Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
demand function
تابع تقاضا
Other Matches
nest
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
arc elasticity of demand
عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
giffen good
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
equivalence
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
library
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubbed
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stub
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
demanded
تقاضا کردن تقاضا
demands
تقاضا کردن تقاضا
demand
تقاضا کردن تقاضا
shift of a demand curve
انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
re-entry
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
importance
تقاضا
requisitioned
تقاضا
exigence
تقاضا
requisitioning
تقاضا
requisitions
تقاضا
rogation
تقاضا
prayers
تقاضا
prayer
تقاضا
request
تقاضا
requesting
تقاضا
postulate
تقاضا
requested
تقاضا
requisition
تقاضا
suits
تقاضا
requests
تقاضا
demanded
تقاضا
postulating
تقاضا
demand
تقاضا
postulates
تقاضا
postulated
تقاضا
suit
تقاضا
suited
تقاضا
demands
تقاضا
solicitation
تقاضا
peak demand
حداکثر تقاضا
offer and demand
عرضه و تقاضا
on demand
بنا به تقاضا
peak demand
بیشترین تقاضا
measurement of demand
تخمین تقاضا
quantity of demand
مقدار تقاضا
requesting
تقاضا خواسته
supply and demand
عرضه و تقاضا
request
تقاضا خواسته
requested
تقاضا خواسته
requests
تقاضا خواسته
demand shift
انتقال تقاضا
law of demand
قانون تقاضا
income elasticity of demand
درامدی تقاضا
requisitioning
چیزمورد تقاضا
requisitioning
تقاضا کردن
requisitions
چیزمورد تقاضا
requisitions
تقاضا کردن
demand management
مدیریت تقاضا
sue
تقاضا کردن
sued
تقاضا کردن
sues
تقاضا کردن
suing
تقاضا کردن
demand factors
عوامل تقاضا
demand factor
ضریب تقاضا
demand elasticity
کشش تقاضا
demand curve
منحنی تقاضا
change in demand
تغییر تقاضا
applier
تقاضا کننده
adjure
تقاضا کردن
requisitioned
تقاضا کردن
requisitioned
چیزمورد تقاضا
requisition
تقاضا کردن
excess demand
فزونی تقاضا
elasticity of demand
کشش تقاضا
demandant
تقاضا کننده
demandable
قابل تقاضا
demand surface
میزان تقاضا
demand surface
سطح تقاضا
demand side
طرف تقاضا
demand side
ستون تقاضا
demand shift
تغییر تقاضا
plea
تقاضا استدعا
pleas
تقاضا استدعا
demand shift
جابجائی تقاضا
demand schedule
جدول تقاضا
demand pattern
الگوی تقاضا
requisition
چیزمورد تقاضا
requirement
تقاضا احتیاج
demanded
تقاضا کردن
information on demand
اطلاعات با تقاضا
demand
تقاضا کردن
applications
فرم تقاضا
within three days of demand
در طی سه روز پس از تقاضا
application
فرم تقاضا
asked
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
claimed
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
demands
تقاضا کردن
demanded
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
price elasticity of demand
کشش قیمتی تقاضا
quantity demanded
مقدار تقاضا شده
requested
تقاضا برای چیزی
demanded
مطالبه تقاضا کردن
solicits
درخواست یا تقاضا کردن از
requesting unit
یکان تقاضا کننده
indenting
تقاضا یاسفارش جنس
indent
تقاضا یاسفارش جنس
demand paging
صفحه بندی تقاضا
indents
تقاضا یاسفارش جنس
demands
مطالبه تقاضا کردن
request for proposal
تقاضا برای پیشنهاد
money demand
تقاضا برای پول
registrant
تقاضا ثبت کننده
send away for something
<idiom>
تقاضا نامه نوشتن
glut
عرضه بیش از تقاضا
request
تقاضا برای چیزی
demand for money
تقاضا برای پول
application
تقاضا برای چیز
demand forecast
پیش بینی تقاضا
soliciting
درخواست یا تقاضا کردن از
requesting
تقاضا برای چیزی
solicited
درخواست یا تقاضا کردن از
stock requisition
تقاضا جهت کالا
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
supply and demand law
قانون عرضه و تقاضا
applicants
تقاضا کننده طالب
applicant
تقاضا کننده طالب
law of supply and demand
قانون عرضه و تقاضا
gluts
عرضه بیش از تقاضا
on demand
به در خواست به مجرد تقاضا
adjure
به اصرار تقاضا کردن
requests
تقاضا برای چیزی
demand
مطالبه تقاضا کردن
solicit
درخواست یا تقاضا کردن از
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
cross elasticity of demand
کشش متقاطع تقاضا
applications
تقاضا برای چیز
arc elasticity of demand
کشش کمانی تقاضا
demand
[of]
درخواست
[خواست]
[طلب]
[تقاضا]
[از]
infinitely elastic demand curve
منحنی تقاضا با کشش نامحدود
excess demand inflation
تورم ناشی از مازاد تقاضا
demand versus quantity demanded
تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
excess demand
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
demand pull inflation
تورم ناشی از فشار تقاضا
request for quotation
تقاضا برای اعلام قیمت
overload
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overloaded
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overloads
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
demands
تقاضا برای انجام چیزی
demand
تقاضا برای انجام چیزی
demanded
تقاضا برای انجام چیزی
put in
تقاضا کردن پیشنهاد دادن
demanded
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
Application may be filed by ...
مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
invoked
تقاضا از کسی برای انجام کاری
invokes
تقاضا از کسی برای انجام کاری
obtrudes
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
demand
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
clamor
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
invoking
تقاضا از کسی برای انجام کاری
obtruding
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
to invite somebody to do something
از کسی تقاضا انجام کاری را کردن
clamoured
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamouring
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamour
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamours
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
demand oriented pricing
قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
demands
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
obtrude
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
invoke
تقاضا از کسی برای انجام کاری
obtruded
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
applying
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applies
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
call-up
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call-ups
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call up
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
demand factors
عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
input/output
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
speculative demand for money
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
X series
تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
inquiries
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiry
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
layers
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layer
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
income elasticity of demand
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
subsidiary
تابع
function generator
تابع زا
subsidiaries
تابع
function code
کد تابع
incidents
تابع
citizens
تابع
amenable
تابع
follwer
تابع
incident
تابع
submission
تابع
accessory
تابع
citizen
تابع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com