English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (3 milliseconds)
English Persian
he is rightly named بمناسبت یادرست اورانام گذارده اند
Other Matches
opportunely بمناسبت
infare مهمانی بمناسبت ورود
appropriately بمناسبت بطور مقتضی
prepositive درجلو گذارده شده سرکلمهای
it was basedon evclid اساس ان روی اقلیدس گذارده شده بود
proprietary company شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
tryworks کوره اجری دارای سه پایه کار گذارده شده در ان
bolsters تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolstered تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolster تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
macron علامت "-" که بالای حروف صدادار گذارده میشود تاصدای ان بلندتر شود
backlogs کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlog کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
selling race مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com