English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
nuclear dud بمب عمل نکرده اتمی
Search result with all words
absolute dud گلوله اتمی عمل نکرده
dwarf dud بمب اتمی عمل نکرده
Other Matches
unbowed انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
rainout ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
minometer دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
implosion weapon جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
unexploded عمل نکرده مهمات عمل نکرده
atomic weight وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
clean weapon جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nucleon اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
look before your leap گز نکرده
single ازدواج نکرده
untravelled سفر نکرده
abortive <adj.> رشد نکرده
unsight امتحان نکرده
indigested فکر نکرده
soles ازدواج نکرده
unkempt شانه نکرده
rudimental رشد نکرده
niet le fait او نکرده است
sole ازدواج نکرده
uncounselled مشورت نکرده [نداده]
paddies برنج اسیاب نکرده
paddy برنج اسیاب نکرده
dud گلوله عمل نکرده
unused عادت نکرده بکارنبرده
seed wool پنبه خام یاپاک نکرده
gear blank چرخ دنده کار نکرده
unfledged پر در نیاورده کاملا رشد نکرده
You haven't changed. تو هیچ تغییر نکرده ای [رفتار] .
order form نمونه سفارش نامه پر نکرده
hung striker چاشنی عمل نکرده نارنجک
stunted tree درخت رشد نکرده وکوتاه
impennate دارای بالهای رشد نکرده
he is not quite rested خوب رفع خستگی نکرده
clean که از زمان خواندن تغییری نکرده است
unschooled تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
cleans که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleanest که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleaned که از زمان خواندن تغییری نکرده است
Nobody was late except me . هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
bomb cemetery محل تخریب بمبهای عمل نکرده
dwarf dud جنگ افزار هستهای عمل نکرده
Nothing has changed there. آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
polywag دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
slinking انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slink انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
abortion سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
slinks انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
presumptive instruction دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
accumulated profit پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
syntactic error خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
triatomic سه اتمی
nuclear strike تک اتمی
hexatomic شش اتمی
nuclear اتمی
atomic اتمی
diatomic دو اتمی
monoatomic یک اتمی
monoatomic gas گاز تک اتمی
nuclear cell پیل اتمی
monoatomic solid جامد تک اتمی
median lethal dose دوزمتوسط اتمی
fission reactor واکنشگاه اتمی
mass number وزن اتمی
diatomic molecule مولکول دو اتمی
fission to yield ratio بازده اتمی
fission products مواد اتمی
monoatomic molecule مولکول تک اتمی
fission bomb بمب اتمی
mushromm could کلاهک اتمی
nuclear parity همطرازی اتمی
nuking زیردریایی اتمی
nuking نیروگاه اتمی
nuking کنشگر اتمی
nukes کنشگر اتمی
nukes نیروگاه اتمی
nuked کنشگر اتمی
nuclear warfare جنگ اتمی
nuclide اشکال اتمی
polyatomic چند اتمی
nukes زیردریایی اتمی
tetratomic چهار اتمی
A-bomb بمب اتمی
A-bombs بمب اتمی
nuclear winter زمستان اتمی
nuke زیردریایی اتمی
nuke نیروگاه اتمی
nuke کنشگر اتمی
nuked زیردریایی اتمی
nuked نیروگاه اتمی
atomics فیزیک اتمی
atomic clock ساعت اتمی
atomic bond پیوند اتمی
atom samshing انفجار اتمی
atomic orbital اوربیتال اتمی
atomic pile واکنشگاه اتمی
atomic reactor واکنشگاه اتمی
atomic polarization قطبش اتمی
atomic fission شکافت اتمی
atom rocket موشک اتمی
atom number عدد اتمی
atomic size اندازه اتمی
atomic configuration ارایش اتمی
atomic number عدد اتمی
atomic fusion همجوشی اتمی
atomic fusion گداخت اتمی
atomic interaction بر هم کنش اتمی
atomic lattice شبکه اتمی
atomic mass جرم اتمی
atomic energy انرژی اتمی
atomic energy نیروی اتمی
atomic crystal بلور اتمی
atomic radius شعاع اتمی
atomic weight جرم اتمی
nuclear مربوط به اتمی
nuclear reactors پیل اتمی
cloud قارچ اتمی
nuclear reactor پیل اتمی
clouding قارچ اتمی
clouds قارچ اتمی
pile پیل اتمی
atomic weight وزن اتمی
piled پیل اتمی
atom bomb بمب اتمی
atomic absorption جذب اتمی
atom bombs بمب اتمی
atomic structure ساختار اتمی
fallout ریزش اتمی
radiation تشعشع اتمی
atomicity فرفیت اتمی
nuclear equipoise گلوله اتمی ممنوعه
nuclear parity قدرت اتمی یکسان
particle physics فیزیک ذرات اتمی
atomic form factor ضریب پراکندگی اتمی
fallout گرد و غبار اتمی
atomic scattering factor عامل شکل اتمی
atomic scattering factor ضریب پراکندگی اتمی
weapon debries بقایای ترکش اتمی
transattack period مدت ادامه تک اتمی
valence بنیان ترکیب اتمی
atomic form factor عامل شکل اتمی
nuclear warfare میدان جنگ اتمی
conventional جنگ غیر اتمی
radiological survey تجسس تشعشع اتمی
atom samsher دستگاه انفجار اتمی
nuke جنگ افزار اتمی
transattack period زمان اجرای تک اتمی
hydrogen bombs بمب ترکیبی اتمی
hydrogen bomb بمب ترکیبی اتمی
uranium pile مشعل هسته اتمی
A-bombs بمباران اتمی کردن
nuked جنگ افزار اتمی
radio active دارای تشعشع اتمی
radiation intensity شدت تشعشع اتمی
nuking جنگ افزار اتمی
nucleonics بحث هسته اتمی
fission شکستن هسته اتمی
fission عمل تجزیه اتمی
atomic air burst ترکش هوایی اتمی
polyatomic molecule مولکول چند اتمی
residual مربوط به ریزش اتمی
nukes جنگ افزار اتمی
A-bomb بمباران اتمی کردن
feasion بمب ترکیبی اتمی
homopolyatomic چند جور اتمی
heteropolyatomic چند اتمی ناجور
heteroatomic chain زنجیر ناجور اتمی
atomic weapon جنگ افزار اتمی
atomic underground burst ترکش زیرزمینی اتمی
effective atomic number عدد اتمی موثر
atomic spectroscopy طیف بینی اتمی
gram atomic weight وزن اتمی به گرم
film badge علامت تشعشعات اتمی
exoatmosphere ترکش اتمی بالای جو
fallout pattern نمونه ریزش اتمی
feasion عمل ترکیب اتمی
atomic time زمان انفجار اتمی
homopolyatomic چند اتمی جور
interatomic spacing فاصله بین اتمی
cloud cover غلظت ابر اتمی
mass number عدد وزن اتمی
atomic mass unit واحد اتمی جرم
civil nuclear powers کشوردارای قدرت اتمی
atomization عمل بمباران اتمی
cloud amount غلظت ابر اتمی
base surge ابر پایه قارچ اتمی
subatomic وابسته به پدیدههای درون اتمی
emergency risk خطرات غیرقابل اجتناب اتمی
surprise dosage دریافت دوز ناگهانی اتمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com