English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
notch بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notches بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
Other Matches
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
vapor lock قطع کامل جریان سیال
baffle منحرف کننده جریان سیال
baffled منحرف کننده جریان سیال
baffles منحرف کننده جریان سیال
baffling منحرف کننده جریان سیال
whirled چرخش یا دوران جریان سیال
whirl چرخش یا دوران جریان سیال
whirling چرخش یا دوران جریان سیال
whirls چرخش یا دوران جریان سیال
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
underway در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
reynolds number مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
velocity gradiant میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
reed valve شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
pitot tube لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
real stagnation point نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
venturi کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
jet flap فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
clock code position سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
vortex tube وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
fluidal مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
nose ribs تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
stable airfoil ایرفویل پایدار
unstable airfoil ایرفویل ناپایدار
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
downwash زاویه انحراف هوا بطرف پایین دراثر برخورد با یک ایرفویل
chord plane صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
sailwing هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
transport stream ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
ness دماغه
naze دماغه
promontories دماغه
nose دماغه
nosing دماغه
headland دماغه
capes دماغه
mull دماغه
promontory دماغه
headlands دماغه
cape دماغه
head دماغه
head land دماغه
port دماغه
foreland دماغه
point دماغه
downstream pier nosing پس دماغه
spit دماغه
fuselage دماغه
noses دماغه
fuselages دماغه
dog-wheel دماغه
spits دماغه
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
head انتها دماغه
prows دماغه کشتی
beakiron دماغه سندان
foreship دماغه کشتی
cut water پیش دماغه
upstream nosing پیش دماغه
cutwater دماغه کشتی
nose cone مخروط دماغه
beaks توک یا دماغه
beak توک یا دماغه
prow دماغه ناو
fuselages دماغه هواپیما
prow دماغه کشتی
snouty دماغه وار
promontories دماغه بلند
snoutish دماغه وار
fuselage دماغه هواپیما
prows دماغه ناو
cut-water پیش دماغه
promontory دماغه بلند
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
nose دماغه کلاهک موشک
fiddle headed دارای دماغه طوماری
noses دماغه جلو کشتی
noses دماغه کلاهک موشک
nose دماغه جلو کشتی
drip-cap [ابزار بند دماغه آب]
nose down <idiom> پایین آوردن دماغه
fulidal سیال
unthickened سیال
fluids سیال
fluid سیال
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
beakiron سندان دو کوه یادو دماغه
fillet under the nose of a step مغزی لبه یا دماغه پله
floating reserve احتیاط سیال
fluid جسم سیال
working fluid سیال عامل
fluid resistance مقاومت سیال
working fluid سیال متحرک
mobile سیال تغییرپذیر
fluid intelligence هوش سیال
fluid centre مرکز سیال
fluids جسم سیال
fluid capital سرمایه سیال
mobile روان سیال
mobiles روان سیال
intransit stock اماد سیال
effluent سیال خروجی
perfect fluid سیال کامل
intransit strenth پرسنل سیال
influent سیال ورودی
mobiles سیال تغییرپذیر
ideal fluid سیال ایده ال
floating سیال مواج
superfluid ابر سیال
electric fluid سیال برقی
real fluid سیال واقعی
effluents سیال خروجی
nose دماغه جلویی تخته موج سواری
noses دماغه جلویی تخته موج سواری
foreland زمین جلوی موضع دماغه سنگر
pitot انتن فشارسنج دماغه هواپیما یاکشتی
tensions امتداد
extension امتداد
direction امتداد
building line امتداد
run امتداد
tension امتداد
extensiveness امتداد
extensions امتداد
runs امتداد
in range with در امتداد
elongation امتداد
protraction امتداد
alignments امتداد
alignment امتداد
fluid bed polymerization بسپارش در بستر سیال
viscous stress تنش برش سیال
bleed فرار کردن یک سیال
bleeds فرار کردن یک سیال
working lead fluid سیال متحرک یا عامل
fluor قاعدگی زنان سیال
visualization مرئی ساختن سیال
maintenance float شارژ انبار سیال
fluid bed vulcanization وولکانش در بستر سیال
fluidic وابسته بجسم سیال
brain storming سیال سازی ذهن
hawse hole سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
nose cone دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
trailing خط ی در امتداد چیزی
trail خط ی در امتداد چیزی
prolong امتداد دادن
trails خط ی در امتداد چیزی
trailed خط ی در امتداد چیزی
along line در امتداد خطوط
prolonging امتداد دادن
flushing هم سطح یا در یک امتداد
protractile امتداد پذیر
flush هم سطح یا در یک امتداد
protend امتداد یافتن
flushes هم سطح یا در یک امتداد
prolongs امتداد دادن
prolonger امتداد دهنده
to be prolonged امتداد یافتن
to eke out امتداد دادن
cutting stroke امتداد برش
extensions ملحقه امتداد
extensions امتداد دادن
fine draw امتداد دادن
eke out امتداد دادن
extension ملحقه امتداد
extends امتداد دادن
good continuation امتداد خوب
extension امتداد دادن
extend امتداد دادن
extending امتداد دادن
supercritical fluid chromatography کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
check port/starboard جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
prolongs امتداد یافتن بتاخیرانداختن
prolonging امتداد یافتن بتاخیرانداختن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com