Dictiornary-Farsi | بسیار توانا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
prepotent	بسیار توانا


Other Matches

vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
authoritative	توانا
mightier	توانا
capable	توانا
mightiest	توانا
mighty	توانا
puissant	توانا
enable	توانا ساختن
enabled	توانا ساختن
enables	توانا ساختن
omnipotence	همه توانا
enabling	توانا ساختن
able	توانا لایق
abler	: توانا لایق
ablest	: توانا لایق
enabling	قادر ساختن توانا
enables	قادر ساختن توانا
enabled	قادر ساختن توانا
able bodied	دارای جسم توانا
youths of puissance	جوانان توانا یا نیرومند
enable	قادر ساختن توانا
enabling signal	علامت توانا سازی
potentate	شخص توانا فرمانروای مقتدر
potentates	شخص توانا فرمانروای مقتدر
almighty	توانا برهمه چیز قدیر
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
lousy <adj.>	بسیار بد
rotten <adj.>	بسیار بد
galore	بسیار
multifarious	بسیار
terrible <adj.>	بسیار بد
unco	بسیار
ever so	بسیار
thousand and one	بسیار
far and away	بسیار
awful <adj.>	بسیار بد
immortally	بسیار
so mush	بسیار
awfully	بسیار
parlous	بسیار
abundant	بسیار
numerous	بسیار
multiped	بسیار پا
out and a way	بسیار
far	بسیار
plenty	بسیار
oftentimes	بسیار
sopping	بسیار
not a lettle	بسیار
muckle	بسیار
mickle or muckle	بسیار
powerfully	بسیار
sorely	بسیار
very	بسیار
lashongs	بسیار
seldom	بسیار کم
longeval	بسیار زی
mickle	بسیار
no end of	بسیار
precious	بسیار
all-	بسیار
all	بسیار
overly	بسیار
beastby	بسیار
lot	بسیار
by far	بسیار
many	بسیار
detestable	بسیار بد
clinking	بسیار
very little	بسیار کم
much	بسیار
desperate	بسیار بد
multiplicity	بسیار
sadly	بسیار بد
an abundance of	بسیار
addition polymer	بسیار افزایشی
much pleased	بسیار خوشتود
addition resin	بسیار افزایشی
multitudinously	با گروه بسیار
multivincular	بسیار پیوند
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
at a great rat	بسیار تند
multisonous	بسیار صدا
ambrosial	بسیار مطبوع
multisonant	بسیار صدا
at full lick	بسیار تند
at railway speed	بسیار تند
multiform	بسیار شکل
multidentate	بسیار دندان
at a premium	بسیار مطلوب
multangular	بسیار گوشه
much rain	باران بسیار
bulimy	حرص بسیار
meticulosity	دقت بسیار
high strung	بسیار حساس
delightsome	بسیار دلپسند
deluxe	بسیار زیبا
diaphoresis	خوی بسیار
dirt cheap	بسیار ارزان
dozens of girls	ذختران بسیار
heavy poll	ارا بسیار
e. use ful	بسیار سودمند
hairline rule	خط بسیار نازک
hunky dory	بسیار خوب
heart break	اندوه بسیار
many persons	مردمان بسیار
many books	کتابهای بسیار
corking	بسیار عالی
polyphagous	بسیار غذا
deep read	بسیار خوانده
amazedly	باشگفت بسیار
d. stupid	بسیار کودن
dateless	بسیار قدیم
infernality	زشتی بسیار
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
gelid	بسیار سرد
too expensive <adj.>	بسیار گران
wedded	بسیار علاقمند
squeaky clean	بسیار تمیز
overly	بسیار گرانه
multi-millionaires	بسیار ثروتمند
multi-millionaires	بسیار پولدار
multi-millionaire	بسیار ثروتمند
multi-millionaire	بسیار پولدار
low-rise	نه بسیار بلند
high-pitched	بسیار شیبدار
death traps	بسیار خطرناک
death trap	بسیار خطرناک
all-powerful	بسیار نیرومند
ad nauseam	بسیار زننده
v.l.f.	بسامد بسیار کم
ultramodern	بسیار تازه
thank you very much	بسیار ممنونم
cloying	بسیار احساساتی
clued-up	بسیار مطلع
overpriced <adj.>	بسیار گران
be unable to say boo to a goose	بسیار ترسو
well-to-do <idiom>	بسیار ثروتمند
all right <idiom>	بسیار خوب
elongated	بسیار بلندولاغر
daylights	بسیار ترسناک
supersubtlety	زرنگی بسیار
superheat	بسیار گرم
superfine	بسیار فریف
polygonal	بسیار گوشه
polychromic	بسیار رنگ
polychromatic	بسیار رنگ
pointdovice	بسیار درست
point device	بسیار درست
pleophagous	بسیار خوار
pianissimo	بسیار اهسته
perfervid	بسیار باحرارت
peracute	بسیار سخت
peracute	بسیار حاد
overripe	بسیار رسیده
overrefinement	تصفیه بسیار
oliguresis	پیشاب بسیار کم
the d. is in him	بسیار شروراست
ogygian	بسیار کهنه
of great importance	بسیار مهم
polygonal	بسیار پهلو
polygram	شکل بسیار خط
supereminent	بسیار بلند
sizzler	بسیار گرم
punctuality	دقت بسیار
primordiality	قدمت بسیار
prepotency	نفوذ بسیار
precisionist	بسیار دقیق
precipitancy	تعجیل بسیار
precipitance	تعجیل بسیار
polystome	جانور بسیار
polystomatous	جانور بسیار
polysemous	بسیار معنی
polysemia	بسیار معنایی
polyphonous	بسیار صدا
polyphonic	بسیار صدا
polyhistor	دانش بسیار
polyhistor	بسیار دانی
multocular	بسیار چشم
abysm	بسیار عمیق
thoroughgoing	بسیار دقیق
regiments	گروه بسیار
regiment	گروه بسیار
primal	بسیار قدیمی
colossal	بسیار بزرگ
finest	بسیار اماده
prime	بسیار مهم
nymph	زن بسیار زیبا
nymphs	زن بسیار زیبا
lots	بسیار فراوان
manifold	بسیار زیاد
heartbreak	اندوه بسیار
fine	بسیار اماده
very good	بسیار خوب

prepotent

بسیار توانا