Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
locomotor ataxy
بی نظمی در حرکت دست و پا که از سفلیس رخ میدهد
Other Matches
lues venerea
سفلیس
lues
سفلیس
syphilologist
سفلیس شناس
syphilitic
سفلیس شناسی سفلیسی
gumma
ضایعات دوره سوم سفلیس
gyrostabilizer
التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
starting post
تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
paddle
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddles
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddled
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddling
وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
pen
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penned
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penning
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
pens
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
cursor
کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursors
کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
microspacing
خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
cable drum
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
idler wheel
چرخ یا دنده چرخندهای که حرکت را به چرخ دیگری انتقال میدهد
disorder
بی نظمی
entropy
بی نظمی
bouleversement
بی نظمی
misgovernment
بی نظمی
irregularity
بی نظمی
disorders
بی نظمی
disorderliness
بی نظمی
ataxy
بی نظمی
arrhythmia
بی نظمی
dysrhythmia
بی نظمی
disarray
بی نظمی
square wave
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
poetic
شعری نظمی
pell mell
بابی نظمی
burbles
اشکال بی نظمی
poematic
نظمی شاعر
anarchy
بی نظمی اغتشاش
burbled
اشکال بی نظمی
anomie
اعتقاد به بی نظمی
burble
اشکال بی نظمی
burbling
اشکال بی نظمی
anomy
اعتقاد به بی نظمی
bridge
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
routs
گروه بی نظمی و اغتشاش
astigmatism
بی نظمی در جلیدیهء چشم
chaos
بی نظمی کامل شلوغی
routed
گروه بی نظمی و اغتشاش
rout
گروه بی نظمی و اغتشاش
horizontal
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
astigmatic
دچار بی نظمی درجلیدیهء چشم
anomalous weave
بی نظمی و عدم تقارن در بافت
incremental computer
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
logical
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
dma
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
graphics
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
There was great confusion ( chaos ) . It was a free for all .
هرکی هرکی بود (هرج ومرج وبی نظمی )
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
worlds
میدهد
fibre over Etherenet
میدهد
the garden provides food
میدهد
world
میدهد
readout
را میدهد
the ship leaks
کشتی اب تو میدهد
belly dancer
زنیکهرقصشکمانجام میدهد
point
نشان میدهد
creditor's bill
به ورثه میدهد
periodic
که مرتب رخ میدهد
periodical
که مرتب رخ میدهد
gunner
بازیگری که کمترپاس میدهد
time
ثیر قرار میدهد
factor
ثیر قرار میدهد
factors
ثیر قرار میدهد
timed
ثیر قرار میدهد
gunners
بازیگری که کمترپاس میدهد
times
ثیر قرار میدهد
What does this mean?
این چه معنی میدهد؟
voter
کسی که رای میدهد
you are advised that
به شما اگاهی میدهد
fast
کیلو baud میدهد
voters
کسی که رای میدهد
we are informed by him that
محترما` اگاهی میدهد که
previous
آنچه زودتر رخ میدهد
it smells sour
بوی ترشیده میدهد
it gives off a bad odour
بوی بدی میدهد
fastest
کیلو baud میدهد
switches
ثیر قرار میدهد
what is the thir everning
امشب چه نشان میدهد
switch
ثیر قرار میدهد
sea mark
خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
fasts
کیلو baud میدهد
fasted
کیلو baud میدهد
transaction
ثیر قرار میدهد.
switched
ثیر قرار میدهد
he pays his own money
پولش را خودش میدهد
compacted
روی دیسک فشرده را میدهد
output
امکان نمایش اطلاعات میدهد
i am tortured with headache
سر درد مرا ازار میدهد
compacting
روی دیسک فشرده را میدهد
bureaus
ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
continual
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
compacts
روی دیسک فشرده را میدهد
upsilon
است وصدای u را در فرانسه میدهد
bureau
ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
outputs
امکان نمایش اطلاعات میدهد
consulting
شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
lending libraries
کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
lending library
کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
mills
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
QuickTime
گرافیکی امکان نمایش میدهد.
circulating library
کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
cock a doodle doo
نامی که بچه بخروس میدهد
clock
ماشینی که زمان را نشان میدهد
clocks
ماشینی که زمان را نشان میدهد
circuit
یچ کردن عملیات انجام میدهد
logic seeking
دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
mill
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
circuits
یچ کردن عملیات انجام میدهد
business
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
robustly
که کار را پس از خطا ادامه میدهد
robust
که کار را پس از خطا ادامه میدهد
flowchart
ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
compact
روی دیسک فشرده را میدهد
tufter
کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
flow diagram
ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
gold import point
طلای خالص به فروشنده میدهد
goal predicates blackness
زغال از سیاهی خبر میدهد
businesses
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
adapter
اجازه نصب در سوکت میدهد
differential
آنچه اختلاف را نشان میدهد
differentials
آنچه اختلاف را نشان میدهد
multimedia
پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
supinator
ماهیچهای ک کف دست رارو به بالاقرار میدهد
queen's bounty
دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
chandler
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com