English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
chest تابوت خزانه داری
chests تابوت خزانه داری
Other Matches
bursaries خزانه داری
Exchequer خزانه داری
bursary خزانه داری
fisk خزانه داری
treasurership خزانه داری
treasury خزانه داری
tresury general خزانه داری کل
Chancellor of the Exchequer وزیر خزانه داری
procurator general کفیل خزانه داری
Chancellors of the Exchequer وزیر خزانه داری
Treasury Department اداره خزانه داری [ در آمریکا]
multipe expansion of credit استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
open market operation عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
dude ranch گله داری واسب سواری وحشم داری
You deserve it. حق داری ( استحقاق آنرا داری )
statecraft کشور داری ملک داری
pallbearer تابوت بر
pallbearers تابوت بر
caskets تابوت
casket تابوت
coffin تابوت
coffins تابوت
chests تابوت
chest تابوت
cassette تابوت کاست
sarcophaguses تابوت گوشتخوار
catafalque تابوت یا عماری
cassettes تابوت کاست
arc of the covenant تابوت عهد
sarcophagus تابوت گوشتخوار
sarcophagi تابوت گوشتخوار
sarcophagus تابوت سنگ اهکی
sarcophagi تابوت سنگ اهکی
repositories صندوق تابوت فرف
repository صندوق تابوت فرف
sarcophaguses تابوت سنگ اهکی
collapse capitalism فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
The coffin was wreathed with flowers . تابوت با گه پوشانده شده بود
bier جای گذاردن تابوت در قبر
biers جای گذاردن تابوت در قبر
pall تابوت محتوی مرده حائل
palled تابوت محتوی مرده حائل
palling تابوت محتوی مرده حائل
palls تابوت محتوی مرده حائل
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
palling پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
pall پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palls پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palled پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
The child of ones old age is a bell hung from ones. <proverb> بجه سر پیرى زنگوله تابوت است .
conditorium [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
conditivum [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
treasured خزانه
treasures خزانه
treasuring خزانه
storage خزانه
magazine خزانه
Exchequer خزانه
reservoir خزانه
reservoirs خزانه
depository خزانه
fisk خزانه
treasure خزانه
repertoire خزانه
repertory خزانه
treasure trove خزانه
magazines خزانه
warison خزانه
treasury خزانه
thesaurus خزانه
thesauruses خزانه
magazine خزانه فشنگ
fisc خزانه کشور
chamberlains خزانه دار
magazines خزانه فشنگ
behavior repertoire خزانه رفتار
necks خزانه فشنگ
coffers خزانه وجوه
receivers جعبه خزانه
coffer خزانه وجوه
treasury گنج خزانه
neck خزانه فشنگ
treasury warrant گواهی خزانه
treasury securities اسناد خزانه
chamberlain خزانه دار
vesturer خزانه دار
tree farm خزانه درخت
treasurers خزانه دار
receiver جعبه خزانه
pursing وجوهات خزانه
purses وجوهات خزانه
pursed وجوهات خزانه
chamber خزانه لوله
treasury bills اسناد خزانه
quaestor خزانه دار
treasury bill اسناد خزانه
treasury bonds اسناد خزانه
treasurer خزانه دار
the public purse خزانه ملی
chambers خزانه لوله
purse وجوهات خزانه
storage level تراز خزانه
government treasury خزانه دولت
great chamberlain خزانه دار کل
questor خزانه دار
leakage به خزانه وارد نمیشود
leakages به خزانه وارد نمیشود
chamber خزانه فشنگ در اسلحه
chambers خزانه فشنگ در اسلحه
magazine gun تفنگ خزانه دار
over and under تفنگ دو لوله دو خزانه
bursar صندوقدار خزانه دار
bursars صندوقدار خزانه دار
magazine gun or rifle تفنگ خزانه دار
treasury note اسکناس صادره از طرف خزانه
Exchequer مالیه خزانه دار پادشاهی
capitalism کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
treasurers مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
treasurer مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
feretory تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس
grittiness شن داری
wet storage تر داری
blind man's buff از من داری
tensility کش داری
bigamy دو زن داری
tenure اجاره داری
lucubration شب زنده داری
sang froid خود داری
slavery برده داری
farming مزرعه داری
non commital خود داری
notbility خانه داری
patchiness وصله داری
pernoctation شب زنده داری
incumbency عهده داری
household art هنرخانه داری
house work خانه داری
conchiferous داری صدف
continenece خود داری
creaminess خامه داری
wakefulness شب زنده داری
dry storage خشک داری
night waking شب زنده داری
capitalism سرمایه داری
altruism همگونه داری
communism مردم داری
sang-froid خود داری
retenv خود داری
rhythmicity نواخت داری
refusal خود داری رد
tenancy اجاره داری
tenancies اجاره داری
charges عهده داری
charge عهده داری
refusals خود داری رد
viscosity شیره داری
fasting روزه داری
self restraint خود داری
serrulation دندانه داری
slaveholding برده داری
spinosity سیخ داری
stigmatism خال داری
vigilance شب زنده داری
treasury general خرانه داری کل
housekeeping خانه داری
trusteedhip امانت داری
trusteeship امانت داری
bulkiness جثه داری
bulkiness تنه داری
blind mans buff ازمن داری
wakes شب زنده داری
waked شب زنده داری
angularity گوشه داری
bean caper پیرسن داری
bank protection ساحل داری
vigils شب زنده داری
menage خانه داری
leasing اجاره داری
vigil شب زنده داری
anti capitalist ضد سرمایه داری
abstinence;or abstinency خود داری
angulation زاویه داری
angularity زاویه داری
wake شب زنده داری
thrift خانه داری
leasehold اجاره داری
quartermasters سررشته داری
cellarge حق انبار داری
quartermaster سررشته داری
baby-sat بچه داری کردن
quartermaster رسته سررشته داری
baby sit بچه داری کردن
light housekeeping کارهای خانه داری
keeps حفافت امانت داری
to govern one's passions خود داری کردن
succulence اب داری حالت ابکی
spatiality فضا داری فضائیت
baby-sits بچه داری کردن
baby-sit بچه داری کردن
refrainment خود داری اجتناب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com