English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
stock به موجودی افزودن
stocked به موجودی افزودن
Other Matches
stockade جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
perpetual inventory فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stockades جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
increment افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
increments افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
stock موجودی موجودی کالا
stocked موجودی موجودی کالا
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
store موجودی
minimum stock level موجودی
repertoire موجودی
supplies موجودی
holding موجودی
assets موجودی
storing موجودی
stock موجودی
balance in hand موجودی
stocked موجودی
potentize افزودن
increase افزودن
aggrandize افزودن
aggrandise افزودن
appended افزودن
aggrade افزودن
append افزودن
increased افزودن
dynamize افزودن
increases افزودن
imburse افزودن
appends افزودن
adject افزودن به
eke out افزودن به
adding افزودن
augmented افزودن
augment افزودن
enhancing افزودن
accelerating افزودن
subjoin افزودن
add افزودن
accelerate افزودن
append افزودن
accelerates افزودن
accelerated افزودن
Inc افزودن
augmenting افزودن
enhanced افزودن
appending افزودن
put on افزودن
to eke out افزودن
eke افزودن
enhances افزودن
augments افزودن
add افزودن
enhance افزودن
adds افزودن
to run rup افزودن
subjoin افزودن
funded موجودی دارائی
funded موجودی سرمایه
fund موجودی سرمایه
inventory موجودی کالا
stock موجودی ذخیره
stocked موجودی ذخیره
inventory لیست موجودی
inventories موجودی کالا
stocked موجودی انبار
active stock موجودی فعال
fund موجودی دارائی
stock موجودی انبار
inventory فهرست موجودی
buffer stock موجودی ذخیره
supply موجودی جایگیرموقتی
stock valuation ارزیابی موجودی
stock taking رسیدگی به موجودی
stock control کنترل موجودی
stock check کنترل موجودی
stock audit حسابرسی موجودی
stock adjustment تطبیق موجودی
stock adjustment تعدیل موجودی
stock accounting حسابداری موجودی
surplus stock موجودی اضافی
surplus stock موجودی مازاد
supply موجودی لزوم
supplied موجودی لزوم
supplied موجودی جایگیرموقتی
supplying موجودی لزوم
supplying موجودی جایگیرموقتی
warehouse stock موجودی انبار
valuation of stock ارزیابی موجودی
stock account حساب موجودی
safety stock موجودی تضمینی
exhaust bin level اتمام موجودی
exhaust bin level فاقد موجودی
excess stock موجودی مازاد
danger warning level حداقل موجودی
cycle stock موجودی فعال
continuous inventory موجودی مستمر
consumable stock موجودی مصرفی
complete inventory موجودی کامل
capital stock موجودی سرمایه
business inventories موجودی تجاری
buffer stock موجودی احتیاطی
financial assets موجودی مالی
idle stock موجودی بی مصرف
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
quick assets موجودی نقدشو
inventory management مدیریت موجودی
inventory discrepancy اختلاف موجودی
reserve stock موجودی ذخیره
inventory control کنترل موجودی
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
stock record سابقه موجودی
amplifies افزودن بالابردن
to pay back برگرداندن افزودن
preponderate چربیدن بر افزودن
amplified افزودن بالابردن
plus افزودن به مثبت
amplify افزودن بالابردن
amplifying افزودن بالابردن
stockage وسایل موجودی در انبار
wardrobes اشکاف موجودی لباس
continuous stock taking رسیدگی مستمر موجودی
wardrobe اشکاف موجودی لباس
portfolios موجودی اوراق بهادار
continuous stock control کنترل مستمر موجودی
base stock control کنترل موجودی مبنا
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
inventory ذخیره موجودی اماد
inventory صورت دارایی موجودی
liability تعهد موجودی بانکی
liabilities تعهد موجودی بانکی
stocked موجودی کالا ذخیره
stock talking سیاهه برداری از موجودی
cyclical stock check کنترل موجودی دورهای
assets موجودی شخص ورشکسته
inventory reconciliation تطبیق اسناد موجودی
maximum stock حداکثر موجودی انبار
raw material stock موجودی مواد اولیه
safety stock موجودی ذخیره انبار
spares stock موجودی لوازم یدکی
stock control کنترل موجودی انبار
stock in trade موجودی کالای مغازه
raw stock موجودی مواد خام
portfolio موجودی اوراق بهادار
stock موجودی کالا ذخیره
stock handling cost هزینه جابجایی موجودی
toincrease any one's salary برحقوق کسی افزودن
toincrease any one's salary مواجب کسیرا افزودن
bundle افزودن نرم افزار
bundling افزودن نرم افزار
bundles افزودن نرم افزار
apperceive بمعلومات خود افزودن
setting افزودن به وقت بازی
to fan the flame برشدت چیزی افزودن
throwin مشارکت کردن افزودن بر
accrete بهم افزودن یا چسبانیدن
resurfaces لایهی جدید افزودن
redouble افزودن دوبرابر کردن
adjoined افزودن متصل شدن
adjoin افزودن متصل شدن
settings افزودن به وقت بازی
volume کتاب برحجم افزودن
volumes کتاب برحجم افزودن
imp غرس کردن افزودن
imps غرس کردن افزودن
increase افزودن ترقی دادن
redoubling افزودن دوبرابر کردن
redoubled افزودن دوبرابر کردن
resurface لایهی جدید افزودن
resurfaced لایهی جدید افزودن
redoubles افزودن دوبرابر کردن
adjoins افزودن متصل شدن
increases افزودن ترقی دادن
increased افزودن ترقی دادن
dead stock موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
supplied تکمیل کردن موجودی ذخیره
stock control کنترل وسفارش موجودی انبار
supplied تامین موجودی عرضه نمودن
fast moving stock موجودی که به سرعت کاهش می یابد
finish stock موجودی کالای ساخته شده
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
inventory reconciliation تطابق موجودی با دارایی یکان
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
supply تامین موجودی عرضه نمودن
supply تکمیل کردن موجودی ذخیره
appreciations افزایش ارزش دارایی و موجودی
out of stock <adj.> غیر موجودی کالا [در انبار]
transfer of portfolio انتقال موجودی اوراق بهادار
stockholders صاحب موجودی ذخیره نگهدار
appreciation افزایش ارزش دارایی و موجودی
stockholder صاحب موجودی ذخیره نگهدار
supplying تامین موجودی عرضه نمودن
supplying تکمیل کردن موجودی ذخیره
inset افزودن اضافه کردن گذاشتن
daylight saving time افزودن یک ساعت بر ساعات روز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com