English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
sample size بزرگی نمونه
Other Matches
modules اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
supercilicusness بزرگی
magnifcation بزرگی
voluminosity بزرگی
magneficence بزرگی
voluminesity بزرگی
largeness بزرگی
augustness بزرگی
massiveness بزرگی
masterdom بزرگی
gentility بزرگی
grandeur بزرگی
greatness بزرگی
enlargements بزرگی
enlargement بزرگی
sizes بزرگی
size بزرگی
hugeness بزرگی
bigness بزرگی
grandness بزرگی
gloriousness بزرگی
hauteur بزرگی
magnitude بزرگی
dignity بزرگی
bulkiness بزرگی
magnanimity بزرگی طبع
so large باین بزرگی
man and boy چه در کودکی چه در بزرگی
formidability استحکام بزرگی
headship بزرگی برتری
Lordships سیادت بزرگی
Lordship سیادت بزرگی
order of magnitude مرتبه بزرگی
to a greatness بزرگی یافتن
eminence برامدگی بزرگی
headships بزرگی برتری
she was nipped in the bud به بزرگی نرسید
to a greatness به بزرگی رسیدن
eminency برامدگی بزرگی
he did me a great wrong خطای بزرگی .....
aggrandizement افزایش بزرگی
vastity عظمت بزرگی
vastitude عظمت بزرگی
amplitude دامنه بزرگی
immenseness بزرگی عظمت
megacephaly بزرگی بیش از حد سر
vastness عظمت بزرگی
immeasurableness بزرگی بی اندازه
pyralidid خانواده بزرگی ازپروانه ها
to be toast [American E] <idiom> در دردسر بزرگی بودن
he is a great help او کمک بزرگی است
bulk حجم بزرگی از چیزی
he is a great person شخص بزرگی است
that is no great work کار بزرگی نیست
the meridian of glory اوج بزرگی یا جلال
too big for one's breeches/boots <idiom> احساس بزرگی کردن
breadth of mind بزرگی یا وسعت فکر
monstrousness شگفت انگیزی بزرگی
come a long way <idiom> برنامه بزرگی ریختن
great dangers overhang us خطرهای بزرگی ماراتهدیدمیکند
Majesties بزرگی عظمت وشان واقتدار
great dangers overhang us خطرهای بزرگی متوجه ما است
deck مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decks مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
bias error خطایی با علامت و بزرگی ثابت
great dangers impend over us خطرهای بزرگی مارا تهدیدمیکند
Majesty بزرگی عظمت وشان واقتدار
(when the) chips are down <idiom> بامشکل بزرگی مواجه شدن
he did me a great wrong بیعدالتی بزرگی نسبت به من کرد
piece deresistance مثلا تیکه بزرگی از گوشت
great dangers impend over us خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
decked مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
steatopygia بزرگی وفربهی کفل زنان
A big rock rolled down the mountain. سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
to roll a huge snowball گلوله بزرگی از برف درست کردن
nothing great is easy هیچ کاری بزرگی اسان نیست
loving cup پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
Police are out in force. نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
anagoge بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
broadsheets کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
broadsheet کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
treadmill چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
breaker موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
the propylaea نام در بزرگی که از ان واردACROPOLLS دژنامی اتن میشدند
treadmills چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
anagogy بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
rocking stone سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
multivolume file فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
mastiff سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
mastiffs سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
miller thumb یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
breakers موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
aquarium شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquariums شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
internally blown flap فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
aquaria شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
emphysema اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
bell gear چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
estuary دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
multiplan یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
bigben ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
estuaries دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
I am a great believer in using natural things for cleaning. من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
to kiss hands دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
yule log کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
band shell جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
bulk رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
We consider it a great honor to have you here with us tonight. این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
number cruncher یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
backlog کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
afro نوعی مدل مو در میان آفریقایی آمریکایی های دهه هفتاد میلادی که مو در آن به شکل دایره بزرگی اصلاح می شود.
copyslip نمونه
forme نمونه
module نمونه
calligraph نمونه
foretype نمونه
ensample نمونه
representatives نمونه
representative نمونه
sampling نمونه
type نمونه
paradigms نمونه
paradigm نمونه
modules نمونه
paragons نمونه
format نمونه
examples نمونه
example نمونه
formats نمونه
strickle نمونه
exemplar نمونه
exemplars نمونه
paragon نمونه
specimens نمونه
types نمونه
breadboard نمونه
specimen نمونه
typed نمونه
instance نمونه
modeled نمونه
progenitors نمونه
progenitor نمونه
model نمونه
schemata نمونه
schema نمونه
sampled نمونه
sample نمونه
precedents نمونه
models نمونه
modelled نمونه
precedent نمونه
typicalness نمونه
pattern نمونه
copies نمونه
copied نمونه
patterns نمونه
instances نمونه
copying نمونه
copy نمونه
batch ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
batches ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
campus environment محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
If these projections are anywhere close to accurate, it would be a great success. اگر این پیش بینی ها حتی کمی دقیق باشند، این موفقیت بزرگی می بود.
department stores فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
rates ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
rate ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
emulator نمونه ساز
holotype نمونه شاخص
foretype نمونه قبلی
for example برای نمونه
exemplum مثال نمونه
typal شبیه نمونه
free sample نمونه مجانی
ladle samble نمونه پاتیل
exemplification نمونه اوری
exemplarily بطور نمونه
g نمونه معیار
per sample طبق نمونه
emulation نمونه سازی
typical galaxy کهکشان نمونه
tokenism نمونه کاری
portfolio نمونه محصول
specimen signature نمونه امضاء
sight form نمونه رصد
screamer نمونه بسیارخوب
samplery نمونه گیری
samplery نمونه برداری
tokenism نمونه نمایی
work sample نمونه کار
typical sample نمونه نوعی
typicality نمونه علامت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com