English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
neatly بطور مرتب و اراسته
Search result with all words
neaty بطور مرتب و اراسته بسادگی
Other Matches
sprucely بطور اراسته
nattily بطور اراسته و قشنگ
tidily بطور اراسته و منظم
trimly بطور اراسته و زیبا
queerly بطور مرتب
duly <adv.> بطور مرتب
orderly <adv.> بطور مرتب
tidily <adv.> بطور مرتب
neatly <adv.> بطور مرتب
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
cruise valve سوپاپ ازادکننده هوای گرم بطور مرتب در پرواز
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanged روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
sort برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
nattier اراسته
natty اراسته
spruce اراسته
ornamented اراسته
prissy اراسته
equipped اراسته
in full fig اراسته
decorated اراسته
decent اراسته
nattiest اراسته
adorned اراسته
spruces اراسته
trim اراسته
trimmest اراسته
decorous اراسته
plumy با پر اراسته
clean limbed اراسته
politic اراسته
sprucy اراسته
trims اراسته
filing 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
panoplied مجهز و اراسته
ornamented with jewles اراسته به جواهر
overdrssed زیاد اراسته
ornately قطور اراسته
polished مهذب اراسته
symmetrize هم اراسته کردن
briskest تیز اراسته
brisker تیز اراسته
brisk تیز اراسته
inlaid with mosaic اراسته باموزائیک
spick and span اراسته ومرتب
spic and span اراسته ومرتب
spick-and-span اراسته ومرتب
poppied اراسته به خشخاش
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
ornate بیش ازحد اراسته
laureate اراسته ببرگ غار
in perfect trim کاملا اراسته یا اماده
flory اراسته با نشان گل یا سوسن
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
she is neatly dressed جامه اش اراسته و پاکیزه است
bubble sort روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
broadsides توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده
broadside توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده
she kept her room neat اطاق خود را اراسته و پاکیزه نگاه میداشت
irretrievably بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
nauseously بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
maypole تیری که باگلهای گوناگون اراسته ودر روز یکم ماه مه درمیدان شهربدوران میرقصند
lusciously بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
indisputable بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
format روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
indeterminately بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
poorly بطور ناچیز بطور غیر کافی
grossly بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
immortally بطور فنا ناپذیر بطور باقی
abusively بطور ناصحیح بطور دشنام
incisively بطور نافذ بطور زننده
indecorously بطور ناشایسته بطور نازیبا
latently بطور ناپیدا بطور پوشیده
genuinely بطور اصل بطور بی ریا
improperly بطور غلط بطور نامناسب
martially بطور جنگی بطور نظامی
irrevocably بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
well-ordered <adj.> مرتب
irregular نا مرتب
he was neat مرتب
serials مرتب
serial مرتب
in good order <adj.> مرتب
systematic مرتب
tidied مرتب
prissy مرتب
trims مرتب
fair <adj.> مرتب
index مرتب کر دن
tidy <adj.> مرتب
indexed مرتب کر دن
indexes مرتب کر دن
tidiest مرتب
tidies مرتب
tidier مرتب
presentable <adj.> مرتب
decent <adj.> مرتب
orderlies مرتب
trimmest مرتب
regulars مرتب
trim <adj.> مرتب
regular <adj.> مرتب
orderly مرتب
tidying مرتب
uncluttered <adj.> مرتب
steady <adj.> مرتب
proper <adj.> مرتب
straight <adj.> مرتب
shipshape مرتب
neatest مرتب
neat <adj.> مرتب
business like مرتب
methodic مرتب
businesslike مرتب
kilter مرتب
ordered مرتب
well groomed مرتب
well-groomed مرتب
neater مرتب
concerts مرتب کردن
put straight مرتب کردن
arranging مرتب کردن
arranges مرتب کردن
arranged مرتب کردن
tidier مرتب کردن
clean مرتب کردن
cleaned مرتب کردن
collates مرتب کردن
partially ordered پاره مرتب
collated مرتب کردن
collate مرتب کردن
graduate مرتب کردن
graduates مرتب کردن
graduating مرتب کردن
tidied مرتب کردن
cleans مرتب کردن
riptide جریان اب نا مرتب
cleanest مرتب کردن
arrange مرتب کردن
order مرتب کردن
j'adoube مرتب می کنم
trims مرتب پاکیزه
regularised مرتب کردن
ordered pair جفت مرتب
well conditioned مرتب و منظم
collocating مرتب کردن
intrinsic مرتب شایسته
clear up مرتب کردن
collocates مرتب کردن
collocated مرتب کردن
collocate مرتب کردن
regularises مرتب کردن
regularising مرتب کردن
regularize مرتب کردن
concert مرتب کردن
tidiest مرتب کردن
well ordered مرتب و منظم
Shipshape . In apple pie order. مرتب ومنظم
trimmest مرتب پاکیزه
unrehearsed ازقبلآماده - مرتب
sorting مرتب نمودن
trim مرتب پاکیزه
regularizing مرتب کردن
regularizes مرتب کردن
regularized مرتب کردن
tidying مرتب کردن
fix up مرتب کردن
collating مرتب کردن
straighten up <idiom> مرتب کردن
to map out مرتب کردن
draw up مرتب کردن
tidy مرتب کردن
lineup مرتب کردن
straight راحت مرتب
marshals مرتب کردن
periodic که مرتب رخ میدهد
periodical که مرتب رخ میدهد
marshal مرتب کردن
marshaled مرتب کردن
marshaling مرتب کردن
marshalled مرتب کردن
straighter راحت مرتب
straightest راحت مرتب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com