English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
floating policy بیمه نامه متغیر
Other Matches
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
policy بیمه نامه ورقه بیمه
policies بیمه نامه ورقه بیمه
insurance policy بیمه نامه
insurance policies بیمه نامه
policies بیمه نامه
policy بیمه نامه
comprehensive insurance policy بیمه نامه جامع
policy holder دارنده بیمه نامه
open cover بیمه نامه باز
cover note گواهی بیمه نامه
covering note بیمه نامه موقت
cover note بیمه نامه موقت
mixed policy بیمه نامه مختلط
open policy بیمه نامه باز
blanket policy بیمه نامه جامع
blanket policy بیمه نامه کلی
time policy بیمه نامه مدت دار
valued policy بیمه نامه با ارزش معین
open policy بیمه نامه قابل تغییر
all risk insurance policy بیمه نامه تمام خطر
bearer policy بیمه نامه بدون نام
time policy بیمه نامه دریایی با مدت محدود
unvalued policy بیمه نامه ارزش گذاری نشده
agreed value policy بیمه نامه با ارزش توافق شده
accountable mail پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
underwrite policy بیمه نامه را فهر نویسی کردن
blanket policy بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
average clause عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
self insurance بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
excess loss cover بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
exclusion clause مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
continuation clause مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
declaring معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declare معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declares معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
open policy بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
reassurance بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurances بیمه اتکایی بیمه ثانوی
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libelled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel هجو نامه یا توهین نامه افترا
written agreement موافقت نامه پیمان نامه
certificates رضایت نامه شهادت نامه
affidavits شهادت نامه قسم نامه
certificate رضایت نامه شهادت نامه
credential گواهی نامه اعتبار نامه
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
variable recoil سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
testacy دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
insurance بیمه
premium حق بیمه
assurances بیمه
assurer بیمه گر
premiums حق بیمه
level premium حق بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif& بیمه
insurers بیمه گر
aids to trade بیمه
insurance حق بیمه
underwriter بیمه گر
insurer, underwriter بیمه گر
insurance premium حق بیمه
insurer بیمه گر
insurance permium حق بیمه
assurance بیمه
underwriters بیمه گر
average variable cost متغیر
transitive متغیر
floating متغیر
conversional متغیر
uneven متغیر
protean متغیر
variable متغیر
fluids متغیر
fluid متغیر
variables متغیر
technical متغیر
variative متغیر
unsteadily متغیر
fitful متغیر
variant متغیر
variate متغیر
varier متغیر
vicissitudinous متغیر
indignant متغیر
unsteady متغیر
hull insurance بیمه بدنه
insurance policy سند بیمه
industrial insurance بیمه صنعتی
insured, policy holder بیمه شده
health insurance بیمه بهداشتی
insurance policy قرارداد بیمه
health insurance بیمه تندرستی
cargo insurance بیمه محمولات
cargo insurance بیمه بار
social insurance بیمه اجتماعی
leading insurer بیمه گر اصلی
joint insurance بیمه اشتراکی
term insurance بیمه موقت
insurance policies قرارداد بیمه
insurance policies سند بیمه
insurant بیمه گذار
insurance cover پوشش بیمه
life insurance بیمه زندگی
life insurance بیمه عمر
assurances بیمه عمر
insurance agent نماینده بیمه
insurance agent عامل بیمه
insurable قابل بیمه
insurable بیمه کردنی
insurable بیمه شدنی
insurance company شرکت بیمه
insurance certificate گواهی بیمه
insurance certificate بیمه اتکایی
insurance certificate بیمه مشترک
cargo insurance بیمه محموله
blanket insurance بیمه کلی
insurance broker واسطه بیمه
insurance broker دلال بیمه
to u. a policy of insurance سند بیمه
reinsurer بیمه گر اتکائی
actuaries متخصص بیمه
coinsurance بیمه مشترک
policy holder دارنده بیمه
coinsurance بیمه اتکایی
co insurance بیمه مشترک
assurable بیمه کردنی
assurer بیمه کننده
deductible فرانشیز بیمه
credit insurance بیمه اعتبار
comprehensive insurance بیمه جامع
comprehensive insurance بیمه کامل
accident insurance بیمه تصادفات
actuaries کارشناس بیمه
actuary کارشناس بیمه
actuary متخصص بیمه
insurance پول بیمه
contingency insurance بیمه احتیاطی
accident insurance بیمه حوادث
pension insurance بیمه بازنشستگی
old age insurance بیمه بازنشستگی
insure بیمه کردن
employer's liability insurance company شرکت بیمه
reinsurance بیمه مجدد
reinsurance بیمه اتکایی
reinsurance بیمه اتکائی
fire insurance بیمه حریق
class d allotment کسورات بیمه
health insurance بیمه بهداشت
national insurance بیمه اجتماعی
marine insurance بیمه بحری
marine insurance بیمه دریایی
insurability بیمه برداری
national insurance بیمه ملی
property insurance بیمه دارائی
assurances گستاخی بیمه
liability insurance بیمه تعهدی
assure بیمه کردن
premiums وثیقه حق بیمه
liability insurance بیمه بدهی
premium مبلغ بیمه
insured بیمه شونده
insured بیمه شده
insured بیمه گذار
assured بیمه شده
life assurance بیمه جان
assurance گستاخی بیمه
unemployment insurance بیمه بیکاری
assures بیمه کردن
assuring بیمه کردن
premiums مبلغ بیمه
premium وثیقه حق بیمه
wagering policy بیمه قماری
assured بیمه گزار
assurance بیمه عمر
life assurance بیمه عمر
recredential نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
vext متغیر کردن
variable terrain زمین متغیر
variable stars ستارگان متغیر
variable time زمان متغیر
cut up rough متغیر شدن
variably بطور متغیر
vr نسبتی متغیر
variable name نام متغیر
variable load بار متغیر
variable factors عوامل متغیر
variable inductance القاگری متغیر
variable input نهاده متغیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com