Dictiornary-Farsi | بقای تقارن اوربیتال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 93 (6 milliseconds)

English	Persian
conservation of orbital symmerty	بقای تقارن اوربیتال


Other Matches

orbital	اوربیتال
bonding orbital	اوربیتال پیوندی
atomic orbital	اوربیتال اتمی
molecular orbital	اوربیتال مولکولی
antibonding orbital	اوربیتال ضد پیوندی
hybrid orbital	اوربیتال هیبریدی
bonding molecular orbital	اوربیتال مولکولی پیوندی
hydrogen like orbital	اوربیتال هیدروژن مانند
spin orbit coupling	جفت شدن اسپین- اوربیتال
highest occupied molecular orbital	بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
lowest unoccupied molecular orbital	پایینترین اوربیتال مولکولی اشغال نشده
conservation of matter	بقای ماده
energy conservation	بقای انرژی
survival of the fittest	بقای انسب
conservation of energy	بقای انرژی
consevation of energy	بقای قوه
conservation of mass	بقای جرم
total energy equation	بقای انرژی کل
law of conservation of mass	قانون بقای جرم
momentum conservation	بقای اندازه حرکت
conservation of charge	بقای بار الکتریکی
law of conservation of energy	قانون بقای انرژی
conservation of momentum	بقای اندازه حرکت
l.u.m.o	orbital unoccupiedmolecular lowestپایینترین اوربیتال مولکولی اشغال نشده
law of conservation of mass energy	قانون بقای جرم - انرژی
homo	orbital occupiesmolecular highest بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
isochronism	تقارن
simultaneeity	تقارن
parallelism	تقارن
symmetrization	تقارن
synmetry	تقارن
synchronization	تقارن
symmetry	تقارن
polarity	تقارن
polarities	تقارن
point of symmetry	نقطه تقارن
plane of symmetry	صفحه تقارن
plane of symmetry	سطح تقارن
symmetry point	نقطه تقارن
pseudosymmetry	شبه تقارن
rotational symmetry	تقارن چرخشی
Symmetry	تقارن [ریاضی]
symmetry element	عنصر تقارن
symmetry group	گروه تقارن
symmetry lines	خطوط تقارن
symmetry operation	عمل تقارن
symmetry number	عدد تقارن
symmetry plane	صفحه تقارن
synchrony	انطباق تقارن
transational symmerty	تقارن انتقالی
zygomorphic	دارای تقارن
geometrical <adj.>	تقارن در طرح
skewness	عدم تقارن
axis of symmery	محور تقارن
axis of symmetry	محور تقارن
center of symmerty	مرکز تقارن
symmerty center	مرکز تقارن
asymmetrical conductivity	برقرسانایی بی تقارن
asymmetric top	فرفرهای بی تقارن
asymmetric system	دستگاه بی تقارن
impedance balancing	تقارن امپدانس
asymmetric substance	جسم بی تقارن
asymmetric molecule	مولکول بی تقارن
symmetry axis	محور تقارن
isodimorphism	تقارن دو شکلی
asymmetric carbon	کربن بی تقارن
asymmetry	عدم تقارن
mirror symmerty	تقارن ایینهای
actinomorphic	دارای تقارن شعاعی
axial rotation symmerty	تقارن چرخشی محوری
actinomorphous	دارای تقارن شعاعی
blemish [mistake]	عدم تقارن در بافت
isochronism	ایجاد تقارن همزمانی
alternating axis of symmerty	محور تقارن متناوب
plane of mirror symmetry	صفحه تقارن اینهای
mirror plane of symmetry	صفحه تقارن اینهای
time average symmetry	تقارن میانگین زمانی
positive skewness	عدم تقارن مثبت
simple axis of symmetry	محور ساده تقارن
eurythmy	هم اهنگی و تقارن ساختمان
eurhythmy	هم اهنگی و تقارن ساختمان
incommensurability	عدم تقارن سنجش ناپذیری
parametron	عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
axis	محور تقارن مهره اسه
symmetry allowed reaction	واکنش مجاز از لحاظ تقارن
anomal design	طرح شلوغ و بدون تقارن
anomalous weave	بی نظمی و عدم تقارن در بافت
asymmetric local deformation	تغییر شکل موضعی بی تقارن
isodimorphism	تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
counter vailing power	تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
angle og sideship	زاویه بین صفحات تقارن وجهت حرکت
move of pattern	[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]