Dictiornary-Farsi | بسته شدگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
gelidity	بسته شدگی
occlusion	بسته شدگی


Search result with all words

gelation	بسته شدگی سفت شدگی
Other Matches

imminution	کم شدگی باریک شدگی
packet	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
dostortion	کج شدگی
embeddeness	حک شدگی
depressions	کم شدگی
the mast has raked	کج شدگی
depression	کم شدگی
erection	شق شدگی
geniculation	خم شدگی
bottling	نخ شدگی
necks	نخ شدگی
erections	شق شدگی
neck	نخ شدگی
spraining	رگ برگ شدگی
depression	گود شدگی
carburization	پودر شدگی
depressions	گود شدگی
sprains	رگ برگ شدگی
turn over	واژگون شدگی
expulsion	بیرون شدگی
invagination	غلاف شدگی
elongation	دراز شدگی
sprained	رگ برگ شدگی
expunction	پاک شدگی
polarization	قطبی شدگی
homogenization	هم جنس شدگی
intensification	افزون شدگی
smelting	ذوب شدگی
congestion	جمع شدگی
incalescence	گرم شدگی
encrustations	دلمه شدگی
encrustation	دلمه شدگی
sprain	رگ برگ شدگی
expulsions	بیرون شدگی
translocation	جابجا شدگی
coupling	جفت شدگی
acceptability	قبول شدگی
scleriasis	سفت شدگی
recvrvature	دولا شدگی
scarlet	سرخ شدگی
purler	پرت شدگی از سر
dispersion	پخش شدگی
paralysation	فلج شدگی
removal	جدا شدگی
pulverization	خرد شدگی
puchery	جمع شدگی
choking	اب بند شدگی
pairing	جفت شدگی
occlusion	جفت شدگی
nigrescence	سیاه شدگی
necking	باریک شدگی
puckers	جمع شدگی
puckering	جمع شدگی
puckered	جمع شدگی
pucker	جمع شدگی
tight coupling	جفت شدگی
leakage	فاش شدگی
leakages	فاش شدگی
lateral yield	له شدگی جانبی
strobilation	باریک شدگی
liquescence	مایع شدگی
hybridization	هیبرید شدگی
fading	محو شدگی
contraction	جمع شدگی
contractions	جمع شدگی
damnation	لعنت شدگی
petrifaction	سنگ شدگی
fixedness	تثبیت شدگی
diminution	کم شدگی تحقیر
shortening	کوتاه شدگی
desuetude	موقوف شدگی
dilution	رقیق شدگی
detruncation	کوتاه شدگی
locking	قفل شدگی
bronchocele	بزرگ شدگی
distotion factor	ضریب کج شدگی
acetification	ترش شدگی
flagginess	ول شدگی اویختگی
flocculence	قلنبه شدگی
expurgation	پاک شدگی
gasification	تبخیر شدگی
eviration	هذیان زن شدگی
erasure	پاک شدگی
hardening	سفت شدگی
shrinkage	چروک شدگی
sclerosis	سخت شدگی
conglomerations	گلوه شدگی
conglomeration	گلوه شدگی
comminution	خرد شدگی
concretion	سفت شدگی
narrowing	تنگ شدگی
blots	پاک شدگی
petrification	سنگ شدگی
blotting	پاک شدگی
offset	دوخم شدگی
offsetting	دوخم شدگی
crookedness	انحناء و کج شدگی
blot	پاک شدگی
coagulation	دلمه شدگی
diffusion	پخش شدگی
blotted	پاک شدگی
erethism	تحریک شدگی زیاد
erasure	حک جای پاک شدگی
degree of shrinkage	ضریب جمع شدگی
sclerosis	سفت شدگی بافتها
encephalomalacia	نرم شدگی مغز
scleroma	سفت شدگی بافتها
diffraction broadening	پهن شدگی پراشی
digression	پرت شدگی ازموضوع
delusion of control	هذیان کنترل شدگی
shrinkage coefficient	ضریب جمع شدگی
malposition	جابجا شدگی جنین
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
disseisin	محروم شدگی ازتصرف
scloroderma	سفت شدگی پوست
supersession	جانشینی لغو شدگی
varicosity	گشاد شدگی سیاهرگ
accru	اجتماع فراهم شدگی
hyperostosis	کلفت شدگی استخوان
edge triggered	با رها شدگی لبهای
gerontomorphosis	پیر شدگی نژاد
yielding	تسلیم شدگی فلز
condensation	جمع شدگی تکاثف
constriction	فشار تنگ شدگی
constrictions	فشار تنگ شدگی
breaking	پاره گی قطع شدگی
malady	فاسد شدگی بیماری
maladies	فاسد شدگی بیماری
depression	گود شدگی فرودافت
hepatization	سفت شدگی بافته
shrinks	انقباض چوروک شدگی
shrinking	انقباض چوروک شدگی
depressions	گود شدگی فرودافت
shrinkage	وابست جمع شدگی
shrink	انقباض چوروک شدگی
coupling	جفت شدگی اتصال درگیری
dipole dipole coupling	جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
dc coupling	جفت شدگی جریان مستقیم
strobilization	تشکیل رشته باریک شدگی
incarcerated hernia	جمع شدگی کیسه فتق
shrinkage prevention	وسیله جلوگیری از جمع شدگی
scrappiness	اوراق شدگی ستیزه جویی
scoliosis	کج شدگی تیره پشت ازپهلو
enlarged tonsils	بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
fixations	خیره شدگی تعلق خاطر
fixation	خیره شدگی تعلق خاطر
depigmentation	بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
domesticity	زندگانی خانگی رام شدگی
senile keratosis	کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
hydrargyia or rism	مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
individuation	تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
budding	تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
self insurance	بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
kits	بسته
pinioned	کت بسته
ice bound	یخ بسته
package	بسته
clotty	بسته
clotted	بسته
jellied	بسته
packages	بسته
grumous	بسته
fardel	بسته
corked	بسته
bagful	یک بسته
crossed cheque	چک بسته
kit	بسته
shook	بسته
parcels	بسته
imperforate	بسته
datagram	یچ بسته
curdy	بسته
parcel	بسته
fronted	صف بسته
packaged	بسته
pack box	بسته
packed	بسته ای
bunged up	بسته
crossed chaque	چک بسته
closed	بسته
connected	بسته
bundles	بسته
uncrossed	بسته
packet	بسته
trusser	بسته
packets	بسته
pack	بسته
packs	بسته
bundle	بسته
barred	بسته
bundling	بسته
interdependent	به هم بسته
shutting	بسته
pent	بسته