Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 175 (9 milliseconds)
English	Persian
monstrous cruelly	بیرحمی فوق العاده
Other Matches
savageness	بیرحمی
atrocity	بیرحمی
atrocities	بیرحمی
cruelty	بیرحمی
sadism	بیرحمی
remorselessness	بیرحمی
relentlessness	بیرحمی
pitilessness	بیرحمی
cold heartedness	بیرحمی
savagery	بیرحمی
mercilessness	بیرحمی
atrociousness	بیرحمی
ruthlessness	بیرحمی
dog eat dog	با خودخواهی و بیرحمی
brutality	وحشیگری بیرحمی
brutalities	وحشیگری بیرحمی
fellness	بیرحمی ستمکاری
monstrously	با شرارت یا بیرحمی زیاد
field allowance	فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
admirable <adj.>	خارق العاده
out of the ordinary	فوق العاده
rewardable	فوق العاده
ripsnorting	فوق العاده
admirable <adj.>	فوق العاده
nonpar <adj.>	فوق العاده
nonpar <adj.>	خارق العاده
transnormal	فوق العاده
metaphsical	خارق العاده
wondrous <adj.>	فوق العاده
wonderful <adj.>	فوق العاده
stupendous <adj.>	فوق العاده
startling <adj.>	خارق العاده
prodigious <adj.>	خارق العاده
marvelous [American] <adj.>	خارق العاده
marvellous [British] <adj.>	خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	خارق العاده
astounding <adj.>	خارق العاده
astonishing <adj.>	خارق العاده
stupendous <adj.>	خارق العاده
wonderful <adj.>	خارق العاده
wondrous <adj.>	خارق العاده
startling <adj.>	فوق العاده
prodigious <adj.>	فوق العاده
marvelous [American] <adj.>	فوق العاده
marvellous [British] <adj.>	فوق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	فوق العاده
astounding <adj.>	فوق العاده
astonishing <adj.>	فوق العاده
amazing <adj.>	فوق العاده
amazing <adj.>	خارق العاده
extra special	فوق العاده
weirder	خارق العاده
weirdest	خارق العاده
singular	فوق العاده
singular	خارق العاده
reward	فوق العاده
rewarded	فوق العاده
rewards	فوق العاده
supernatural	فوق العاده
precious	فوق العاده
terrific	فوق العاده
fantastical	خارق العاده
phenomenally	خارق العاده
phenomenally	فوق العاده
extraordinary	فوق العاده
phenomenal	خارق العاده
phenomenal	فوق العاده
weird	خارق العاده
allowances	فوق العاده
strenuous	فوق العاده
fantastic	خارق العاده
inestimable	فوق العاده
remarkably	فوق العاده
allowance	فوق العاده
an outstanding time	مدت فوق العاده
extraordinary meeting	نشست فوق العاده
special session	نشست فوق العاده
a terrific time	مدت فوق العاده
emolument	حق الزحمه فوق العاده
combat pay	فوق العاده رزمی
combat pay	فوق العاده جنگی
aviation pay	فوق العاده پرواز
ambasador extraordinary	سفیر فوق العاده
flight pay	فوق العاده پرواز
rarely	بطور فوق العاده
enormously	فوق العاده زیاد
freezing	فوق العاده سرد
jitters	عصبانیت فوق العاده
breakneck	فوق العاده خطرناک
ice-cold	فوق العاده سرد
emergency	فوق العاده اضطراری
emergencies	فوق العاده اضطراری
invaluable	فوق العاده گرانبها
extra	فوق العاده اضافی
extra-	فوق العاده اضافی
wonderfully	عجیبانه فوق العاده
unusually	بطور فوق العاده
extraordinarily	بطور فوق العاده
ice cold	فوق العاده سرد
extras	فوق العاده اضافی
emoluments	حق الزحمه فوق العاده
extra charge	هزینه فوق العاده
rarely beautiful	استثنائی یافوق العاده
whizzbang	ممتاز خارق العاده
whizbang	ممتاز خارق العاده
envoy extraordiinary	نماینده فوق العاده
envoy extraordiinary	فرستاده فوق العاده
ripsnorter	چیز فوق العاده
emergency ration	جیره فوق العاده
emergency loading	بارگذاری فوق العاده
special session	جلسه فوق العاده
supernaturally	بطور خارق العاده
thaumaturgy	کار خارق العاده
thaumaturgic	خارق العاده سحر
supersensitive	فوق العاده حساس
supersubtle	فوق العاده فریف
wonderfully well	فوق العاده خوب
fitting allowance	فوق العاده مناسب
extreme values	ارزشهای فوق العاده
supersubtlety	فرافت فوق العاده
extremely high	فوق العاده زیاد
overrider	حق دلالی فوق العاده
overactive	فوق العاده فعال
overhelming	زیاد فوق العاده
forcemajeure	حادثه فوق العاده یا غیرمترقبه
he is no grat shakes	انقدرهاخوب یافوق العاده نیست
costs an arm and a leg <idiom>	[فوق العاده پرخرج یا گران]
it is unusually large	فوق العاده بزرگ است
extraordinary general meeting	مجمع عمومی فوق العاده
allowances	فوق العاده و هزینهء سفر
allowance	فوق العاده و هزینهء سفر
She eats extraordinary quantities.	او [زن] مقدار فوق العاده ای را می خورد.
ultrahigh frequency	فرکانس فوق العاده زیاد
undercool	فوق العاده سرد کردن
unco	غیر عادی خارق العاده
thaumaturgic	مربوط به معجزه یا کارخارق العاده
set the world on fire <idiom>	کاری فوق العاده انجام دادن
emergence	امر فوق العاده و غیره منتظره
wonder worker	ادم خارق العاده و صاحب کرامت
monstrously	بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
supersensitive	ماسوره یا مین فوق العاده حساس
emergency	امر فوق العاده و غیره منتظره
emergencies	امر فوق العاده و غیره منتظره
hyperirritability	حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
green thumb	استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
base pay	حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
hyperphysical	خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
hypersensitive	دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
tearjerker	نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
daimon	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daemon	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
superfluid	جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
tear jerking	نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
worthy of remark	قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
bat money	فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
Ditterling	[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
bat allowance	فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
k ration	بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
middlemen	دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
thaumaturge	کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
supertropical bleach	نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
middleman	دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
drastic times call for drastic measures <idiom>	[زمانی که شما فوق العاده بی امید هستید و میخواهید یک تصمیم موثر بگیرید]
hyper-	پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper	پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
overtime	وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
demon	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
demons	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
emergency loading	بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
allowance	جیره دادن فوق العاده دادن
travel allowance	فوق العاده سفر هزینه سفر
allowances	جیره دادن فوق العاده دادن
compensatory time	ساعاتی از کار رسمی که به عنوان جبران کار فوق العاده از کار کارگر حذف و به اومرخصی داده میشود
supereminent	برجسته فوق العاده برجسته

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com