English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
steatopygia بزرگی وفربهی کفل زنان
Other Matches
voluminesity بزرگی
bulkiness بزرگی
dignity بزرگی
gentility بزرگی
largeness بزرگی
gloriousness بزرگی
size بزرگی
sizes بزرگی
voluminosity بزرگی
greatness بزرگی
massiveness بزرگی
hugeness بزرگی
grandness بزرگی
bigness بزرگی
hauteur بزرگی
supercilicusness بزرگی
augustness بزرگی
grandeur بزرگی
enlargement بزرگی
masterdom بزرگی
magnitude بزرگی
magneficence بزرگی
enlargements بزرگی
magnifcation بزرگی
so large باین بزرگی
she was nipped in the bud به بزرگی نرسید
sample size بزرگی نمونه
immeasurableness بزرگی بی اندازه
man and boy چه در کودکی چه در بزرگی
aggrandizement افزایش بزرگی
immenseness بزرگی عظمت
order of magnitude مرتبه بزرگی
amplitude دامنه بزرگی
megacephaly بزرگی بیش از حد سر
Lordship سیادت بزرگی
Lordships سیادت بزرگی
he did me a great wrong خطای بزرگی .....
eminence برامدگی بزرگی
magnanimity بزرگی طبع
eminency برامدگی بزرگی
headship بزرگی برتری
formidability استحکام بزرگی
headships بزرگی برتری
to a greatness بزرگی یافتن
to a greatness به بزرگی رسیدن
vastitude عظمت بزرگی
vastity عظمت بزرگی
vastness عظمت بزرگی
womankind زنان
feminine زنان
womenfolk زنان
applaudingly کف زنان
fair sex زنان
that is no great work کار بزرگی نیست
to be toast [American E] <idiom> در دردسر بزرگی بودن
great dangers overhang us خطرهای بزرگی ماراتهدیدمیکند
too big for one's breeches/boots <idiom> احساس بزرگی کردن
the meridian of glory اوج بزرگی یا جلال
breadth of mind بزرگی یا وسعت فکر
come a long way <idiom> برنامه بزرگی ریختن
bulk حجم بزرگی از چیزی
he is a great help او کمک بزرگی است
pyralidid خانواده بزرگی ازپروانه ها
monstrousness شگفت انگیزی بزرگی
he is a great person شخص بزرگی است
uneven parallel bars پارالل زنان
catamenia قاعدگی زنان
boastingly لاف زنان
demimonde زنان هرزه
women's dres جامه زنان
feminicide قتل زنان
evadingly طفره زنان
feminity طبقه زنان
gynecology پزشکی زنان
gynocracy حکومت زنان
gyringly چرخ زنان
hirsutism نابجارویی مو در زنان
reelingly چرخ زنان
petticoats rule تسلط زنان
pantingly نفس زنان
mutch زنان وکودکان
gynecocracy حکومت زنان
gynaecocracy حکومت زنان
greensickness کم خونی زنان
flutteringly پروبال زنان
women's army corps ارتش زنان
when will women have the vote? زنان کی حق رای
vauntingly لاف زنان
gaspingly نفس زنان
the female sex زنان ودختران
menses قاعدگی زنان
asymetrical bars پارالل زنان
beauties زنان زیبا
plume پر کلاه زنان تل
womenfolk جماعت زنان
plumes پر کلاه زنان تل
wifely درخور زنان
menstruation قاعدگی در زنان
womanly در خور زنان
boxers مشت زنان
womankind گروه زنان
beauty زنان زیبا
periods قاعده زنان
womanish مربوط به زن یا زنان
period قاعده زنان
Majesty بزرگی عظمت وشان واقتدار
Majesties بزرگی عظمت وشان واقتدار
great dangers impend over us خطرهای بزرگی مارا تهدیدمیکند
he did me a great wrong بیعدالتی بزرگی نسبت به من کرد
(when the) chips are down <idiom> بامشکل بزرگی مواجه شدن
bias error خطایی با علامت و بزرگی ثابت
great dangers impend over us خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
decks مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
great dangers overhang us خطرهای بزرگی متوجه ما است
piece deresistance مثلا تیکه بزرگی از گوشت
deck مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decked مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
to catch napping چرت زنان گرفتن
feminism برابری طلبی زنان
gynecologist متخصص بیماریهای زنان
sapphism همجنس خواهی زنان
feminists طرفدار حقوق زنان
feminist طرفدار حقوق زنان
menstruation قاعدگی زنان طمث
premenstrual قبل از قاعدگی زنان
lothario گمراه کننده زنان
phlegmasia alba dolens ورم سفیدران زنان
music stool کرسی پیانو زنان
heats تحریک جنسی زنان
heat تحریک جنسی زنان
women labor force نیروی کار زنان
chlorosis سبزرنگی زنان کم خون
catamenia عادت ماهیانه زنان
demimonde جهان زنان هرجایی
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
ladykillers مرد محبوب زنان
ladykiller مرد محبوب زنان
women's army corps قسمت زنان ارتش
female participation rate نرخ مشارکت زنان
fluor قاعدگی زنان سیال
to roll a huge snowball گلوله بزرگی از برف درست کردن
loving cup پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
nothing great is easy هیچ کاری بزرگی اسان نیست
A big rock rolled down the mountain. سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
leucorrhoea سوزنک مزمن غیرمسری زنان
suffragette زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
plead for the widow در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
suffragettes زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
a comparison of men's salaries with those of women مقایسه حقوق مردان با زنان
gynaecophysiology علم ووفایف جهازتناسلی زنان
evadingly گریز زنان بابهانه یاحیله
housecoat لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoats لباسی که زنان درخانه می پوشند
diva سردسته زنان خواننده اپرا
the propylaea نام در بزرگی که از ان واردACROPOLLS دژنامی اتن میشدند
broadsheet کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
Police are out in force. نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
rocking stone سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
broadsheets کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
breakers موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
breaker موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
multivolume file فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
mastiff سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
treadmills چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
mastiffs سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
treadmill چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
anagoge بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
anagogy بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
miller thumb یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
height of the volleyball net 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
chatelaine زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
phlegmasia dolens ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
whites سوزنک مزمن غیر مسری زنان
wimple روسری زنان قرون وسطی چرخ
hysteria غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
gallant متعارف وخوش زبان درپیش زنان
hairdo ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
YWCAs مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
greensick مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
modiste کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
abbesses رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
accoucheur پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
YWCA مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
hairdos ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
women students زنان دانش اموز محصلین اناث
abbess رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
aquarium شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquaria شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
bell gear چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
emphysema اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
internally blown flap فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
aquariums شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
ladies' man مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
lady's man مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' men مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkin دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkins دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com