Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
adjustable strap
بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
Other Matches
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
adjustable
قابل تنظیم
adjustable antenna
آنتن قابل تنظیم
adjustable buckle
سگک قابل تنظیم
adjustable catch
دستگیره قابل تنظیم
flat nose plier
انبردست قابل تنظیم
adjustable channel
مجرای قابل تنظیم
adjustable clamp
گیره قابل تنظیم
adjustable lever
اهرم قابل تنظیم
adjustable frame
چهارچوب قابل تنظیم
variable speed gear drive
گیربکس قابل تنظیم
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
adjustable gib
پشت بند قابل تنظیم
fluid adjustment screw
پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
pantograph
دستگاه رسام قابل تنظیم
angular adjustable
قابل تنظیم بطور زاویه ای
adjustable stop
توقف قابل تنظیم
[مهندسی]
adjustable waist tab
نوار دور کمر قابل تنظیم
adjustable double endwrench
آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
inductor with adjustable air gap
پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
kaplan pump
نوعی پمپ پروانهای که پرههای چرخ کن قابل تنظیم است
soft tooling
ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
bow wave
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
warm standby
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
anti servo tab
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
privilege
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
brooches
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooch
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
environment
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
nether garment
شلوار
britches
شلوار
pantaloon
شلوار
pants
شلوار
indispensables
شلوار
inexpressibles
شلوار
trousers
شلوار
brace
بند شلوار
pants pocket
[American E]
جیب شلوار
suit
جامه
[کت و شلوار]
braced
بند شلوار
trouser pocket
جیب شلوار
trousers pocket
[American E]
جیب شلوار
sweat pants
شلوار ورزش
breeches
شلوار تنبان
legs
پاچه شلوار
breeks
شلوار کوتاه
trouser strap
رکاب شلوار
suspender
بند شلوار
suspenders
بند شلوار
boot blouse
گتر شلوار
slopped
شلوار گشاد
gallus
بند شلوار
hayei
شلوار تکواندو
A pair of old pants ( trousers ) .
یک شلوار کهنه
leg
پاچه شلوار
slopping
شلوار گشاد
plus fours
شلوار گلف
pajamas
شلوار گشاد
inseam
درز شلوار
britches
شلوار کوتاه
harem skirt
شلوار گشادزنانه
slop
شلوار گشاد
swimming trunks
شلوار شنا
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pedal pushers
شلوار کوتاه زنانه
oxbags
شلوار خیلی گشاد
gaskin
شلوار زیر جامه
oxford bags
شلوار خیلی گشاد
jodhpur
شلوار چسبان سواری
shortest
شلوار کوتاه تنکه
short
شلوار کوتاه تنکه
leather trousers
{pl}
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
leather pants
{pl}
[American]
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
chaps
شلوار بی خشتک گاوداران
lederhosen
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
panties
شلوار زیر کوتاه
shorter
شلوار کوتاه تنکه
union suit
پیراهن و شلوار یکپارچه
bermuda shorts
شلوار کوتاه تا زیر زانو
to tuck one's shirt in
پیراهن را توی شلوار کردن
blue jeans
شلوار کار ابی رنگ
galligaskins
ساق پوش شلوار کوتاه
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
end on
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
crease
خط اطوی شلوار چین دار کردن
jean
شلوار فاستونی نخی مخصوص کار
trunk hose
شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
creasing
خط اطوی شلوار چین دار کردن
creased
خط اطوی شلوار چین دار کردن
creases
خط اطوی شلوار چین دار کردن
redbreast
پرنده سینه سرخ سینه سرخ
shirt-tail
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tails
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
pantaloon
پیر مرد عینکی شلوار اویخته دلقک
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
bloomer
شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
These pants do not look any different than the others.
به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
codpiece
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpieces
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
recoverable item
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
trews
شلوار چسبان یا نیم شلواری جوراب دار چسبان
thoraxes
سینه
end on
سینه به سینه
breast
سینه
breasts
سینه
ball flower
گل سینه
petto
سینه
pulmonory
سل سینه
bosom
سینه
busted
سینه
busting
سینه
bowed
سینه
busts
سینه
forecastle
سینه
bowing
سینه
thoraces
سینه
bows
سینه
heart
سینه
white steaming light
سینه
bow
سینه
bust
سینه
thorax
سینه
hearts
سینه
chest to chest
سینه به سینه
mandrel or dril
سینه
bosoms
سینه
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
escrow
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
brisket
گوشت سینه
napkins
سینه بند
Union Jacks
پرچم سینه
thorax
قفسه سینه
pneumonic
سینه پهلویی
breast bone
استخوان سینه
Union Jack
پرچم سینه
underfoot
زیر سینه
bowman
ملوان سینه
nap of the earth
سینه مال
pulmonitis
سینه پهلو
napkin
سینه بند
thoraces
قفسه سینه
brisket
سینه انسان
crawlingly
سینه مال
poitrel
سینه بند
thoraxes
قفسه سینه
breast plate
زره سینه
trim forward
نشست سینه
quartering wind
باد سینه
bodice
سینه بند
stomacher
سینه بند
pectoral cross
صلیب سینه
shirt front
پیش سینه
sputum
خلط سینه
pectoralgia
سینه درد
commission pennant
پرچم سینه
compass plane
رنده سینه
pectoriloquy
صدای سینه
bow
سینه کشتی
chest trap
استوپ سینه
bosoms
پیش سینه
bosom
پیش سینه
sternalgia
سینه درد
stertor
صدای خس خس سینه
bodices
سینه بند
bows
سینه کشتی
bowing
سینه کشتی
bowed
سینه کشتی
pectorla fins
بالهای سینه
thoracic cage
قفسه سینه
thoracic duct
مجرای سینه
bow grace
دفرای سینه
forward
به سمت سینه
bullrings
چشمی سینه
bullring
حلقه سینه
bullring
چشمی سینه
corslet
سینه بند
ratite
سینه پهن
bow wave
موج سینه
pigeon breast
سینه کفتری
chemisette
پیش سینه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com