل
rotation	تعویض یکانها
line replacement	تعویض خط جبهه
foreign exchange	تعویض خارجی
to shift	تعویض کردن
automatic carriage	تعویض خودکار
substitutionary	تعویض جانشینی
frequency changing	تعویض فرکانس
fungibility	قابلیت تعویض
relief in place	تعویض در محل
refillable	قابل تعویض
fungible	قابل تعویض
illumination change	تعویض روشنایی
interchange circuit	مدار تعویض
interchangeability	قابلیت تعویض
oil change	تعویض روغن
lead through	تعویض سرپرست
exchange point	نقطه تعویض
replaceable	قابل تعویض
alteration	تعویض کردن
pole changing	تعویض قطب
change court	تعویض زمین
changer	تعویض کننده
restaging	تعویض محل
request substitution	تقاضای تعویض
shifter	تعویض کننده
replacer	تعویض کننده
replacement cost	هزینه تعویض
substitutable	قابل تعویض
line feed	تعویض سطر
sub	تعویض بازیگر
alternation	تعویض قطب
shifts	نوبت تعویض
alternate	تعویض متناوب
adjournments	برخاست تعویض
subs	تعویض بازیگر
adjournment	برخاست تعویض
substituting	تعویض بازیگر
shifts	تعویض کردن
alternates	تعویض متناوب
shifted	نوبت تعویض
replacements	تعویض یکانها
maintenance	تعویض قط عات و...
symmetrical exchange	تعویض قرینه
substitution	تعویض جانشینی
replacement	تعویض قطعه
replacement	تعویض یکانها
shift	نوبت تعویض
shift	تعویض کردن
interchangeable	قابل تعویض
substituted	تعویض بازیگر
supplanted	تعویض کردن
changed	تعویض مبادله
changing	تعویض مبادله
substitute	تعویض بازیگر
change	تعویض مبادله
changes	تعویض مبادله
replacements	تعویض قطعه
supplanting	تعویض کردن
direct exchange	تعویض باداغی
shifted	تعویض کردن
supplants	تعویض کردن
alternated	تعویض متناوب
relieving	تعویض نگهبانی
supplant	تعویض کردن
relieves	تعویض نگهبانی
relieve	تعویض نگهبانی
substitute	تعویض جانشین کردن
linear amplifier	تعویض کننده خطی
gear change box	جعبه تعویض دنده
relief in place	تعویض یکانها در محل
noninterchanging states	حالتهای تعویض نشدنی
substituting	تعویض جانشین کردن
new line character	دخشه تعویض سطر
renewable fuse	فیوز تعویض پذیر
substituting	تعویض کردن جابجاکردن
substituted	تعویض کردن جابجاکردن
line feed character	دخشه تعویض پذیر
substituted	تعویض جانشین کردن
pole changer	تعویض کننده قطب
pole changing switch	کلید تعویض قطب
substitute	تعویض کردن جابجاکردن
exchange	مبادله کردن تعویض
shift colors	پرچم را تعویض کنید
exchangeable disk	دیسک قابل تعویض
puts	تعویض کردن انداختن
anastrophe	تعویض کلمات یک عبارت
aircraft handover	تعویض کنترل هواپیما
put	تعویض کردن انداختن
replacing	چیزی را تعویض کردن
beater ejector	دکمه تعویض سر همزن
trade something in <idiom>	تعویض وسایل کهنه
replaces	چیزی را تعویض کردن
replaced	چیزی را تعویض کردن
replace	چیزی را تعویض کردن
exchanging	مبادله کردن تعویض
board exchange warranty	ضمانت تعویض برد
broadband exchange	تعویض پهن باند
putting	تعویض کردن انداختن
shift colors	تعویض پرچم ناو
irreplaceable	غیر قابل تعویض
shiftable	قابل تعویض یا انتقال
exchanged	مبادله کردن تعویض
substituent	قابل تعویض توکیلی
courier transfer station	ایستگاه تعویض پیک
exchanges	مبادله کردن تعویض
changing the goal keeper	تعویض دروازه بان
change of service	تعویض سرویس والیبال
switch over	تعویض کردن برق
substitutive	وابسته به تعویض یا جابجاسازی
chop	تعویض کنترل عملیاتی یکانها
state succession	تعویض دولتهابه طور متوالی
chopped	تعویض کنترل عملیاتی یکانها
tiring room	محل تعویض لباس هنرپیشه
tiring house	محل تعویض لباس هنرپیشه
pole changing motor	موتور با قطبهای قابل تعویض
CD	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
CDs	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
direct exchange items	اقلام قابل تعویض مستقیم
nineteens	علامت تعویض دروازه بان
rotation	تعویض نوبتی یکانها یا افراد
data break	تاریخ تعویض کلید رمز