English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
knee-high بلند تا سر زانو
Search result with all words
mantelletta شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
Other Matches
buckles زانو شدن خمیدگی زانو
buckle زانو شدن خمیدگی زانو
buckled زانو شدن خمیدگی زانو
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
alpha herculis الفا- زانو زده الفا- بر زانو نشسته
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
elbowed زانو
mooreup زانو
knees زانو
knee زانو
knapper زانو
marrow bone زانو
elbows زانو
marrow bones زانو
knee-deep زانو رس
knee deep زانو رس
kneeler زانو زن
hiza زانو
elbow زانو
pipe bend or knee زانو
goose neck زانو
gooseneck زانو
geniculation زانو
knee high تا زانو
trap زانو
kneeled زانو زدن
kneel زانو زدن
popliteal artery شریان پس زانو
knee cap گنده زانو
knee hole جای زانو
popliteus ماهیچه پس زانو
knee joint زانو زانویی
knee cap کاسه زانو
genuflects زانو خم کردن
knees زانو دارکردن
genuflecting زانو خم کردن
genuflected زانو خم کردن
knee زانو دارکردن
genuflect زانو خم کردن
overknee از زانو گذرنده
knee joint مفصل زانو
knee pan کاسه زانو
knee piece زانو بند
patella کشکک زانو
patellae کاسه زانو
patellae کشکک زانو
tendimitis ورم زانو
tendinitis ورم زانو
the water was overknee اب از زانو میگذشت
to bend the knee خم کردن زانو
kneecap کاسه زانو
patella کاسه زانو
weak kneed سست زانو
marrow bones قاب زانو
kneehole جای زانو
scutum کاسه زانو
kneeling position وضعیت به زانو
kneels زانو زدن
kneepan کاسه زانو
kneecaps کاسه زانو
marrow bone قاب زانو
weak-kneed سست زانو
hock ختمی پس زانو
hercules زانو زده
cross legged چهار زانو
genuflexion خم کردن زانو
herculis زانو زده
popliteal tendon پی زیر زانو
genuflection خم کردن زانو
down on your knees زانو بزنید
popliteal tendon وتر پشت زانو پی
knee jerk reflex بازتاب پرش زانو
patellate مانند کاسه زانو
knee pain زانو درد [پزشکی]
patellar tendon زردپی کشکک زانو
patellar reflex بازتاب پرش زانو
avalement حالت فنری زانو
patellar مانند کاسه زانو
housemaid's knee اماس کاسه زانو
herculis بر زانو نشسته راقص
hercules بر زانو نشسته راقص
knee-jerk حرکت غیر ارادی زانو
to bow one's knee or back زانو یا کمر کسی خم شدن
to kneel پیش کسی زانو زدن
bermuda shorts شلوار کوتاه تا زیر زانو
kneehole جای زانو ویادرزیر میزتحریر
hamstrung زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings زردپی طرفین حفره پشت زانو
knuckle kneed دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
hamstring زردپی طرفین حفره پشت زانو
kow-tow زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
knock knee کجی زانو به درون دراثرمرض یا نرسیدن موادغذایی
knee paddling پاروزدن تخته موج با دست روی زانو
kow-tows زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towed زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towing زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kill spring فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
tinga پشتک به جلو با نیم خم زانو وچرخ فلک
knickers شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
goose step رژه روی بابدن راست و بدون خم کردن زانو
if the knee is affected اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
patelliform مانند کاسه زانو بشکل قاب یا دوری یا طشت
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
surfer's knot ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
body stocking جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
body stockings جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
knee drop فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
high grown بلند قد
talll بلند
lengthwise بلند
highest بلند
talll قد بلند
high بلند
vociferous بلند
highfalutin بلند
upland بلند
loud speaker بلند گو
eton collan بلند
rumbustious بلند
highs بلند
soaring بلند
megaphone بلند گو
eminent بلند
legged پا بلند
fortes بلند
forte بلند
uplands بلند
loudspeaker بلند گو
tallest قد بلند
aloud بلند
loudly بلند
longs بلند
longest بلند
longer بلند
longed بلند
long- بلند
tallest بلند
taller قد بلند
mouth filling بلند
loftily بلند
willowy بلند
skyscraper بلند
skyscrapers بلند
tall بلند
tall قد بلند
taller بلند
long بلند
towering بلند
pointers خط کش بلند
amplifiers بلند گو
grandiose بلند
amplifier بلند گو
megaphones بلند گو
pointer خط کش بلند
high (1 9 to 36) بلند
giant swing تاب بلند
elevating بلند کردن
elevated ground زمین بلند
levitates بلند شدن
levitated بلند شدن
loudish اندکی بلند
sonorous قلنبه بلند
loudmouthed بلند اواز
clarion شیپور بلند
surged موج بلند
gantlope دستکش بلند
arise بلند شدن
gigas رویش بلند تر
surge موج بلند
loudish کمی بلند
long thrust سخمه بلند
levitating بلند شدن
surges موج بلند
louden بلند شدن
elevates بلند کردن
coamings لبه بلند
exalt بلند کردن
exalts بلند کردن
elevate بلند کردن
heightens بلند کردن
heightening بلند کردن
exalting بلند کردن
heightened بلند کردن
ascend بلند شدن
ascended بلند شدن
levitate بلند شدن
gaberdine ردای بلند
downland چراگاه بلند
arises بلند شدن
arising بلند شدن
gantelope دستکش بلند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com