Dictiornary-Farsi | بقایای جسد انسان پس از مرگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
ash	بقایای جسد انسان پس از مرگ


Other Matches

arrears of taxes	بقایای مالیاتی
weapon debries	بقایای ترکش اتمی
mopping up	پاک کردن منطقه ازوجود بقایای دشمن
anthrop	پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo	پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
diatomite	ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
artificial intelligence	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
fission products	عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
id	مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography	علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man	احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
slivers	دانههای خرج نیم سوخته بقایای باروت خرج
in human shape	انسان
loard of creation	انسان
mans	انسان
man	انسان
mortals	انسان
human beings	انسان
human being	انسان
mortal	انسان
homo	انسان
homosapiens	انسان
anthropology	انسان شناسی
palm	کف دست انسان
primitive	انسان اولیه
egalitarian	طرفدارتساوی انسان
human movement	حرکت انسان
humanitarian	انسان گرایانه
palms	کف دست انسان
pithecanthrope	انسان میمونی
anthropoids	انسان نما
anthropoids	شبه انسان
anthropoid	انسان نما
anthropoid	شبه انسان
kindlity	انسان وار
mankind	نوع انسان
humanoids	شبیه انسان
anthropomorphism	انسان انگاری
humankind	نوع انسان
superhuman	برتر از انسان
anthropomorphic	شبیه انسان
subhuman	مادون انسان
misanthropy	انسان بیزاری
humanly	مثل انسان
cannibalism	ادمخواری انسان
humanist	انسان گرا
dewlaps	غبغب انسان
dewlap	غبغب انسان
manward	بطرف انسان
humanoid	شبیه انسان
marginal man	انسان حاشیهای
anthropocentrism	انسان محوری
homosapiens	نوع انسان
human nature	طبیعت انسان
bod	بدن انسان
bods	بدن انسان
economic man	انسان اقتصادی
godman	انسان خداوار
heidelberg man	انسان هایدلبرگ
The human body	بدن انسان
hominid	جنس انسان
humansit	انسان دوست
homo economicus	انسان اقتصادی
voice	صدای انسان
homo faber	انسان ابزارساز
homo politicus	انسان اجتماعی
eudemonology	گفتاردرسعادت انسان
voicing	صدای انسان
atomy	اسکلت انسان
infrahuman	مادون انسان
misanthrope	انسان گریز
misanthropes	انسان گریز
anthropologist	انسان شناس
the outward man	انسان فاهر
anthropophobia	انسان هراسی
voices	صدای انسان
infrahuman	پایین تر از انسان
rump	کفل انسان
rumps	کفل انسان
brisket	سینه انسان
anthropology	علم انسان شناسی
hu man	وابسته ب ه انسان بشری
manxman	اهل جزیره انسان
trunk	خرطوم بینی انسان
homosapiens	نام علمی انسان
trunks	خرطوم بینی انسان
feces	مدفوع انسان وحیوان
homo sapiens	انسان اندیشه ورز
man trap	دام برای انسان
man of mould	انسان خاکی یا فانی
hypomorph	انسان سرگرد وپاکوتاه
ethos	صفات وشخصیت انسان
cultural anthropology	انسان شناسی فرهنگی
anthropometry	انسان سنجی جسمانی
kindlily	بطورملایم انسان وار
equalitarian	طرفدار تساوی انسان
buffs	جلا پوست انسان
buff	جلا پوست انسان
theophany	تجلی خدا به انسان
voices	صدای سخنرانی انسان
voicing	صدای سخنرانی انسان
humankind	بشریت نژاد انسان
man-made	ساخته دست انسان
man-made	مصنوع انسان انسانی
man made	ساخته دست انسان
varmint	انسان یاحیوان مزاحم
superman	موجود مافوق انسان
supermen	موجود مافوق انسان
varment	انسان یاحیوان مزاحم
humanism	مکتب اصالت انسان
man made	مصنوع انسان انسانی
prehuman	پیش از پیدایش انسان
theophany	فهور خدابه انسان
foliate mask	صورت مجسمه انسان
neoanthropic	شبیه انسان جدید
ape	میمون انسان نما
physical anthropology	انسان شناسی جسمانی
aped	میمون انسان نما
apes	میمون انسان نما
aping	میمون انسان نما
voice	صدای سخنرانی انسان
neoanthropic	وابسته به انسان جدید
anthropomorphic	دارای شکل انسان
misanthropic	مربوط به انسان گریزی
pre adamite	انسان پیش از ادم
trichotomy	تقسیم وجود انسان به سه قسمت
hu man	دارای خوی انسانی انسان
automatons	ماشینی که کارهای انسان را میکند
anthropophagous	تغذیه کننده از گوشت انسان
automaton	ماشینی که کارهای انسان را میکند
theophanic	وابسته به تجلی خدا به انسان
as memory serves	هر وقت بیاد انسان بیاید
truncal	وابسته به تنه انسان یا درخت
glanders	بیماری مسری اسب و انسان
kinesiology	تشریح حرکات بدنی انسان
floruit	دوره رشد وپیشرفت انسان
zombi	انسان زنده شد ادم احمق
droid	یک ادم ماشینی شبیه انسان
self born	پیدا شده در نفس انسان
non human	غیر متعلق به نژاد انسان
crutches	محل انشعاب بدن انسان
man is a risible creature	انسان مخلوقی است خنده کن
crutch	محل انشعاب بدن انسان
gorilla	بزرگترین میمون شبیه انسان
gorillas	بزرگترین میمون شبیه انسان
subhuman	دارای صفاتی شبیه انسان
preadolescence	دوره قبل از بلوغ انسان
anthropology	مبحث روابط انسان با خدا
zombies	انسان زنده شد ادم احمق
zombie	انسان زنده شد ادم احمق
non-human	غیر متعلق به نژاد انسان
satyrs	موجود نیمه انسان ونیمه بز
macaque	بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man eater	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
anthropogenic	مربوط به پیدایش و تکامل انسان
man-eater	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
humanization	انسان پروری متمدن سازی
man-eaters	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
pithecanthrope	برزخ میان انسان و میمون
anthropic	مربوط به دوران پیدایش انسان
polygenesis	پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
satyr	موجود نیمه انسان ونیمه بز
macaca	بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
superhuman	ابر انسان فوق بشری
memento mori	کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
mensch	[انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
prehominidae	پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
pick up a trail/scent <idiom>	تشخیص جای پای انسان یا حیوان
theanthropic	مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
The human brain is a complex organ .	مغز انسان عضو پیچیده یی است
psilanthropism	عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
protohistory	مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
machover draw a person test	ازمون کشیدن شکل انسان مکوور
prehominid	پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
zooplasty	فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
misanthropist	کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
psilanthropy	عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
liberalism	اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
bedbug	ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
inhabitiveness	میل طبیعی انسان به بود باش
bedbugs	ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bleb	برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
crumpled rose leaf	چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
fruitarianism	اعتقادباینکه خوراک انسان بایدمیوه باشد
acoustic meatus [Meatus acusticus]	مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
auditory canal	مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
earwax	جرم گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
cerumen	جرم گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
earwax	واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
metempsychosis	حلول روح متوفی در بدن انسان یا جانوردیگری
auditory passage	مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
external ear	گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
voices	تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
voicing	تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
outer ear	گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
theriaanthropism	پرستش موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانورباشند
cerumen	واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
life cycle	مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران

ash