Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
main port
بندر اصلی
Other Matches
cabotage
کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
cabotage
کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
keelage
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
harbour
بندر
harboured
بندر
seaport
بندر
seaports
بندر
harbouring
بندر
harbourless
بی بندر
harbours
بندر
cril
سد بندر
harbors
بندر
port
بندر
harboring
بندر
harbored
بندر
wayside
بندر
port of call
بندر لنگراندازی
free ports
بندر ازاد
treaty port
بندر پیمانی
aport
روبه بندر
aport
بسوی بندر
free port
بندر ازاد
longshoremen
باربرلنگرگاه بندر
port of entry
بندر مقصد
port of destination
بندر مقصد
port of embarkation
بندر عزیمت
longshoreman
باربرلنگرگاه بندر
port watch
نگهبان بندر
port of call
بندر توقف
malaga
بندر مالاگا
on berth
در داخل بندر
jetty
اسکله بندر
outer harbor
پیش بندر
jetties
اسکله بندر
minor port
بندر کوچک
secondary port
بندر فرعی
bar
پیش بندر
bars
پیش بندر
ports of call
بندر توقف
ports of call
بندر لنگراندازی
terminal port
بندر مقصد
naval port
بندر دریایی
registered port
بندر مشخص
seaports
بندر دریایی
Douala
بندر دوالا
seaport
بندر دریایی
seaport
دریا بندر
port
بندر گاه
seaports
دریا بندر
Plymouth
بندر پلیموت
Sydney
بندر سیدنی
Tel Aviv
بندر تلآویو
Yangon
بندر یانگون
harbour dues
حقوق بندر
harbour master
متصدی بندر
harbour master
رئیس بندر
destination port
بندر مقصد
Calcutta
بندر کلکته
port
بندر ورودی
way port
بندر سر راه
inner harbor
بندر داخلی
harbor master
رئیس بندر
harbor master
راهنمای بندر
Bissau
بندر بیسائو
wharfmaster
رئیس بندر
Abidjan
بندر ابیجان
jetty
موج شکن بندر
cargo handling at port
جابجایی کالا در بندر
harbor control tower
برج مراقبت بندر
put into port
وارد بندر شدن
cril
مانع دهانه بندر
ex quay
تحویل در بندر مقصد
entry plan
طرح ورود به بندر
destination port
بندر تحویل کالا
captain of the port
افسر انتظامات بندر
named port of destination
بندر مقصد مشخص
jetties
موج شکن بندر
port watch
پست نگهبانی بندر
Cape Town
بندر کیپ تاون
embargo
توقیف کشتی در بندر
Georgetown
بندر جرج تاون
embargoes
توقیف کشتی در بندر
out port
بندر دور از مقصد
bender gestalt test
ازمون طرحهای بندر
harbourage
پهلو گرفتن در بندر
lay day
روز معطلی در بندر
lay an embargo on
در بندر توقیف کردن
George Town
بندر جرج تاون
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
named port of shipment
بندر مشخص برای حمل
out bound
عازم بیرون رفتن از بندر
port of debarkation
بندر مقصد حمل کالا
portcall
زمان رسیدن وسایل به بندر
controlled port
بندر نظامی کنترل شده
clearance papers
اسناد خروج کشتی از بندر
Free pree (trade,port).
مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
water bailiffs
مامور تفتیش کشتیها در بندر
harbour master
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
fast cruise
ازمایش سریع ناو در بندر
to lay one on a ship
کشتی را در بندر توقیف کردن
afloat support
لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
roustabout
کارگر اسکله یا بندر گاه
bender visual motor gestalt test
ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test
ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
convoy assembly port
بندر محل تجمع کاروان دریایی
convoy assembly port
بندر محل تجمع ستون موتوری
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
portcapacity
فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
port of embarkation
بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
yhis port is not yet peopled
این بندر هنوز اباد نشده است
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
sandbar
جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
prize of war
کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
free on quay
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
portmark
علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
transients
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transient
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
captain a protest
افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
body
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
source
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
main deck
پل اصلی
originals
اصلی
initialling
اصلی
organic
اصلی
initial
اصلی
rudimental
اصلی
primes
اصلی
primed
اصلی
firsthand
اصلی
prime
اصلی
primary
اصلی
main door
در اصلی
fundamental
اصلی
principle
اصلی
trunk
خط اصلی
masters
اصلی
initialed
اصلی
basic
اصلی
elementary
اصلی
immanent
اصلی
ingrown
اصلی
head
اصلی
initialing
اصلی
mainline
خط اصلی
mainlined
خط اصلی
normative
اصلی
mainlining
اصلی
mainlining
خط اصلی
mainlines
اصلی
mainlines
خط اصلی
mainlined
اصلی
inherent
اصلی
arches
اصلی
arch-
اصلی
arch
اصلی
primal
اصلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com