Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
steeplejack
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
steeplejacks
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
Other Matches
deadline
منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
deadlines
منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
utilities'man
متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
disrepair
احتیاج به تعمیر نیازمند تعمیر
hip-knob
سر مناره
minaret
مناره
minarets
مناره
pharos
مناره
pricket
مناره
turrets
مناره کوچک
turret
مناره کوچک
steeples
مناره کلیسا
steeple
مناره کلیسا
stylite
زاهد مناره نشین
epi
[مناره مخروطی کلیسا]
fleche
میل بالای مناره مارپیچ
Hertfordshire spike
[میل بالای مناره مارپیچ]
Minaret design
طرح مناره با الهام گرفتن از مساجد
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
gaseous
بخاری
chimney
بخاری
halituous
بخاری
heater
بخاری
stove
بخاری
heaters
بخاری
chimneys
بخاری
steam lance
یخ اب کن بخاری
radiators
بخاری
radiator
بخاری
stoves
بخاری
fireplace
بخاری منقل
grate
بخاری تو دیواری
fireside
پای بخاری
firesides
پای بخاری
soot
دوده بخاری
grate
بخاری پنجرهای
andiron
پیش بخاری
fireplaces
بخاری منقل
chimneys
بخاری دیواری
radiators
خنک کن بخاری
grates
بخاری تو دیواری
grates
بخاری پنجرهای
mantelpiece
نمای بخاری
mantelpieces
نمای بخاری
grated
بخاری پنجرهای
mantlepieces
نمای بخاری
chimney breast
سینه بخاری
chimney breasts
سینه بخاری
grated
بخاری تو دیواری
chimney
بخاری دیواری
radiator
خنک کن بخاری
vapoury
بخاری بخارمانند
fire-irons
لوازم بخاری
steam hammer
چکش بخاری
steam brake
ترمز بخاری
mantel board
در بالای بخاری
interior heater
بخاری اتومبیل
stoker
سیخ بخاری
fire side
بخاری دیواری
fire side
پای بخاری
pokers
سیخ بخاری
turn cap
خفه کن بخاری
tun
لوله بخاری
stovepipe
لوله بخاری
steamship
کشتی بخاری
steam pile driver
دنگ بخاری
poker
سیخ بخاری
fire screen
پنجره بخاری
fender
پیش بخاری
chimneypiece
گچ بری بخاری
chimneypiece
نمای بخاری
electric heater
بخاری برقی
chimney piece
پیش بخاری
fire guard
پیش بخاری
fire place
بخاری دیواری
steam pile driver
شمعکوب بخاری
firedog
سه پایه پیش بخاری
chimney piece
ارایش روی بخاری
fireguard
سپر جلو بخاری
steam shovel
خاک انداز بخاری
abat vent
کلاهک دودکش بخاری
wood stove
بخاری هیزمی یا چوبی
mantlepieces
طاقچه بالا بخاری
battery steamer
کوره باتری بخاری
mantel piece
گچبری دور بخاری
fire irons
لوازم پای بخاری
franklin stove
بخاری اختراعی فرانکلین
hearth rug
قالیچه پیش بخاری
mantlepieces
گچ بری دور بخاری
inglenook
گوشه لوله بخاری
mantelpieces
گچ بری دور بخاری
kitchener
بخاری خوراک پزی
louver
فانوس دودکش بخاری
mantel
طاقچه بالا بخاری
mantelpieces
طاقچه بالا بخاری
mantelpiece
گچ بری دور بخاری
fireguards
سپر جلو بخاری
mantelpiece
طاقچه بالا بخاری
firescreen
سپر جلو بخاری
capital
سرستون سرلوله بخاری
louvers
فانوس دودکش بخاری
louvre
فانوس دودکش بخاری
chimney-back
صفحه پشت بخاری
ingle-nook
[گوشه لوله بخاری]
andiron
سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
heaters
بخاری دستگاه تولید گرما
heater
بخاری دستگاه تولید گرما
yacht
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
fire irons
سیخ و سه پایه وسایراسبابهای جلو بخاری
steamboat
قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
inhalator
اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
yachts
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
space heater
بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
overmantel
ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
poking
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
chimney sweeper
کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
chimney-corner
[گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
poke
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
poked
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
pokes
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
upkeep
تعمیر
repaired
تعمیر
face lifting
تعمیر
instauration
تعمیر
repairing
تعمیر
repairs
تعمیر
maintenance
تعمیر
remaking
تعمیر
service
تعمیر
spot repair
تعمیر در جا
serviced
تعمیر
repair
تعمیر
renovation
تعمیر
mending
تعمیر
paddle boat
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
paddle boats
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
field service
تعمیر در محل
serviceman
تعمیر کار
emergency repair
تعمیر اضطراری
in bad repair
نیازمند تعمیر
serviced
تعمیر کردن
under repairing
دردست تعمیر
to do up
تعمیر رکدن
under repair
تحت تعمیر
to patch up
تعمیر کردن
service
تعمیر کردن
under repair
در دست تعمیر
aircraft repair
تعمیر هواپیما
patch up
<idiom>
تعمیر کردن
repair
تعمیر کردن
refashion
تعمیر کردن
repair kit
جعبه تعمیر
repaired
تعمیر کردن
retread process
تعمیر مجدد
serviceability
تعمیر پذیری
repair time
مدت تعمیر
in disrepair
محتاج تعمیر
out of repair
نیازمند تعمیر
serviceability
قابلیت تعمیر
spot repair
تعمیر در محل
gunner's mate
تعمیر کارتوپ
over haul
تعمیر اساسی
servicemen
تعمیر کار
patch
تعمیر کردن
mend
تعمیر کردن
refit
تعمیر کردن
fixes
تعمیر کردن
fix
تعمیر کردن
darn
[conservate]
تعمیر کردن
darner
تعمیر کننده
rehash
تعمیر کردن
rehashes
تعمیر کردن
rehashed
تعمیر کردن
reconditioning
تعمیر مجدد
patches
تعمیر کردن
mended
تعمیر کردن
mends
تعمیر کردن
restore
تعمیر کردن
restored
تعمیر کردن
restores
تعمیر کردن
restoring
تعمیر کردن
reparation
تعمیر عوض
maintenance
نگهداری و تعمیر
maintenance
تعمیر و نگهداری
refitting
تعمیر کردن
base repair
تعمیر اساسی
refitted
تعمیر کردن
refits
تعمیر کردن
chimney sweeps
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweep
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
repair kit
دست ابزاروسایل تعمیر
repair pit
چاهک تعمیر اتومبیل
plate layer
متصدی تعمیر خط اهن
rebuild
نوسازی تعمیر مجدد
steam fitter
تعمیر کارلوله بخار
rebuilds
نوسازی تعمیر مجدد
maintenance work
کار تعمیر و نگهداری
dock
حوضچه تعمیر ناو
pattern generator
مولد تعمیر کار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com