English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
public image تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
Other Matches
trade mark علامت تجارتی
brand leader علامت تجارتی
trademarks علامت تجارتی
brands علامت تجارتی
trademark علامت تجارتی
brand علامت تجارتی
branding علامت تجارتی
capital asset علامت تجارتی
Trade mark. علامت تجارتی
trademark علامت تجارتی گذاشتن
trademarks علامت تجارتی گذاشتن
name brand علامت تجارتی مشهور
subsidiary brand علامت تجارتی فرعی
name plugging تکرار نام یا علامت تجارتی
flexowriter علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
commercialize بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
democracies مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracy مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
plebiscite مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscites مردم خواست رای قاطبه مردم
popular مردم پسند و مناسب حال مردم
to never let yourself get to thinking like them <idiom> نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
home rule حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
symbol اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
population تعداد مردم مردم
populations تعداد مردم مردم
symbol علامت ترسیمی علامت فرمولی
character نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
relating to business <adj.> تجارتی
mercantile تجارتی
merchants تجارتی
merchant تجارتی
commerical تجارتی
business <adj.> تجارتی
commercial <adj.> تجارتی
corporate [commercial] <adj.> تجارتی
for-profit <adj.> تجارتی
commercial تجارتی
brands عنوان تجارتی
mercantile marine کشتیهای تجارتی
brand عنوان تجارتی
commercial structural steel فولادسازهای تجارتی
trade price بهای تجارتی
industrial tube لامپ تجارتی
trade restrictions تضییقات تجارتی
trade winds بادهای تجارتی
merchantman کشتی تجارتی
trading company شرکت تجارتی
commercial papers اوراق تجارتی
commercial pure خلوص تجارتی
commerical papers اسناد تجارتی
ideograph مارک تجارتی
trade price قیمت تجارتی
trade name نام تجارتی
trade names نام تجارتی
commodity rate براتهای تجارتی
commerical papers اوراق تجارتی
merchant ship کشتی تجارتی
commercial value ارزش تجارتی
merchant bar فولاد تجارتی
commercial transactions معاملات تجارتی
branding عنوان تجارتی
commercials اگهیهای تجارتی
commercial items کالاهای تجارتی
commercial loading بارگیری تجارتی
business name اسم تجارتی
business type operation عملیات تجارتی
commercial items اقلام تجارتی
trade disputes دعاوی تجارتی
commercial invoice سیاهه تجارتی
trade barrier مانع تجارتی
commercial firm شرکت تجارتی
document bills اوراق تجارتی
commercial bills اوراق تجارتی
commercial attache وابسته تجارتی
trade agreement موافقتنامه تجارتی
brand names نام تجارتی
commercial marine کشتیرانی تجارتی
advertisements اگهیهای تجارتی
commercial paper سند تجارتی
brand name نام تجارتی
argosy ناوگان تجارتی
trades unions اتحادیه تجارتی
trade unions اتحادیه تجارتی
trade union اتحادیه تجارتی
trade balance موازنه تجارتی
brand loyalty نام تجارتی
bill of goods فهرست تجارتی
trade gap کسری تجارتی
merchandise کالای تجارتی
business income درامد خالص تجارتی
cost plus براساس قیمت تجارتی
in restraint of trade تحت محدودیت تجارتی
local trade customs عرف تجارتی محل
passive trade balance توازن تجارتی منفی
dominant firm واحد تجارتی مسلط
trade barrier قید و بند تجارتی
commercial light gage sheet ورق فریف تجارتی
unfavorable balance of trade توازن نامطلوب تجارتی
advertisement آگهی های تجارتی
commercial loading بارگیری کالای تجارتی
register of commerce دفتر ثبت تجارتی
commercial structural steel فولاد ساختمان تجارتی
commercial representative قائم مقام تجارتی
commercial procuration قائم مقام تجارتی
commercial banking system نظام بانکداری تجارتی
commercial type vehicle خودروی تجارتی خودروهای شخصی
camial وابسته بمبادله تجارتی تهاتری
secular trend سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
downswing تنزل کارهای تجارتی وغیره
merchandies معامله کردن کالای تجارتی
transferable commercial instrument اوراق تجارتی قابل انتقال
charter party قرارداد اجاره کشتی تجارتی
roll out معرفی یک کالای تجارتی به بازار
commercialization تبدیل بصورت بازرگانی تجارتی کردن
Biros نام تجارتی نوعی قلم خودکار
copywriter نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
copywriters نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
privateer درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
stock exchnge بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
Biro نام تجارتی نوعی قلم خودکار
effect تاثیر
affection تاثیر
influence line خط تاثیر
sensations تاثیر
hanks تاثیر
influxes تاثیر
influx تاثیر
hank تاثیر
effected تاثیر
semplice بی تاثیر
influencing تاثیر
influences تاثیر
influenced تاثیر
effecting تاثیر
sensation تاثیر
influence تاثیر
efficacy تاثیر
impressiveness تاثیر
forcibly با تاثیر
forcefulness تاثیر
adaphorous بی تاثیر
effectiveness تاثیر
adverts توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
advert توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
dacron نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
influenced تاثیر کردن بر
radius of influence شعاع تاثیر
impressed تاثیر کردن بر
hit-and-run <idiom> تاثیر ناگهانی
impressible تاثیر پذیر
influence تاثیر کردن بر
wallydraigle تاثیر پذیر
field effect با تاثیر میدانی
efficacity درجه تاثیر
effectiveness تاثیر بخشی
make an impression تاثیر گذاشتن
effectiveness میزان تاثیر
bears تاثیر داشتن
bear تاثیر داشتن
influencing تاثیر کردن بر
efficacity تاثیر سودمندی
influences تاثیر کردن بر
affected [by] <adj.> تحت تاثیر
concerned [by] <adj.> تحت تاثیر
after-effect تاثیر بعدی
aerated در تحت تاثیر
aerate در تحت تاثیر
impressionability تاثیر پذیری
size effect تاثیر اندازه
touched تحت تاثیر
afair تاثیر کردن
influence value ارزش تاثیر
influence value ضریب تاثیر
efficacy درجه تاثیر
impressional تاثیر کننده
inductive influence تاثیر القائی
impressing تاثیر کردن بر
coefficients ضریب تاثیر
efficiency درجه تاثیر
aerating در تحت تاثیر
impress تاثیر کردن بر
after-effects تاثیر بعدی
aerates در تحت تاثیر
coefficient ضریب تاثیر
impresses تاثیر کردن بر
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
confirming house موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
take over bid پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
ship influence تاثیر عبور کشتی
bacterization تحت تاثیر باکتری
alcoholism تاثیر الکل در مزاج
actions تاثیر اثر جنگ
impressing : تحت تاثیر قراردادن
counteracts متقابلا" تاثیر گذاشتن
impressed : تحت تاثیر قراردادن
counteracting متقابلا" تاثیر گذاشتن
counteracted متقابلا" تاثیر گذاشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com