English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English Persian
port of call بندر لنگراندازی
ports of call بندر لنگراندازی
Other Matches
cabotage کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
terminal port بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
cabotage کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
dockage لنگراندازی
anchorage لنگراندازی
berthage حق لنگراندازی
anchorages لنگراندازی
keelage حق لنگراندازی
wharfage هزینه لنگراندازی
berths محل لنگراندازی
berthed محل لنگراندازی
berth محل لنگراندازی
berthing محل لنگراندازی
keelage حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
groundage حقی که بابت ایستادن کشتی درلنگرگاه گرفته میشود حق لنگراندازی
harbour dues حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
cril سد بندر
harboured بندر
harbours بندر
harbouring بندر
harbour بندر
wayside بندر
harbored بندر
harboring بندر
harbors بندر
seaport بندر
seaports بندر
harbourless بی بندر
port بندر
secondary port بندر فرعی
port of embarkation بندر عزیمت
way port بندر سر راه
naval port بندر دریایی
destination port بندر مقصد
wharfmaster رئیس بندر
on berth در داخل بندر
port of destination بندر مقصد
outer harbor پیش بندر
registered port بندر مشخص
Bissau بندر بیسائو
port of entry بندر مقصد
malaga بندر مالاگا
main port بندر اصلی
harbour dues حقوق بندر
harbour master رئیس بندر
harbour master متصدی بندر
harbor master راهنمای بندر
harbor master رئیس بندر
inner harbor بندر داخلی
minor port بندر کوچک
terminal port بندر مقصد
treaty port بندر پیمانی
port watch نگهبان بندر
Calcutta بندر کلکته
jetties اسکله بندر
Abidjan بندر ابیجان
seaports دریا بندر
seaports بندر دریایی
seaport دریا بندر
free ports بندر ازاد
free port بندر ازاد
bars پیش بندر
bar پیش بندر
jetty اسکله بندر
Yangon بندر یانگون
port بندر ورودی
Sydney بندر سیدنی
aport بسوی بندر
aport روبه بندر
port of call بندر توقف
ports of call بندر توقف
Tel Aviv بندر تلآویو
longshoremen باربرلنگرگاه بندر
longshoreman باربرلنگرگاه بندر
port بندر گاه
seaport بندر دریایی
Douala بندر دوالا
Plymouth بندر پلیموت
Georgetown بندر جرج تاون
George Town بندر جرج تاون
port watch پست نگهبانی بندر
put into port وارد بندر شدن
Cape Town بندر کیپ تاون
out port بندر دور از مقصد
captain of the port افسر انتظامات بندر
cargo handling at port جابجایی کالا در بندر
harbor control tower برج مراقبت بندر
cril مانع دهانه بندر
destination port بندر تحویل کالا
lay an embargo on در بندر توقیف کردن
ex quay تحویل در بندر مقصد
entry plan طرح ورود به بندر
harbourage پهلو گرفتن در بندر
jetties موج شکن بندر
jetty موج شکن بندر
embargo توقیف کشتی در بندر
embargoes توقیف کشتی در بندر
named port of destination بندر مقصد مشخص
lay day روز معطلی در بندر
bender gestalt test ازمون طرحهای بندر
controlled port بندر نظامی کنترل شده
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
Free pree (trade,port). مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
fast cruise ازمایش سریع ناو در بندر
water bailiffs مامور تفتیش کشتیها در بندر
portcall زمان رسیدن وسایل به بندر
to lay one on a ship کشتی را در بندر توقیف کردن
port of debarkation بندر مقصد حمل کالا
out bound عازم بیرون رفتن از بندر
named port of shipment بندر مشخص برای حمل
afloat support لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
roustabout کارگر اسکله یا بندر گاه
harbour master مسئول بندر متصدی لنگرگاه
bender visual motor gestalt test ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
convoy assembly port بندر محل تجمع کاروان دریایی
visual bender motor gestalt test ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
port of embarkation بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
portcapacity فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
yhis port is not yet peopled این بندر هنوز اباد نشده است
sandbar جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
prize of war کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
portmark علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
transient پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transients پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
captain a protest افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
surcharge هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com