Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (7 milliseconds)
English
Persian
disrespect
بی حرمتی اهانت
Search result with all words
contumeliously
ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
Other Matches
out rage
بی حرمتی
an outrage upon decency
بی حرمتی
contumely
بی حرمتی
affront
بی حرمتی
profanity
بی حرمتی
reverential
حرمتی
violence
بی حرمتی
profanation
بی حرمتی
desecration
بی حرمتی
profanely
بابی حرمتی
profane
بی حرمتی کردن
profanity
بی حرمتی بمقدسات
profanity
بی حرمتی به مقدسات
affronting
بی حرمتی هتاکی
affronts
بی حرمتی هتاکی
irreverential
مبنی بر بی حرمتی
self esteem
خود حرمتی
irreverently
ازروی بی حرمتی
blaspheme
به مقدسات بی حرمتی کردن
blasphemed
به مقدسات بی حرمتی کردن
blasphemes
به مقدسات بی حرمتی کردن
blaspheming
به مقدسات بی حرمتی کردن
scorning
اهانت
impertinency
اهانت
despite
اهانت
disdains
اهانت
disdaining
اهانت
disdained
اهانت
insolence
اهانت
contumely
اهانت
scorns
اهانت
scorned
اهانت
contempt
اهانت
scorn
اهانت
impertinence
اهانت
disdain
اهانت
misprize
اهانت
scorns
اهانت کردن
floutingly
ازروی اهانت
hubristic
اهانت امیز
offense
اهانت توهین
humiliatory
اهانت امیز
scorning
اهانت کردن
scorn
اهانت کردن
scorned
اهانت کردن
disdianful
اهانت امیز
sniffy
اهانت امیز
offenses
اهانت توهین
offence
اهانت توهین
contemptuous
اهانت امیز
scornful
اهانت امیز
flouts
اهانت کردن
baffled
پریشانی اهانت
flouting
اهانت کردن
baffle
پریشانی اهانت
flouted
اهانت کردن
treat with insolence
اهانت کردن به
baffles
پریشانی اهانت
baffling
پریشانی اهانت
contumelious
اهانت کننده
contempt og court
اهانت به دادگاه
asperse
اهانت وارداوردن
disdainful
اهانت اور
to badmouth
اهانت زدن
flout
اهانت کردن
No offence!
قصد اهانت ندارم!
No harm meant!
قصد اهانت ندارم!
sniffish
بطور اهانت امیز
offensiveness
اهانت امیزی بدی
injuriously
بطور اهانت امیز
hubristic
مغرورانه اهانت کننده
offensively
بطور اهانت امیز
offensives
اهانت امیز تهاجمی
offensive
اهانت امیز تهاجمی
contempt
[criminal offence]
اهانت به دادگاه
[جرم جنایی]
contempt of court
اهانت به دادگاه
[جرم جنایی]
Things can't remain this way.
<idiom>
این اهانت است !
[اصطلاح روزمره]
scoff
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
scoffed
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
scoffing
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
That's a bit much!
<idiom>
این اهانت است !
[اصطلاح روزمره]
smear word
عنوان یا لقب اهانت امیز تهمت
scoffs
اهانت وارد اوردن تمسخر کردن
to look at somebody with contempt
به کسی با اهانت
[تحقیر آمیز]
نگاه کردن
inviolability
مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
contempt
در CLممکن است این جرم به وسیله جریمه یا زندان یا هردو کیفر داده شود اهانت
flout
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
flouted
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
purging a contempt of court
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
flouts
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
flouting
استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
humiliate
تحقیر کردن اهانت کردن به
humiliates
تحقیر کردن اهانت کردن به
humiliated
تحقیر کردن اهانت کردن به
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com