Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
service
بنگاه سرویس
serviced
بنگاه سرویس
Other Matches
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
lets
سرویس خطا سرویس بد
let
سرویس خطا سرویس بد
letting
سرویس خطا سرویس بد
lob serve
سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
institute
بنگاه
instituted
بنگاه
businesses
بنگاه
institutes
بنگاه
establishments
بنگاه
firm
بنگاه
corporations
بنگاه
corporation
بنگاه
institution
بنگاه
establishment
بنگاه
firms
بنگاه
firmer
بنگاه
instituting
بنگاه
concern
بنگاه
concerns
بنگاه
business
بنگاه
firmest
بنگاه
pawnshop
بنگاه رهنی
mont de piete
بنگاه رهنی
exchange service
بنگاه معاوضه
hydropath establishment
بنگاه اب درمانی
business enterprise
بنگاه بازرگانی
carpooling center
[American E]
بنگاه همسفری
state enterprise
بنگاه دولتی
business enterprise
بنگاه تجاری
enterprise
بنگاه اقتصادی
enterprises
بنگاه اقتصادی
instituting
بنداد بنگاه
institutes
بنداد بنگاه
industrial concern
بنگاه صنعتی
instituted
بنداد بنگاه
institute
بنداد بنگاه
competitive firm
بنگاه رقابتی
hydrotherapeutic
بنگاه اب درمانی
pawnbroker
بنگاه رهنی
pawnbrokers
بنگاه رهنی
head-hunter
بنگاه کاریاب
foundation
بنیان بنگاه
head-hunters
بنگاه کاریاب
news agency
بنگاه خبرگزاری
news agencies
بنگاه خبرگزاری
pawnbroker
دلال در بنگاه رهنی
rectorate
ریاست بنگاه مذهبی
real estate agency
بنگاه معاملات املاک
nonprofit firm
بنگاه غیر انتفاعی
institution
اصل حقوقی بنگاه
enterprise
موسسه یا بنگاه اقتصادی
enterprises
موسسه یا بنگاه اقتصادی
pawnbrokers
دلال در بنگاه رهنی
settlements
حل و فصل توافق بنگاه
representative firm
بنگاه تولیدی نمونه
settlement
حل و فصل توافق بنگاه
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
outclearing
فرستادن چک و قبض به بنگاه پایاپاپای
hacienda
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
user cost of capital
هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
BBC
مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
open shop
بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
two input firm
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
out relief
دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
subvention
اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
imperial institute
بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
turnover
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
expansion path
مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
centermark
خط سرویس
in
خط سرویس
assistance dog
سگ سرویس
in-
خط سرویس
service line
خط سرویس
serviced
سرویس
medical response dog
سگ سرویس
service
سرویس
after sales service
سرویس
service dog
سگ سرویس
break even point
نقطه سربسر سطحی از تولیدکه در ان سطح کل درامدبنگاه با کل هزینه ان برابربوده و سود بنگاه صفر است
corporations
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporation
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
letting
سرویس خطا
sevice kick
ضربه سرویس
lets
سرویس خطا
service stairs
پلکان سرویس
service over
خطای سرویس
serviced
سرویس کردن
cannon ball
سرویس چکشی
cannon balls
سرویس چکشی
short service line
خط سرویس کوتاه
backcourt
پشت خط سرویس
american twist
سرویس چرخشی
service
سرویس کردن
truckline
سرویس باربری
half court
زمین سرویس
hand out
خطای سرویس
air line
سرویس هوایی
telephone service
سرویس تلفن
after sales service
سرویس خدماتی
aditional service
سرویس اضافی
aces
امتیاز سرویس
service echelon
ردههای سرویس
let
سرویس خطا
information service
سرویس اطلاعاتی
lubritorium
چاله سرویس
side out
خطای سرویس
underhand service
سرویس ساده
kick serve
سرویس پیچشی
windmill service
سرویس چکشی
cooking set
سرویس پخت و پز
ace
امتیاز سرویس
service area
منطقه سرویس
in side
سمت سرویس زمین
cumpuserve
سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
duplicate service
سرویس خدماتی دوبله
customer service technician
تکنسین سرویس مشتری
dow jones/retrieval service
سرویس خبری دو جونز
wide area telephone service
سرویس تلفنی گسترده
field service
پشتیبانی سرویس رزمی
hook service
سرویس برگردان والیبال
out of hand serve
سرویس پایین دست
railroad service
سرویس راه اهن
intelligent building
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
odd court
زمین سرویس سمت چپ
left court
زمین سرویس سمت چپ
interrupt serrice routine
روال سرویس وقفه
service ace
امتیاز سرویس تنیس
service court
محل فرود سرویس
side out
خراب کردن سرویس
on line information service
سرویس اطلاعاتی مستقیم
bibliographic retrieval service
سرویس بازیابی کتابشناسی
back boundary line
محوطه پشت خط سرویس
tea service
سرویس چای خوری
tea set
سرویس چای خوری
hand in
سمت زمین سرویس
tea sets
سرویس چای خوری
tea services
سرویس چای خوری
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
infrastructure
ساختار یا سرویس ابتدایی
out
نوبت سرویس اسکواش
servicing
سرویس کردن خودروها
out-
دریافت کننده سرویس
communications server
سرویس دهنده مخابراتی
out-
نوبت سرویس اسکواش
outed
دریافت کننده سرویس
outed
نوبت سرویس اسکواش
out
دریافت کننده سرویس
change of service
تعویض سرویس والیبال
replenishes
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
no-man's land
منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
right court
زمین سرویس سمت راست
Service Included
سرویس حساب شده است.
in side
سمت سرویس زمین اسکواش
service court
محل فرود سرویس اسکواش
replenish
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenished
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishing
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
hand out
خراب کردن سرویس اسکواش
hand out
حریف دریافت کننده سرویس
ad court
زمین سرویس سمت چپ تنیس
front court
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
half court
قسمت سرویس زمین تنیس
army service area
منطقه سرویس نیروی زمینی
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
hand in
سمت زمین سرویس اسکواش
deuce court
زمین سرویس سمت راست تنیس
down
خطای سرویس توپ خارج از بازی
prestel
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
Is service included?
آیا سرویس حساب شده است؟
self service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self-service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
service line
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
America Online
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
ten year device
وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
replacement bus service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
travel agents
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agent
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
replacement service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
third
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
thirds
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
principals
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
toss a coin for choice of service of cou
شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
principal
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
bundles
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
service
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
names
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
dialup
سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
telesoftware
نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
dial up service
سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
name
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com