English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
English Persian
supremacy بلندی افراشتگی
Other Matches
erectness افراشتگی
sublimity افراشتگی
half mast نیم افراشتگی
half-mast نیمه افراشتگی
half mast نیم افراشتگی پرچم
height بلندی
uplands بلندی
upland بلندی
low-rise کم بلندی
altitudes بلندی
heights بلندی
exaltedness بلندی
tallness بلندی
loudness بلندی
the sublime بلندی
toft بلندی
ascendent بلندی
gratification سر بلندی
altitude بلندی
looms بلندی
looming بلندی
exaltation بلندی
loftiness بلندی
elevation بلندی
elevations بلندی
rises بلندی
Highnesses بلندی
rise بلندی
loomed بلندی
loom بلندی
sublimity بلندی
Highness بلندی
critical height بلندی بحرانی
crow's nest بالای بلندی
ups and down پستی و بلندی
tonal volume بلندی صوت
suction lift بلندی مکش
effective length of strut بلندی کمانش
volume بلندی صدا
volumes بلندی صدا
eminency تعالی بلندی
acrophobia بلندی هراسی
height of building بلندی ساختمان
headroom بلندی طاق
how tall is it? بلندی ان چقدراست
hilliness پستی و بلندی
hypsometry بلندی پیمایی
Highnesses بلندی مقام
acrophobia ترس از بلندی
Highness بلندی مقام
ruggedness پستی و بلندی
contour پست و بلندی
eminence تعالی بلندی
height of fill بلندی اکند
sone واحد بلندی صوت
generously با نظر بلندی به جوانمردی
superelevation بلندی بر اضافه ارتفاع
to bring to the same plane [height] به یک صفحه [بلندی] آوردن
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
vu واحد بلندی صدا
volume unit واحد بلندی صدا
lift مرتفع بنظرامدن بلندی
feature line خط پست و بلندی زمین
embank بلندی یاپشته ساختن
edge raise بلندی لبه ورق
accentuation پستی و بلندی صدا
altitudes بلندی از سطح دریا
altitude بلندی از سطح دریا
lifts مرتفع بنظرامدن بلندی
lifted مرتفع بنظرامدن بلندی
head way بلندی طاق سرعت
lifting مرتفع بنظرامدن بلندی
bird's eye views منظرهای که از بلندی دیده میشود
relief شکل فاهری و پست و بلندی
featuring وضع پست و بلندی زمین
features وضع پست و بلندی زمین
featured وضع پست و بلندی زمین
feature وضع پست و بلندی زمین
lapseratc میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
tachymeter دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
bird's eye view منظرهای که از بلندی دیده میشود
homogeneous area منطقه هموارو بدون پست و بلندی
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
the door banged درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
sagfety island بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
dipole انتنی که نصف طول موج بلندی دارد
traffic island بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
grandfather clock ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clocks ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
to take the a بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
nilometer الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
dolman جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
net antena انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
rise and fall تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
douglas fir یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
liberal gift بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
key signature گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
hot dog skiing اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com