Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (14 milliseconds)
English
Persian
isolate
به صورت الکتریکی
isolates
به صورت الکتریکی
isolating
به صورت الکتریکی
Search result with all words
current
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
currents
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
alternating current
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
watt
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
printer
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
interference
محاسبه داده طبق میدانهای مغناطسی که به صورت الکتریکی تولید شده اند
switch
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switched
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switches
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
edp
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
electroluminescent
صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
electrostatic
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
Uuencoding
روش تبدیل متن و فایل به قالب شبه متن تا به صورت پیام پست الکتریکی ارسال شوند
Other Matches
inventory
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
PSU
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
locals
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
electrical and otherwise
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
plastic bubble keyboard
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
discretionary
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
gas electric generating set
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
electrical
الکتریکی
electrotechnical
الکتریکی
electric
الکتریکی
approach formation
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
electrolytic iron
اهن الکتریکی
discharge
تخلیه الکتریکی
electrical conductance
رسانایی الکتریکی
charge
بار الکتریکی
electromagnet
اهنربای الکتریکی
charges
بار الکتریکی
static breeze
وزش الکتریکی
electromotor
محرک الکتریکی
electromigration
مهاجرت الکتریکی
electrical analogue
مشابهات الکتریکی
electrical angle
زاویه الکتریکی
electrical bounding
اتصال الکتریکی
electrical breeze
وزش الکتریکی
electrolytic capacitor
خازن الکتریکی
electrical prospecting
کاوش الکتریکی
electrical resistivity
مقاومت الکتریکی
electrical
سیستم الکتریکی
electrical insulator
عایق الکتریکی
electrical schematic
نمودار الکتریکی
electrical transcription
ضبط الکتریکی
electrical interface
تداخل الکتریکی
electrical degree
درجه الکتریکی
electrise
الکتریکی کردن
electric circuit
مدار الکتریکی
electro erosion
فرسایش الکتریکی
electrical conduction
رسانش الکتریکی
electrical conductivity
رسانندگی الکتریکی
electrical conductivity
هدایت الکتریکی
spark erossion
فرسایش الکتریکی
electrical model
مدل الکتریکی
resistors
مقاومت الکتریکی
electrode
قطب الکتریکی
electrodes
قطب الکتریکی
transcription
ضبط الکتریکی
transcriptions
ضبط الکتریکی
resistor
مقاومت الکتریکی
electrolysis
تجزیه الکتریکی
circuits
اتصال الکتریکی
discharges
تخلیه الکتریکی
specific conductance
رسانندگی الکتریکی
engine
موتورغیر الکتریکی
image
تصویر الکتریکی
images
تصویر الکتریکی
flux
فلوی الکتریکی
voltaism
ولتاژ الکتریکی
voltage
فشار الکتریکی
voltages
فشار الکتریکی
tachogenerator
دورسنج الکتریکی
circuits
جریان الکتریکی
circuit
اتصال الکتریکی
circuit
جریان الکتریکی
electrify
الکتریکی کردن
electrifying
الکتریکی کردن
electrovalency
فرفیت الکتریکی
electrovalence
فرفیت الکتریکی
electropathy
مداوای الکتریکی
electron bombbardment
بمباران الکتریکی
electrifies
الکتریکی کردن
electrified
الکتریکی کردن
dielectric polarization
قطبش دی الکتریکی
electrical connections
اتصالات الکتریکی
gyro compass
قطبنمای الکتریکی
gold contacts
اتصالات الکتریکی
gasoline electric
بنزین الکتریکی
galvano cautery
داغ الکتریکی
conduction
رسانایی الکتریکی
flash fuze
چاشنی الکتریکی
electromotor
موتور الکتریکی
electric resistance
مقاومت الکتریکی
electric discharge
تخلیه الکتریکی
electric coupling
پیوست الکتریکی
electric coupling
تزویج الکتریکی
electric control
کنترل الکتریکی
electric contact
کنتاکت الکتریکی
electric constant
ثابت الکتریکی
electric connection
اتصال الکتریکی
electric component
قطعه الکتریکی
hot seat
صندلی الکتریکی
electric primer
چاشنی الکتریکی
electric potential
پتانسیل الکتریکی
electric machine
ماشین الکتریکی
electric shock
شوک الکتریکی
electric shocks
شوک الکتریکی
electric clock
ساعت الکتریکی
all electric
تماما" الکتریکی
dielectric viscosity
لختی دی الکتریکی
dielectric strength
پایدار دی الکتریکی
dielectric stress
بار دی الکتریکی
dielectric strain
بار دی الکتریکی
dielectric power
قدرت دی الکتریکی
capacitance
فرفیت الکتریکی
corona discharge
تخلیه الکتریکی
conductivity
رسانندگی الکتریکی
air dielectric
دی الکتریکی هوا
electric apparatus
دستگاه الکتریکی
electric arc
قوس الکتریکی
electric charge
بار الکتریکی
electric bulb
لامپ الکتریکی
electric break down
شکست الکتریکی
electric brake
ترمز الکتریکی
electric balance
تعادل الکتریکی
electric attraction
جاذبه الکتریکی
electric unit
واحدهای الکتریکی
electric tension
فشار الکتریکی
electric wave
موج الکتریکی
electric traction
کشش الکتریکی
electric traction
قوه الکتریکی
electric filter
صافی الکتریکی
electric flux
شار الکتریکی
electroplating
ابکاری الکتریکی
electric force
نیروی الکتریکی
electric wind
باد الکتریکی
electric heater
گرم کن الکتریکی
electric equipment
تجهیزات الکتریکی
magic eye
چشم الکتریکی
electric eye
چشم الکتریکی
electric energy
انرژی الکتریکی
electric drive
محرکه الکتریکی
electric field
میدان الکتریکی
electric welding
جوشکاری الکتریکی
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
electric chair
صندلی اعدام الکتریکی
discharges
اخراج تخلیه الکتریکی
low loss ceramics
سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
discharge
اخراج تخلیه الکتریکی
absolute electrical units
واحدهای الکتریکی مطلق
electrical insulation
عایق سازی الکتریکی
oil filled cable
کابل روغنی الکتریکی
back voltage
نیروی ضد محرکه الکتریکی
mechanical energy reservoir
منبع انرژی الکتریکی
pelorus
پایه قطبنمای الکتریکی
photoelectric reader
خواننده فتو الکتریکی
electric horsepower
اسب بخار الکتریکی
portable electric tool
ابزار الکتریکی دستی
collector
جاروی الکتریکی جارو
electrical double layer
لایه مضاعف الکتریکی
echo sounding machine
عمق یاب الکتریکی
residual charge
بار الکتریکی مانده
rheostat
جنبه مقاومت الکتریکی
permitivity
نفوذ پذیری الکتریکی
shielded arc welding
جوشکاری قوسی الکتریکی
electrolytical
مربوط به افسادیاتحلیل الکتریکی
brainwave
موج الکتریکی مغز
dielectric resistance
مقدار مقاومت دی الکتریکی
connector
مین مسیر الکتریکی
contacts
اتصال الکتریکی برخورد
contacting
اتصال الکتریکی برخورد
contacted
اتصال الکتریکی برخورد
conservation of charge
بقای بار الکتریکی
contact
اتصال الکتریکی برخورد
contact potential
فشار الکتریکی تماسی
full-load adjustment screw
پیچ تنظیم الکتریکی
terminal
نقطه اتصال الکتریکی
dielectric power factor
ضریب قدرت دی الکتریکی
dielectric phase angle
زاویه فاز دی الکتریکی
specific electrical conductivity
هدایت الکتریکی مخصوص
dielectric loss factor
ضریب اتلاف دی الکتریکی
dielectric loss angle
زاویه اتلاف دی الکتریکی
voltage drop
افت فشار الکتریکی
voltage source
منبع فشار الکتریکی
voltage stability
ثبات فشار الکتریکی
voltage stabilization
تثبیت فشار الکتریکی
coupler plug
دوشاخه وسایل الکتریکی
brainwaves
موج الکتریکی مغز
terminals
نقطه اتصال الکتریکی
constant voltage
فشار الکتریکی ثابت
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی
lead
سیر هدایت الکتریکی
electric field strength
شدت میدان الکتریکی
galvano cautery
داغ کردن الکتریکی
electric flux density
چگالی شار الکتریکی
leads
سیر هدایت الکتریکی
ignition voltage
فشار الکتریکی احتراق
a dedicated wiring circuit
یک مدار الکتریکی اختصاصی
biases
سطح مرجع الکتریکی
bias
سطح مرجع الکتریکی
conduction
رسانش الکتریکی هدایت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com