Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
outstretched
بیرون گسترده
Search result with all words
roll out
ازتختخواب بیرون امدن گسترده شدن
Other Matches
to turn out
بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
to strain at a gnat
ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
witjout
بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
extravasate
ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
extrusion
بیرون اندازی بیرون امدگی
outward bound
عازم بیرون روانه بیرون
ejects
بیرون راندن بیرون انداختن
eject
بیرون راندن بیرون انداختن
ejected
بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting
بیرون راندن بیرون انداختن
extensive
گسترده
porrect
گسترده
palmate
گسترده
raft foundation
پی گسترده
widespread
گسترده
radiant
گسترده
scattered
<adj.>
گسترده
widespreading
گسترده
far reaching
گسترده
exploded
گسترده کردن
broadminded
گسترده اندیش
extended family
خانواده گسترده
latitudinarian
گسترده فکر
latitudinal
گسترده فکر
explode
گسترده کردن
explodes
گسترده کردن
spreadsheets
صفحه گسترده
spreadsheet
صفحه گسترده
patulously
گسترده وار
expanded scope
صفحه گسترده
expanded type
نوع گسترده
exploding
گسترده کردن
broad spectrum
طیف گسترده
wide area network
شبکه گسترده
full sail
بابادبانهای گسترده
structural formula
فرمول گسترده
distributed fire
اتش گسترده
distributed load
گسترده بار
extended defense
دفاع گسترده
graphics spreadsheet
صفحه گسترده نگارهای
spreadsheet program
برنامه صفحه گسترده
wide area telephone service
سرویس تلفنی گسترده
splays
باز کردن گسترده
splaying
باز کردن گسترده
opens
زمین باز گسترده
extended family system
نظام فامیلی گسترده
mans
شبکه با گسترده محدود
three dimentional spreadsheet
صفحه گسترده سه بعدی
broadband antenna
انتن با باند گسترده
aperiodic antenna
انتن با باند گسترده
opened
زمین باز گسترده
extended addressing
ادرس دهی گسترده
splayed
باز کردن گسترده
man
شبکه با گسترده محدود
electronic spreadsheet
صفحه گسترده الکترونیکی
broadband amplifier
فزونساز باند گسترده
splay
باز کردن گسترده
quattro
یک برنامه صفحه گسترده
palmated
مانند کف دست گسترده
uniformly distribution load
بار گسترده یکنواخت
uniformly distributed load
بار گسترده یکنواخت
under sail
دارای بادبانهای گسترده
open
زمین باز گسترده
metropolitan area network
شبکه گسترده در مسافت محدود.
blank
خانه خالی در صفحه گسترده
total gross floor area
سطح بنا با گسترده ساختمان
blankest
خانه خالی در صفحه گسترده
spread eagle
تصویر عقاب بال گسترده
PCMCIA
که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
stratus
ابر گسترده ونزدیک بزمین
nimbostratus
ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
spread eagle
چاخان بصورت بال گسترده دراوردن
cells
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cell
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cells
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
aliases
وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
alias
وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
off one's hands
بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
frameworks
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
framework
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
XMS
قوانینی که نحوه دستیابی برنامه یه حافظه گسترده در PC را بیان میکند
multiplan
یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
anchor cell
خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
smog
میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
visicalc
یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
lotus
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
lotuses
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
Sun Microsystems
شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
PCMCIA
مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
opens
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
opened
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
open
کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
HSSI
اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود
Micro Channel Architecture
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA
ripple through effect
نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
absolute address
مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
micros
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micro
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
sail
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
cells
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
sailed
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
cell
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
portability
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
standard
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standards
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
DIF file
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
packet
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
Borland
شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
naming services
روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
PCI
مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
zapped
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zap
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
edp
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
Internet
شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP
B register
1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
abroad
بیرون
outward bound
بیرون رو
out of
بیرون از
out-of-
بیرون از
outside appearance
بیرون
from the outside
از بیرون
extra terrestrial
بیرون از
out
<adv.>
بیرون
forth
بیرون از
external
بیرون
externals
بیرون
out
بیرون از
outside
بیرون
out
<adv.>
به بیرون
away
بیرون از
away
بیرون
outdoor
بیرون
outsides
بیرون
outside
[of]
<adv.>
بیرون
[از]
out-
بیرون از
efferent
بیرون بر
without
بیرون از
without
بیرون
forth of
بیرون از
off the track
بیرون
out door
بیرون
outed
بیرون از
bakkat
به بیرون
out
[of]
<adv.>
بیرون
[از]
outwith
[Scotish E]
<adv.>
بیرون
[از]
from outside
از بیرون
[از]
from out of town
از بیرون
[از]
nsfnet
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
plug
بیرون زدن
subduct
بیرون بردن
spouter
بیرون جهنده
push off
بیرون رفتن
smoke out
بیرون راندن
plugs
بیرون زدن
plugging
بیرون زدن
draw
بیرون کشیدن
draws
بیرون کشیدن
extrude
بیرون کشیدن
similitude
بیرون فاهر
outcrop
سر بیرون کردن
skink
بیرون کشیدن
sleep out
بیرون خوابیدن
outcrops
سر بیرون کردن
sputtering
بیرون اندازی
ship your oars
پارو بیرون
extrude
بیرون امدن
saleint
بیرون زده
extruded
بیرون انداختن
extruded
بیرون امدن
extruding
بیرون کشیدن
extruding
بیرون امدن
extruded
بیرون کشیدن
saleint
بیرون امده
extrudes
بیرون انداختن
extruding
بیرون انداختن
extrudes
بیرون امدن
running off
از خط بیرون افتادن
extrudes
بیرون کشیدن
extrude
بیرون انداختن
vent
بیرون ریختن
shift out
انتقال به بیرون
vents
بیرون دادن
pull out
بیرون امدن
vents
بیرون ریختن
pull-out
بیرون امدن
venting
بیرون دادن
pull-outs
بیرون امدن
spit
بیرون پراندن
spits
بیرون پراندن
saleintiant
بیرون زده
venting
بیرون ریختن
vented
بیرون دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com