English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
loudmouthed بلند اواز
Other Matches
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
voicing اواز
sings اواز
sing اواز
songless بی اواز
voices اواز
voice اواز
singsong یک وزن اواز
songfest مجلس اواز
crooners اواز خوان
songster اواز خوان
aria اواز یکنفره
songstress زن اواز خوان
deep mouthed گنده اواز
songs اواز سرودروحانی
song اواز سرودروحانی
crooner اواز خوان
singers اواز خوان
yodeler اواز خوان
singer اواز خوان
scat اواز بی معنی
cantillate با اواز خواندن
aired اواز اهنگ
airs اواز اهنگ
chitter اواز خواندن
arias اواز یکنفره
air اواز اهنگ
duo اواز یا موسیقی دونفری
sing تصنیف اواز خواندن
duos اواز یا موسیقی دونفری
croon زمزمه کردن اواز
crooned زمزمه کردن اواز
crooning زمزمه کردن اواز
tunes اهنگ صدا اواز
sings تصنیف اواز خواندن
cantor اواز خوان مذهبی
triller اواز خوان باتحریر
to sing to sleep با اواز یا لالایی خوابندن
croons زمزمه کردن اواز
cadenzas قطعه اواز یکنفری
cantabile مناسب برای اواز
singin bird پرنده اواز خوان
serenader سراینده اواز عاشقانه
tune اهنگ صدا اواز
musicale مجلس ساز و اواز
cadenza قطعه اواز یکنفری
callithump اواز یاتصنیف هزلی وتفریحی
accompaniments ساز یا اواز همراهی کننده
glee club کلوب یا باشگاه اواز و سرود
vaudeville درام دارای رقص و اواز
hers is best مال اواز همه بهتراست
quavering لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavers لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
can you pronounce him safe بگویید که اواز خطر محفوظ است
oratorio قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
acapella اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
discant نوعی اواز به درازا بحث کردن
quavered لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quaver لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
oratorios قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
descants اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
descant اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
accompanists همراهی کننده با اواز یاسازی چون پیانو
we sang them home ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
quintette قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
ballads تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
ballad تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
quintets قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
antistrophe حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
quintet قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
songfest دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
fugue قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
skate off حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
fugal وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
yodeled صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeling صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelled صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodel صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelling صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodels صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
amplifier بلند گو
amplifiers بلند گو
highs بلند
uplands بلند
taller قد بلند
highfalutin بلند
forte بلند
longed بلند
fortes بلند
high grown بلند قد
high (1 9 to 36) بلند
towering بلند
pointer خط کش بلند
lengthwise بلند
legged پا بلند
talll قد بلند
soaring بلند
eton collan بلند
talll بلند
highest بلند
vociferous بلند
high بلند
long بلند
long- بلند
upland بلند
pointers خط کش بلند
longer بلند
grandiose بلند
tallest بلند
aloud بلند
tallest قد بلند
loudly بلند
loud speaker بلند گو
megaphone بلند گو
megaphones بلند گو
loftily بلند
longs بلند
mouth filling بلند
loudspeaker بلند گو
willowy بلند
skyscraper بلند
longest بلند
skyscrapers بلند
tall قد بلند
taller بلند
rumbustious بلند
eminent بلند
tall بلند
exalt بلند کردن
exalting بلند کردن
ascended بلند شدن
heightening بلند کردن
ascend بلند شدن
exalts بلند کردن
loudish اندکی بلند
heightens بلند کردن
riser بلند شونده
heightened بلند کردن
arising بلند شدن
gauntlets دستکش بلند
heighten بلند کردن
boisterous laughter خنده بلند
moppy کلفت بلند
lifter بلند کننده
long burst رگبار بلند
long robe ردای بلند
magnaimous بلند نطر
long haul خط سیر بلند
ascends بلند شدن
elevate بلند کردن
coamings لبه بلند
alp کوه بلند
long thrust سخمه بلند
screeching صدای بلند
erect بلند کردن
aquacade فوارهء بلند
erected بلند کردن
erecting بلند کردن
screeches صدای بلند
alp قله بلند
erects بلند کردن
screeched صدای بلند
anchor at short stay لنگر بلند
screech صدای بلند
chivalric بلند همت
lop sided کوتاه و بلند
clarion شیپور بلند
liberal نظر بلند
arises بلند شدن
arise بلند شدن
long run بلند مدت
loudish کمی بلند
long splice پیوند بلند
long term بلند مدت
liberals نظر بلند
louden بلند شدن
blast furnace coke کک کوره بلند
bigmouthed صدا بلند
banquette زمین بلند
capote شنل بلند
alto relievo برجسته بلند
hoists بلند کردن
tossing ضربه بلند
tosses ضربه بلند
tossed ضربه بلند
toss ضربه بلند
lofty بلند بزرگ
lofty بلند پایه
high grown بلند بالا
high hat کلاه بلند
high hurle مانع بلند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com