English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
three cushion billiards بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
Other Matches
stop shot ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
carom ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
cannon ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
cannons ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
balking billiard بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
top ضربه به بالای توپ بیلیارد
masse ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
originates با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
break shot نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
follow shot ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
cut فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
cuts فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
mr. and mrs billiards بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
counting حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
ground stroke ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
split the uprights امتیاز ضربه با پا را پس ازامتیاز تماس بدست اوردن
fullest تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوی
full تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوی
afcet la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
kiss برخورد اهسته یک گوی بیلیارد با گوی دیگر
kisses برخورد اهسته یک گوی بیلیارد با گوی دیگر
kissed برخورد اهسته یک گوی بیلیارد با گوی دیگر
kissing برخورد اهسته یک گوی بیلیارد با گوی دیگر
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
punted توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punts توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punt توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
diagonal گامبرداری بطریق ضربه پا و فشارباپای دیگر
threesomes مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
crosscourt shot ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
threesome مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
de bounce جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
touches دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touch دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
Thanks for calling back. با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
contact point وسیله تماس نقطه اخذ تماس
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
away بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
ring سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
carom shot طرز ضربه زدن به گوی بامماس گذاشتن به گوی دیگر
bows ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bowed ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bow ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bowing ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
pocket کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
chap and lie پرتاب گوی و ضربه به گوی دیگر و توقف ان
amplifying report گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
the french فرانسوی ها
french chalk گچ فرانسوی
Gallic فرانسوی
French : فرانسوی
frenchwoman زن فرانسوی
gallican فرانسوی
Frenchmen مرد فرانسوی
Frenchman مرد فرانسوی
huguenot پروتستان فرانسوی
French فرانسوی کردن
frenchy فرانسوی ماب
huguenot فرانسوی پروتستان
gallicism فرانسوی مابی
hotel-Dieu بیمارستان فرانسوی
lycee دبیرستان فرانسوی
frenchification فرانسوی شدن
normal opening گشایش نرمال یا فرانسوی
grisette دختر کارگر فرانسوی
french pastry شیرینی اردینه فرانسوی
French dressing چاشنی سالاد فرانسوی
gallomaniac دیوانه فرانسوی مابی
frenchify فرانسوی ماب شدن
gallomania جنون فرانسوی مابی
French Order سبک معماری فرانسوی
houdan مرغ کاکلی فرانسوی
french defence دفاع فرانسوی شطرنج
gallicize فرانسوی ماب کردن
gallicize فرانسوی ماب شدن
french onion soup سوپ پیاز فرانسوی
chip قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
blancmange یک نوع کیک سفید فرانسوی
gaul اهل کشور باستانی گل فرانسوی
split وزنه برداری یکضرب فرانسوی
burn variation واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
gallicism اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
She is French on her fathers on her fathers side. از طرف پدر فرانسوی است
gavote نوعی رقص سریع فرانسوی
gavotte نوعی رقص سریع فرانسوی
chateau شاتو [کاخ یا قلعه فرانسوی]
otherwise <adv.> به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
Joyedevivre لذت فراوان زندگی [ریشه فرانسوی]
flaky pastry خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
He was every inch a frenchman. اویک فرانسوی تمام عیار بود
anderssen attack حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
winawer variation واریاسیون ویناور در دفاع فرانسوی شطرنج
puff pastry خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
entac موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
advance variation واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
puff paste خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
escarpments دیواره
escarpment دیواره
barriers دیواره
parapet دیواره
partitions دیواره
partition دیواره
parapets دیواره
wall دیواره
curtains دیواره
barrier دیواره
walls دیواره
rims دیواره
rim دیواره
bulkheads دیواره
bulkhead دیواره
septum دیواره
dissepiment دیواره
causey دیواره
bulwark دیواره سد
cliff دیواره
cliffs دیواره
bulwarks دیواره سد
embankment دیواره
echal دیواره
embankments دیواره
billiards بیلیارد
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
anglo-chinois [واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
milner bary gambit گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
franco indian defence دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
franco baenoni defence دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
alekhine chatard attack حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
zouave یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
bank genesis پیدایش دیواره
bulkheads تیغه دیواره
cordon سرپوش دیواره
basket dam دیواره سبدی
snow fence دیواره برفگیر
bulkhead تیغه دیواره
arch-facade دیواره ی مشبکی
groyne سد یا دیواره ساحلی
bulwarks دیواره محافظ
guide wall دیواره راهنما
training wall دیواره راهنما
parapet محجر دیواره
bulwark دیواره محافظ
parapets محجر دیواره
banch wall دیواره محافظ
sausage dam دیواره تورسنگی
collision bulkhead دیواره ضد تصادم
collision bulkhead دیواره نشکن
wing wall دیواره جانبی
insulated wall دیواره عایق
banch wall دیواره پشتیبان
approach wall دیواره ورودی
eight ball billiard بیلیارد امریکایی
english billiards بیلیارد انگلیسی
billiard بازی بیلیارد
billiard table میز بیلیارد
cueball گوی بیلیارد
Liberty [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
By [In] comparison with the French, the British eat far less fish. در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
perforated cutoff دیواره نیمه تراوا
bullword دیواره روی پل کشتی
levee دیواره ساحلی رودخانه
heel پاشنه پی دیواره حائل یا سد
coaming دیواره دور دریچه ها
chancel-rail دیواره مشبک [کلیسا]
positive cut off دیواره اب بند کامل
choir-wall [دیواره ی جداکننده جایگاه]
heels پاشنه پی دیواره حائل یا سد
hatch coaming دیواره دور دریچه
bank effect اثر دیواره کانال
ice foot دیواره یخ درنواحی شمال
cue باچوب بیلیارد زدن
cues باچوب بیلیارد زدن
snooker بازی شبیه بیلیارد
head انتهای میز بیلیارد
Lous quatorze [سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com