Dictiornary-Farsi | بطری در دار کوچک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (13 milliseconds)

English	Persian
flacon	بطری در دار کوچک


Search result with all words

phial	شیشه یا بطری کوچک
phials	شیشه یا بطری کوچک
shake bottle	بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
Other Matches

flacon	بطری
black glass bottle	بطری
bottle rack	جا بطری
bottle	بطری
bottles	بطری
cylinders	بطری گاز
bottleneck	دهانه بطری
nursing bottle	بطری شیربچه
the neck of a bottle	گردن بطری
jug fishing	ماهیگیری با بطری
vinaigrette	بطری سرکه
leyden jar	بطری لید
winebottle	بطری شرابی
cylinder	بطری گاز
bottlenecks	دهانه بطری
gas bottle	بطری گاز
magnum	بطری دو کوارتی
absorption bottle	بطری جذب
handscrew	پیچ سر بطری
bottle feeding	تغذیه با بطری
bottle	محتوی یک بطری
bottle-feeding	تغذیه با بطری
magnums	بطری دو کوارتی
crown stopper	سر بطری پهن
cork screw	پیچ سر بطری
bottles	محتوی یک بطری
wash bottle	بطری شستشوی
gas cylinder	بطری گاز
duplex weighting bottle	بطری دو دردار توزین
fiascos	ناکامی بطری شراب
fiasco	ناکامی بطری شراب
gas washing bottle	بطری گاز شویی
The bottle is fI'lled up with water	بطری با آب پر شده است
quar	بطری ابجویک کوارتی
bottle silt sampler	نمونه برداری با بطری
magnums	بطری که دو باده در ان جای گیرد
magnum	بطری که دو باده در ان جای گیرد
closure	دریچه درب بطری وغیره
closures	دریچه درب بطری وغیره
feeding bottle	بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeders	رود فرعی بطری پستانک دار
feeding-bottles	بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeding-bottle	بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeder	رود فرعی بطری پستانک دار
uncork	چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked	چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks	چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking	چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
bottle pocket billiard	بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
obsidian	مواد اتش فشانی سیاه ماننداست به شیشه بطری
widget	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
Molotov cocktails	بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktail	بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
jigger	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board	تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pannikin	لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble	برامدگی کوچک گره کوچک
lute	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
tenpin	میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
corkscrew rule	قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
applet	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit	جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
minuscule	کوچک
diminutive	کوچک
bantams	کوچک
small fry	کوچک
micros	کوچک
dimmers	کوچک
minute	کوچک
venule	رگ کوچک
culverts	پل کوچک
culvert	پل کوچک
bantam	کوچک
ickle	کوچک
imminution	کوچک
little	کوچک
small	کوچک
thumbnail	کوچک
tiddlier	کوچک
fractional	کوچک
petit	کوچک
pipsqueaks	کوچک
pipsqueak	کوچک
runty	کوچک
thumbnails	کوچک
pint-size	کوچک
seed bud	پر کوچک
petty	کوچک
tiddliest	کوچک
minus cule	کوچک
smaller	کوچک
puny	کوچک
minor	کوچک
smallest	کوچک
weensy	کوچک
tiddly	کوچک
whiffet	سگ کوچک
pint size	کوچک
short ton	تن کوچک
canis minor	سگ کوچک
canis minoris	سگ کوچک
pilule	حب کوچک
weeny	کوچک
cerebellum	مخ کوچک
plumelet	پر کوچک
weeniest	کوچک
plumule	پر کوچک
dinky	کوچک
fortalice	دژ کوچک
floret	گل کوچک
micro	کوچک
gracile	کوچک
pillule	حب کوچک
half pint	کوچک
ponceau	پل کوچک
weenier	کوچک
exiguousness	کوچک
inlets	خلیج کوچک
pocket lamp	لامپ کوچک
minimised	کوچک شمردن
inlet	خلیج کوچک
minimises	کوچک شمردن
minimising	کوچک شمردن
minims	هرچیز کوچک
minimizes	کوچک شمردن
minim	هرچیز کوچک
pinpoint	چیز کوچک
pinpointed	چیز کوچک
pinpointing	چیز کوچک
nutlet	فندق کوچک
tip	سر صفحه کوچک
minimized	کوچک شمردن
minimize	کوچک شمردن
tipping	سر صفحه کوچک
minus cule	حرف کوچک
pinpoints	چیز کوچک
point target	هدف کوچک
roughed slab	بلوک کوچک
rundlet	بشکه کوچک
minor diameter	قطر کوچک
minimizer	کوچک شمار
runlet	بشکه کوچک
minify	کوچک کردن
minicomputer	کامپیوتر کوچک
mini floppy	دیسک کوچک
microstomous	کوچک دهان
runnel	نهر کوچک
ditties	تصنیف کوچک
scatter rug	قالیچه کوچک
roe deer	یکجورگوزن کوچک
minor exchange	تفاوت کوچک
saucers	بشقاب کوچک
minor repair	تعمیرات کوچک
splint	برامدگی کوچک
miniaturization	کوچک سازی
saucer	بشقاب کوچک
princeling	شاهزاده کوچک
puniness	کوچک اندامی
radicle	ریشه کوچک
minor port	بندر کوچک
rillet	نهر کوچک
oliver	چکش کوچک
atrophied	کوچک شدن
trap	محوطه کوچک
pinkie	انگشت کوچک
twig	: شاخه کوچک
twigs	: شاخه کوچک
circlets	دایره کوچک
pinky	انگشت کوچک
pianette	پیانوی کوچک بم
phoneme	صدای کوچک
circlet	دایره کوچک
phlyctenule	تاول کوچک
miniaturizing	کوچک کردن
cracker	کلوچه کوچک
crackers	کلوچه کوچک
miniaturizes	کوچک کردن
squirts	فواره کوچک
squirting	فواره کوچک
abject	کوچک کردن
picaninny	بچه کوچک
pickaninny	بچه کوچک
atrophies	کوچک شدن
atrophy	کوچک شدن
isles	جزیره کوچک
isle	جزیره کوچک
jaunts	مسافرت کوچک
atrophying	کوچک شدن
jaunt	مسافرت کوچک
pilot motor	موتور کوچک
shrunken	کوچک شدن
squirt	فواره کوچک