Dictiornary-Farsi | بفکر فردایش نیست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
She takes no thought for tomorrow .	بفکر فردایش نیست


Other Matches

She always ignores her health.	هیچوقت بفکر سلامتی اش نیست
self concerned	بفکر خود
bemuse	بفکر انداختن
He fell into deep thought. He began to ponder .	بفکر فرو رفت
under the notion of	بعقیده بفکر بعنوان
She only thinks of her self . she is self – centered.	فقط بفکر خودش است
i shudder to think	میلرزم وقتی بفکر می افتم
All is not gold that glitters. <proverb>	هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk	دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame	استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparent	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open	به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown	اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope	جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
it is inexpedient to reply	پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
he is not of our number	از ما نیست
temporary storage	می نیست
isn't	نیست
storage	می نیست
aint	نیست
he takes no notice of it	نیست
It's not new.	نو نیست.
it is well enough	بد نیست
secondary	نیست
auxiliary	نیست
Plug and Play	یچ نیست
auxiliaries	نیست
It is not advisable . It is inexpedient.	صلاح نیست
close the door please	اگرزحمت نیست
cold is merely privative	گرما نیست
dont mention it	چیزی نیست
no matter	چیزی نیست
no object	چیزی نیست
he has nothing in him	کسی نیست
There is nothing wrong with you . You are all right .	هیچیت نیست
Such is not the case . That is not so.	اینطور نیست
I dont remember ( recall ) .	یادم نیست
He is not man enough to do it . He is not the man for it . He hasnt got the guts to do it .	مردش نیست
He goes on and on . He is most persistent .	ول کن معامله نیست
sacred cow <idiom>	چارهای نیست
no trouble	زحمتی نیست
no wonder <idiom>	تعجبی نیست
nihilism	نیست انگاری
no sweat <idiom>	مشکلی نیست
There is no hot water	آب گرم نیست.
It is all right . It is o. k.	طوری نیست
It's not new.	جدید نیست.
he is not in it	داخل نیست
he is a bad husband	صرفه جو نیست
it lies beyond his competence	در صلاحیت او نیست
it needs not	لازم نیست
it's only me	کسی نیست
you are written	حق با شما نیست
my health is tolerable	حالم بد نیست
to make no mention of	ذکری از ان نیست
niet le fait	کار او نیست
no hurry	عجلهای نیست
thereis no end to it	انراپایانی نیست
there is no hurry	شتابی نیست
there is no hurry	عجلهای نیست
the ice is treach erous	یخ محکم نیست
ought not	شایسته نیست
that is wrong	درست نیست
that is not it	این نیست
it is unsuitable	مناسب نیست
it is unnecessary	لازم نیست
it is nothing out of the way	غریب نیست
he is none of my friends	او از دوستان من نیست
he is not willing to go	نیست برود
he is out of his senses	بهوش نیست
he is out of huomor	سر خلق نیست
he is out of huomor	سر دماغ نیست
he is rather i. than sick	ناخوش نیست
he knows a thing or two	بی تجربه نیست
i do not have it in me	از من ساخته نیست
if you please	اگرزحمت نیست
inextinct	نیست نشده
It cant be helped.	چاره ای نیست
it has escaped my remembrance	یاد نیست
it is immaterial	چیزی نیست
it is not half bad	هیچ بد نیست
it is not in good workingorder	دایر نیست
that depends	معلوم نیست
Nevermind!	مهم نیست !
static	که پویا نیست
needn't	لازم نیست
it is never the worse	دیگر بدتر که نیست
I dont have the slightest(faintest)idea.	روحم خبردار نیست
it is not very hard	چندان سخت نیست
It is not to your advantage.	مقرون بصرفه نیست
it does not befit his state	در خور شان او نیست
it is not subject to review	دران روا نیست
There's more to come. <idiom>	این همش نیست.
It cannot be trifled with . It is no joking matter.	شوخی بردار نیست
it is not a to go tncre	رفتن انجامصلحت نیست
it is not a picnic	کار اسانی نیست
it is never the worse	هیچ بدتر نیست
you need not fear	لازم نیست بترسید
it tells its own tale	نیازمند به توضیح نیست
means are not a	وسایل فراهم نیست
He is nobody. He is a nonentity.	داخل آدم نیست
It is nothing to speak of .	چیز قابلی نیست
wrong	پیام صحیح نیست
wronging	پیام صحیح نیست
wrongs	پیام صحیح نیست
To her , abI'llon tomans is a mere trifle .	قابل نوشیدن نیست
clara	هدف موجود نیست
It cant be all that bad.	نه بابا اینقدر هم بد نیست
an illegible writing	خطی که خوانا نیست
It might be a good idea for you to come .	بد نیست شما هم بیایید
She couldnt care less . she is totally unconcerned .	عین خیالش نیست
It is not possible ( feasible , practicable) .	اینکار عملی نیست
it is inadvisable to say that	گفتن ان مقتضی نیست
it is inadvisable to say that	گفتن ان مصلحت نیست
unwanted	آنچه لازم نیست
it does not befit me to	شایسته من نیست که مرانشاید که
he is unable to speak	قادربسخن گفتن نیست
he is unequal to the task	مرد اینکار نیست
used	آنچه جدید نیست
He couldnt care less. He doesnt give (care)a damn.	عین خیالش نیست
isn't he there	ایا او اینجا نیست
is it not	ایا چنین نیست
i am out of sorts	حالم خوب نیست
i am out of sorts	خلقم بجا نیست
It is not fair that . . .	آخر انصاف نیست که …
i dont care a pin	مرا پروایی نیست
She is romantically inclined. She i8s game.	از دو حال خارج نیست
iam pretty well	نسبه حالم بد نیست
His honest is beyond question.	دردرستی اوحرفی نیست
it does not s. the condition	واجدان شرایط نیست
it goes without saying	نیازمند بگفتن نیست
I cant help it. It is beyond my control.	دست خودم نیست
There is no reason (cause) for worry (concern)	جای نگرانی نیست
it is beyond retrieve	جبران پذیر نیست
He does not belong here.	جای ؟ واینجا نیست
he is indisposed to go	مایل نیست برود
he is indisposed to go	اماده رفتن نیست
he is nod	اهل انظباط نیست
lightweights	آنچه سنگین نیست
he is not of that stamp	ازان جنس نیست
it goes without saying	محتاج بذکر نیست
he is not willing to go	مایل برفتن نیست
lightweight	آنچه سنگین نیست
It is beyond repair. It cannot be put right.	درست شدنی نیست
if you dont object	اگر مانعی نیست
There is no room for doubt.	جای تردید نیست
that is taken for granted	محتاج بدلیل نیست
the house is occupied	خانه خالی نیست
It is not economical.	مقرون به صرفه نیست.
This isn't clean.	این تمیز نیست.
This isn't fresh.	این تازه نیست.
it is unsatisfactory	رضایت بخش نیست
This isn't mine.	این مال من نیست.
there is no mistaking	جای اشتباه نیست
there is no question but that.	شکی نیست که) .00000
thereis no end to it	انتهای برای ان نیست
There are plenty of other fish in the sea. <idiom> <proverb>	آدم قحطی نیست.
that is not the word for it	لغتش این نیست
that in nothing to me	پیش من چیزی نیست
that is no bed of roses	اش دهن سوزی نیست
that is no great work	کار بزرگی نیست
that is not fair	این انصاف نیست
this is not fair	این انصاف نیست
rast	هیج همچوچیزی نیست
that is not my a	این کارمن نیست
that is not the case	مطلب چنین نیست
oughtn't	نبایستی شایسته نیست
that is not the question	موضوع این نیست
The scales are not even .	ترازو میزان نیست
He is not to blame for this.	تقصیر او [مرد ] نیست.
The subject under discrssion .	موضوعی که مطرح نیست
no one is here	هیچکس اینجا نیست
to put out of the way	سربه نیست کردن
That's not so!	داستان اینطوری نیست!
you're telling me <idiom>	احتیاج نیست به من بگی
It is not known yet . It is not settled yet .	هنوز معلوم نیست
He is a quitter .	مرد میدان نیست
needle point to say	احتیاج بگفتن نیست
needle point to say	لازم نیست بشمابگویم که
no reply necessary [NRN]	نیازی به پاسخ نیست.
they are of a doubtful paterni	اصل انها معلوم نیست
No-one is above the law.	هیچکس برتر از قانون نیست.
indeterminate system	آن قابل پیش بینی نیست
The shirt doesnt fit me.	این پیراهن اندازه ام نیست
ne'er do well	ادمی که امیدبهبودی برایش نیست
This isn't everybody's job.	این کار هرکسی نیست.
He is incorrigible.	آدم اصلاح پذیری نیست
hidden	آنچه قابل دیدن نیست
It is pretty(fairly)second rate.	همچنین چیز مهمی نیست
It doesnt matter. it is nothing.	چیزی نیست ( عیب ندارد )
it does not befit his state	لایق مقام یا وضع او نیست
It doesnt meet the present day requirments(needs).	جوابگوی احتیاجات امروزی نیست
that is no bed of roses	شیره گلو سوزی نیست
It takes a bit of doing.	همچین کارزیاد آسانی هم نیست
it does not matter	عیب ندارد چیزی نیست
notations	و دیگر نیاز به کروشه نیست
nothing of the sort	هیچ همچو چیزی نیست
there is no occasion for fear	جای هیچ ترس نیست
there is no place for doubt	جای هیچگونه تردید نیست