English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
It wI'll prove to be to your disadvantage. بضررت تمام خواهد شد
Other Matches
it will make against us برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
run دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminated تمام شدن تمام کردن
terminate تمام شدن تمام کردن
terminates تمام شدن تمام کردن
twill _ ان خواهد
that fauit will right itself خواهد شد
the secret will open to me خواهد گردید
he will go خواهد رفت
it will manifest it self اشکار خواهد شد
he shall go خواهد رفت
it askes for attention دقت می خواهد
Its color wI'lll fade. رنگش خواهد رفت
She wI'll gradually soften . تدریجا" نرم خواهد شد
It wI'll clear up by morning . تا صبح هواصاف خواهد شد
What impudence!what never !what cheek! واقعا" که خیلی رو می خواهد !
The tree wI'll die . درخت خشک خواهد شد
criterion مشخصاتی که با آن برخورد خواهد شد
i know that he will come من میدانم که او خواهد امد
She wI'll regret it bitterly. مثل سگ پشیمان خواهد شد
She wI'll survive . She wI'll pull through. زنده خواهد ماند
do as you please هر چه دلتان می خواهد بکنید
it will manifest it self معلوم خواهد گشت
the lord will provide خداوسیله خواهد ساخت
The folwer wI'll die for want of water. گل از بی آبی خشک خواهد شد
It wI'll get us into trouble. ما را به درد سر خواهد انداخت
It wI'll overtake (befall) everyone. دامنگیر همه خواهد شد
Well what does he want now ? خوب حا لاچه می خواهد ؟
the truth will out . <proverb> یقیقت بر ملا خواهد شد .
it will give rise to a quarrel مایه ستیزه خواهد شد
it would be preferble to بهتر خواهد بود
accuracy تعریف دقیق تر خواهد بود
it will give rise to a quarrel نزاعی تولید خواهد کرد
Sooner or later , he wI'll find out . دیر یا زود خواهد فهمید
who will pay for it کی هزینه انرا خواهد پرداخت
if he wishes to be a اگرمی خواهد کسی بشود
who will pay for it کی پول انرا خواهد داد
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
near work کاری که نگاه نزدیک می خواهد
i do not u.his wanting to say نمیفهم چرامی خواهد بماند
She wI'll arrive on friday morning . جمعه صبح وارد خواهد شد
It wI'll spoil my appetite . اشتهایم راکور خواهد کرد
sticker [guest] مهمانی که نمی خواهد برود
he would be sure to like it یقینا انرادوست خواهد داشت
I wI'll be greatly ( badly ) disgraced. بدجوری آبرویم خواهد رفت
What must be must be . <proverb> آنچه باید بشود خواهد شد .
Surely things wI'll turn out well for him in the end. مطمئنا" عاقبت بخیر خواهد شد
He wI'll expedite our case. اوکارما ؟ راجلو خواهد انداخت
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
She wI'll never realize this wish. این آرزو بدلش خواهد ماند
This book wI'll be a great success . این کتاب خیلی گه خواهد کرد
which diffrence shall be settled only by ..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
whatsoever he doeth shall p هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
She said it would rain and sure enough it did . گفت باران خواهد آمد و همینطور هم شد
A new government wI'll take office . حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
output ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
outputs ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
it will wear to your shape بپوشیدبهترمیشود درنتیجه پوشیدن قالب تن شما خواهد شد
He gave us to understand that he would help us. او [مرد] وعده داد که به ما کمک خواهد کرد.
Things wI'll be looking up .Things wI'll be assuming a better shape (complexion). اوضاع صورت بهتری پیدا خواهد کرد
on shall from a quo rum جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
he is sanguine of success خوش بین یادلگرم است که کامیاب خواهد شد
We shall look into the matter in due ( good ) time . درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
The judge will have the final say on the matter. قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
end user شخصی که از وسیله یا برنامه یا محصول استفاده خواهد کرد
contingency plan برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
gigo اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
He threatened to thrash the life out of me . تهدیدم کردکه آنقدر کتکم خواهد زد تا جانم دربیاید
While the grass grows the cow starves . <proverb> تا علفها رشد کند گاو از گرسنى خواهد مرد .
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself . بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
stagnation thesis ایجاد رکود اقتصادی اجتناب ناپذیر خواهد بود
He is trying to prove himself all the time. او [مرد] همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
lapped یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
He who excuses accuses himself. <proverb> کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
Excuses always proceed from a guilty conscience. <proverb> کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
that book will immortalize him ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
diminished radix complement نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
to tell somebody something [to let somebody in on something] <idiom> به کسی چیزی را گفتن که او نباید می دانست یا او نمی خواهد بداند.
He warned he would go on a termless hunger strike. او [مرد] هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
This law wI'll be a disincentive to foreign investors. این قانون باعث سردی سرمایه گذاران خارجی خواهد شد
A guilty conscience needs no accuser. <proverb> کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
panorama تمام نما اینه تمام نما
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
panoramas تمام نما اینه تمام نما
critical engine موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
default مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
attention code حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
On Thursday it will be variably cloudy [cloudy with sunny intervals] . پنجشنبه هوا بطور متغیر ابری و مدتی صاف خواهد بود.
defaulted مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
restorationist کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
defaulting مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaults مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
hackers فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
i/o فضای ذخیره سازی موقت داده که به عنوان خروجی یا ورودی استفاده خواهد شد
hacker فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
to keep somebody in suspense <idiom> کسی را در حالت هراس گذاشتن [چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
doctrinaire کسی که می خواهد نظریات و اصول خودرا بدون توجه به مقتضیات اجرا کند
He is trying to run before he has learned do walk. <proverb> او مى خواهد قبل از آنکه راه رفتن را یاد بگیرد شروع به دویدن کند.
NOT function تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
backgrounds نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
parameter نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
background نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
parameters نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
defaults عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulted عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
decisions مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
default عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulting عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
decision مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
device روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
devices روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
special bastard هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
Marxist طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxists طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
requesting متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
union تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
previews نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
conjunction تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
preview نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
unions تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunctions تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
shifts چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifted چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shift چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
dediction of way هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
stubbing تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
It wI'll eventually pay off. با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
charges forward هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
naive user شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
RFC متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند
incomplete نا تمام
fullest تمام
full تمام
completes تمام
completed تمام
entire تمام
through تمام
thorough تمام
thru تمام
off تمام
completing تمام
it is all up تمام شد
complete تمام
full face تمام رخ
full-face تمام رخ
all night در تمام شب
whole تمام
rounded پر تمام
yame تمام
full-length تمام قد
whole length تمام قد
lion's share تمام
full length تمام قد
It's over. تمام شد.
out-and-out تمام
out and out تمام
oem Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
all risks تمام خطرات
to finish off تمام کردن
full time تمام روز
peter تمام شدن
full تمام تکمیل
full تمام قدرت
fullest تمام قدرت
full moon ماه تمام
fullest تمام تکمیل
pukka تمام عیار
over with تمام شده
to see through تمام کردن
payment in full پرداخت تمام
to see out تمام کردن
to run away with تمام کردن
full blown تمام کامل
processor تمام کننده
full duplex تمام دو رشتهای
due تمام شده
exhaustible تمام شدنی
pucka تمام عیار
to fill out تمام کردن
to eat up تمام کردن
three whole years سه سال تمام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com