Dictiornary-Farsi | تارک دنیا منزوی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 121 (8 milliseconds)

English	Persian
hermit	تارک دنیا منزوی
hermits	تارک دنیا منزوی


Other Matches

hermitess	زن تارک دنیا
ascetics	تارک دنیا
ascetic	تارک دنیا
monk	تارک دنیا
monks	تارک دنیا
nuns	زن تارک دنیا
nun	زن تارک دنیا
religious	تارک دنیا روحانی
abbess	رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbesses	رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
the vanity of the world	فنای دنیا مزخرفات یا اباطیل دنیا
diadem	تارک
tiara	تارک
tiaras	تارک
diadems	تارک
ceilings	تارک
apex	تارک
apexes	تارک
ceiling	تارک
vertex	تارک
verlex	تارک
ceiling effect	اثر تارک
apex	راس زاویه تارک
apexes	راس زاویه تارک
the vertex of an angle	راس زاویه :تارک گوشه
vertical angles	گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
isolated	منزوی
indrawn	منزوی
solitary	منزوی
closed system	منزوی
seclusive	منزوی
solitudinarian	منزوی
offish	منزوی
god-forsaken	منزوی
secluded	منزوی
seclude	منزوی شدن
marginalize	منزوی کردن
seclude	منزوی کردن
marginalized	منزوی کردن
closeted	منزوی شدن
insular	جزیرهای منزوی
marginalizes	منزوی کردن
marginalizing	منزوی کردن
isolated ion	یون منزوی
aback	منزوی پرت
marginalising	منزوی کردن
to seclude oneself	منزوی شدن
marginalised	منزوی کردن
closeting	منزوی شدن
closet	منزوی شدن
closets	منزوی شدن
marginalises	منزوی کردن
isolated system	سیستم منزوی
dissociable	گوشه گیر منزوی
sequestering agent	عامل منزوی کننده
geezers	ادم عجیب و منزوی
recluses	منزوی گوشه نشین
recluse	منزوی گوشه نشین
geezer	ادم عجیب و منزوی
solitary	گوشه نشین منزوی
thermally isolated system	سیستم منزوی از نظر گرمایی
to retire from [to] a place	از [به] جایی کناره گیری کردن [یا منزوی شدن]
gamodeme	نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
macrocosms	دنیا
world	دنیا
worlds	دنیا
macrocosm	دنیا
vale	دنیا
universe	دنیا
vales	دنیا
Tons (bags) of money.	یک دنیا پول
worldliness	دنیا پرستی
Thanks a mI'llion.	یک دنیا متشکرم
wordly minded	دنیا دار
secularity	دنیا پرستی
mammonist	دنیا دار
tactfully	دنیا دار
mammonist	دنیا پرست
oceans of money	یک دنیا پول
tactful	دنیا دار
pelf	مال دنیا
pelf	جیفه دنیا
all over the world	در تمامی دنیا
wordly minded	دنیا پرست
secularization	دنیا پرستی
the whole world	تمام دنیا
sisters	پرستار دخترتارک دنیا
sister	پرستار دخترتارک دنیا
born with a silver spoon in one's mouth <idiom>	باثروت به دنیا آمدن
worldling	ادم دنیا پرست
The living languages of the world.	زبانهای زند ؟ دنیا
He is unique in the world.	توی دنیا تک است
My holiday did me a world of good.	درتعطیلات یک دنیا به من خوش گذشت
Make a journey round the world.	بدور دنیا سفر کردن
the love of money is the root of all evil <idiom>	حب دنیا هست راس هر خطا
enclosure	سلول تارکان دنیا [دین]
the whole world	همه دنیا تمامی جهان
Photos are accepted world	عکس هایی مقبولی دنیا
thule	اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
A wave of anger swept over the entire world .	موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
cloister	اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
ap.saved is a p gained	یک دینار پس انداز در حکم یک دنیا درامد است
They are poles apart.	یک دنیا باهم فرق دارند ( بسیار متفاوتند )
cloisters	اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
atlas	قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
You never can tell .	کار دنیا است ( قابل پیش بینی نیست )
1 and 2 are poles apart. <idiom>	۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
atlases	قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
antipodal	مربوط به ساکنین ینگی دنیا واقع در طرف مقابل زمین مستقیما
Pronoia	واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts.	مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
Laugh and the world laghs with you, weep and you w. <proverb>	بخندى ,دنیا با تو مى خندد گریه کنى باید بتنهایى گریه گنى.
Laugh and the world laughs with you , weep and you wepp alone. <proverb>	بخند تا دنیا با تو بخندد گریه کن تا تنها گریه کنى.
immanentism	نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
The wrd is a place of trial by ordeal , not of eas. <proverb>	دنیا جاى آزمایش است نه جاى آسایش .
The world is your oyster! <proverb>	دنیا مال تو است. هر فرصتی در دسترس است!
We don't know what the world will be like in 20 years, to say nothing of in 100 years.	ما نمی دانیم دنیا در ۲۰ سال آینده چه جور تغییر می کند چه برسد به ۱۰۰ سال آینده.
Fustat rug	فرش فسطاط [فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
realistic deterrence	میخکوب کردن حقیقی استراتژی سد کردن پیشروی کمونیسم در دنیا ممانعت حقیقی از پیشرفت کمونیسم