English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (5 milliseconds)
English Persian
competitive firm بنگاه رقابتی
Other Matches
competetive رقابتی
competitiveness رقابتی
competitive رقابتی
competitive industry صنعت رقابتی
competitive socialism سوسیالیسم رقابتی
competition cost هزینههای رقابتی
competetive inhibition بازدارندگی رقابتی
rival consumption مصرف رقابتی
competitive advertising تبلیغات رقابتی
competitive price قیمت رقابتی
noncompetitive model الگوی غیر رقابتی
competitive قابل رقابت رقابتی
competitiveness قابل رقابت رقابتی
nonrival consumption مصرف غیر رقابتی
establishment بنگاه
instituting بنگاه
establishments بنگاه
concerns بنگاه
concern بنگاه
institute بنگاه
firms بنگاه
instituted بنگاه
institutes بنگاه
corporations بنگاه
institution بنگاه
firmest بنگاه
firmer بنگاه
firm بنگاه
business بنگاه
businesses بنگاه
corporation بنگاه
industrial concern بنگاه صنعتی
pawnbrokers بنگاه رهنی
business enterprise بنگاه تجاری
exchange service بنگاه معاوضه
business enterprise بنگاه بازرگانی
hydropath establishment بنگاه اب درمانی
hydrotherapeutic بنگاه اب درمانی
carpooling center [American E] بنگاه همسفری
mont de piete بنگاه رهنی
pawnshop بنگاه رهنی
pawnbroker بنگاه رهنی
enterprise بنگاه اقتصادی
head-hunters بنگاه کاریاب
news agencies بنگاه خبرگزاری
news agency بنگاه خبرگزاری
foundation بنیان بنگاه
serviced بنگاه سرویس
head-hunter بنگاه کاریاب
enterprises بنگاه اقتصادی
state enterprise بنگاه دولتی
institute بنداد بنگاه
instituted بنداد بنگاه
service بنگاه سرویس
instituting بنداد بنگاه
institutes بنداد بنگاه
representative firm بنگاه تولیدی نمونه
rectorate ریاست بنگاه مذهبی
real estate agency بنگاه معاملات املاک
nonprofit firm بنگاه غیر انتفاعی
enterprises موسسه یا بنگاه اقتصادی
enterprise موسسه یا بنگاه اقتصادی
pawnbrokers دلال در بنگاه رهنی
pawnbroker دلال در بنگاه رهنی
settlements حل و فصل توافق بنگاه
settlement حل و فصل توافق بنگاه
institution اصل حقوقی بنگاه
hacienda بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
outclearing فرستادن چک و قبض به بنگاه پایاپاپای
BBC مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
user cost of capital هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
two input firm بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
open shop بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
subvention اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
out relief دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
imperial institute بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
turnover تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
expansion path مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
break even point نقطه سربسر سطحی از تولیدکه در ان سطح کل درامدبنگاه با کل هزینه ان برابربوده و سود بنگاه صفر است
corporation شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporations شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
institutionalizing در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com