Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (3 milliseconds)
English
Persian
loft
بلندکردن
lofts
بلندکردن
remove
بلندکردن
removes
بلندکردن
removing
بلندکردن
extol
بلندکردن
extolled
بلندکردن
extolling
بلندکردن
extols
بلندکردن
rear
بلندکردن
reared
بلندکردن
rearing
بلندکردن
rears
بلندکردن
heft
بلندکردن
pickup
بلندکردن
Other Matches
enhances
زیادکردن بلندکردن
enhanced
زیادکردن بلندکردن
louden
صدا را بلندکردن
enhancing
زیادکردن بلندکردن
enhance
زیادکردن بلندکردن
to kick up dust
خاک بلندکردن
to raise a dust
گردوخاک بلندکردن
shoot up
<idiom>
ناگهانی بلندکردن
to get up
بلندکردن ترتیب دادن
he wants stirring up
برای بلندکردن بایدسیخش زد
lift
یک وهله بلندکردن بار
lifts
یک وهله بلندکردن بار
lifting
یک وهله بلندکردن بار
lifted
یک وهله بلندکردن بار
ennoble
شرافت دادن بلندکردن
ennobled
شرافت دادن بلندکردن
ennobles
شرافت دادن بلندکردن
ennobling
شرافت دادن بلندکردن
enthrone
برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthroned
برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthrones
برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthroning
برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
pile driver
ماشین یا دستگاه بلندکردن الوار
luff
قلاب مخصوص بلندکردن چیزهای سنگین
hay fork
چنگال مخصوص بلندکردن بسته علف ویونجه
sticks
خطای بلندکردن چوب بیش ازحد نشانه
statue of liberty play
بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com