English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
English Persian
gladiator بوکسور حرفهای
gladiators بوکسور حرفهای
prizefighter بوکسور حرفهای
Other Matches
white hope بوکسور سفیدپوست درمقابل بوکسور سیاه پوست
fighters بوکسور
pugilist بوکسور
pugs بوکسور
pug بوکسور
fighter بوکسور
boxer بوکسور
prize-fighter بوکسور مشتزن
palooka بوکسور بی استعداد
southpaw بوکسور چپ دست
second مددکار بوکسور
seconded مددکار بوکسور
seconds مددکار بوکسور
handler مددکار بوکسور
seconding مددکار بوکسور
handlers مددکار بوکسور
club fighter بوکسور باشگاهی
edward j. neil award جایزه بوکسور ممتاز سال
catcher بوکسور ناشی کتک خور
handles اداره کردن بازی مددکاری بوکسور
handle اداره کردن بازی مددکاری بوکسور
breaks جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
break جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
pro حرفهای
pro- حرفهای
professionals حرفهای
occupational حرفهای
lifetimes حرفهای
lifetime حرفهای
professional حرفهای
bailsman ضامن حرفهای
jargon زبان حرفهای
sweet nothings حرفهای عاشقانه
pillow talk حرفهای خصوصی
hit men آدم کش حرفهای
extra professional خارج حرفهای
hoofer رقاص حرفهای
occupation disease امراض حرفهای
vocational school اموزشگاه حرفهای
professional misconduct اشتباه حرفهای
professional code ضوابط حرفهای
professional status پایگاه حرفهای
semipro نیمه حرفهای
vocational education اموزش حرفهای
training school اموزشگاه حرفهای
hit man آدم کش حرفهای
malpractices کژکاری حرفهای
malpractice کژکاری حرفهای
technologically حرفهای صنعتی
technological حرفهای صنعتی
professionalism ورزش حرفهای
vocations پیشهای حرفهای
big words حرفهای گنده
vocation پیشهای حرفهای
trade school مدرسه حرفهای
trade schools مدرسه حرفهای
jockeys اسب سوار حرفهای
pro shop فروشگاه باشگاه حرفهای
A lot of trite ( trivialities ) . حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
lay غیر حرفهای عامی
professional workstation ایستگاه کار حرفهای
lays غیر حرفهای عامی
jockey اسب سوار حرفهای
old wives' tale حرفهای خاله زنکی
miliaman سرباز حرفهای یاپیمانی
jar ram molding machine دستگاه قالبریزی حرفهای
association for women in computing سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
division اتحادیه باشگاههای حرفهای
divisions اتحادیه باشگاههای حرفهای
all pro تیم ستارههای حرفهای
old wives' tales حرفهای خاله زنکی
layman شخص غیر حرفهای
laymen شخص غیر حرفهای
to i. from somebodies words از حرفهای کسی استنباط کردن
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
pro am مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
That is unmitigated nonsense. این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
taxi squad گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
ranker افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
peizefight مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
vanishes بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
dilettantism اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
toured مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
touring مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanishing بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
tours مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanish بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanished بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
tour مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
Eavesdrop فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
practitioners وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioner وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
afcet la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
polytechnic چند رشتهای چند حرفهای
polytechnics چند رشتهای چند حرفهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com