Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
English
Persian
bounce
به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
bounced
به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
bounces
به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
Search result with all words
chinaman
زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
Other Matches
banquette
زمین بلند
upland
زمین بلند
banquette
زمین بلند
uplands
زمین بلند
elevated ground
زمین بلند
banquet
زمین بلند
to go to grass
زمین خوردن
to fall to the ground
زمین خوردن
take off
بلند شدن دونده از زمین
foot bank
زمین یا مسیر بلند در پشت سنگر
net shot clear
ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
mephitis
بخار مهلک ومتعفنی که از زمین بلند میشود
knock-on
بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
long hop
توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
knock on
بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
pitch
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
pitches
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
sitzmark
حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
slap shot
ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
under lay
زیرانداز فرش
[جهت جلوگیری از سر خوردن آن بر روی زمین که معمولا از جنس نمد و یا مشمع می باشد.]
flight
پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
to play a good knife and fork
ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
swag
تاب خوردن تلوتلو خوردن بنوسان دراوردن
tumbled
غلت خوردن معلق خوردن
tumble
غلت خوردن معلق خوردن
trips
لغزش خوردن سکندری خوردن
tumbles
غلت خوردن معلق خوردن
tripped
لغزش خوردن سکندری خوردن
trip
لغزش خوردن سکندری خوردن
grog
دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
to drink wine
می خوردن شراب خوردن
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
high
بلند
long-
بلند
amplifier
بلند گو
longs
بلند
loud speaker
بلند گو
highfalutin
بلند
longest
بلند
longed
بلند
skyscrapers
بلند
eminent
بلند
soaring
بلند
long
بلند
uplands
بلند
forte
بلند
upland
بلند
highest
بلند
mouth filling
بلند
fortes
بلند
vociferous
بلند
highs
بلند
longer
بلند
lengthwise
بلند
high grown
بلند قد
talll
بلند
willowy
بلند
skyscraper
بلند
tall
بلند
pointers
خط کش بلند
talll
قد بلند
tall
قد بلند
high (1 9 to 36)
بلند
taller
بلند
pointer
خط کش بلند
tallest
بلند
tallest
قد بلند
towering
بلند
amplifiers
بلند گو
aloud
بلند
loudly
بلند
loftily
بلند
rumbustious
بلند
grandiose
بلند
loudspeaker
بلند گو
megaphone
بلند گو
megaphones
بلند گو
legged
پا بلند
eton collan
بلند
taller
قد بلند
blast furnaces
کوره بلند
tore
علف بلند
heave
بلند کردن
loud
باصدای بلند
liberal
نظر بلند
heist
بلند کردن
heaved
بلند کردن
lifting
بلند کردن
elevated
بلند مرتبه
blast furnace
کوره بلند
lifts
بلند کردن
lifted
بلند کردن
liberals
نظر بلند
heists
بلند کردن
lofty
بلند بزرگ
slam bang
با سر وصدای بلند
anchor at short stay
لنگر بلند
oxlip
پامچال بلند
magnanimity
بلند همتی
ambitious
بلند پرواز
plyanthus
پامچال بلند
supereminent
بسیار بلند
ambitious
بلند همت
aquacade
فوارهء بلند
outdoor antenna
انتن بلند
high-flying
بلند پرواز
altivolant
بلند پرواز
famous
بلند اوازه
loudest
بلند اوا
lofty
بلند پایه
bell-tower
برج بلند
alp
کوه بلند
choir-stall
صندلی بلند
alp
قله بلند
loud
بلند اوا
louder
باصدای بلند
slab sided
بلند ولاغر
louder
بلند اوا
loudest
باصدای بلند
alto relievo
برجسته بلند
crepido
پی پایه بلند
toss
ضربه بلند
lift
بلند کردن
ambition
بلند پروازی
riser
بلند شونده
raised kerb
جدول بلند
quick time
سر قدم بلند
gauntlet
دستکش بلند
gauntlets
دستکش بلند
row de dow
صدای بلند
throw up
بلند کردن
hoist
بلند کردن
hoisted
بلند کردن
sweeps
پاروی بلند
raised kerb
لبه بلند
tossed
ضربه بلند
ambitions
بلند همتی
ambition
بلند همتی
ambitions
بلند پروازی
rough
پست و بلند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com