English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (7 milliseconds)
English Persian
verdure تازگی سبزیجات سبزی
Other Matches
olericulture سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones. سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
green stuff سبزیجات
green سبزیجات
greens سبزیجات
vegetables سبزیجات
greenest سبزیجات
pot herbs سبزیجات پختنی
herbs سبزیجات معطر
Vegetables dont agree (disagree)with me . سبزیجات به من نمی سازد
to cultivate vegetables زراعت کردن سبزیجات
pot liquor اب ته دیگ پس از پختن سبزیجات دران
julienne ابگوشت سبزیجات بریده شده
herb spice blend آمیخته ای از ادویه و سبزیجات معطر
incipience or ency تازگی
greenness تازگی
dewiness تازگی
maidenhood تازگی
verdancy تازگی
recency تازگی
modernness تازگی
greenth تازگی
freshness تازگی
newness تازگی
refurbishment تر و تازگی
novelties تازگی
novelty تازگی
freshly به تازگی
latterly به تازگی
modernity تازگی
orinality تازگی بکری
it is nothing new تازگی ندارد
stimulus novelty تازگی محرک
not long a go همین تازگی ها
uninspired عاری از تازگی و لطف
goulash نوعی غذا که با گوشت گاو یاگوساله و سبزیجات تهیه میشود
He hasn't had much of an appetite lately. به تازگی او [مرد] هیچ اشتها ندارد.
the interest of it is gone دیگر خوش مزگی یا تازگی ندارد
stale تازگی وطراوت چیزی را از بین بردن
greenth سبزی
vegetable سبزی
greenstuff سبزی
virescence سبزی
viridity سبزی
veg سبزی
greenery سبزی
green jaundice سبزی
greenness سبزی
greenless بی سبزی
green stuff سبزی
green meat سبزی
legume سبزی
fawner سبزی پاک کن
greengrocery سبزی فروشی
greengrocers سبزی فروش
viridescence میل به سبزی
coster سبزی فروش
vegetable soup سوپ سبزی
verdancy حالت سبزی
vegetably بشکل سبزی
vegetably سبزی وار
obsequious سبزی پاک کن
wrack اشغال سبزی
pot herb سبزی پختنی
green vegetable سبزی خوراکی
greengrocer سبزی فروش
nine days wonder چیزی که جند صباحی تازگی داردو پس از ان زودفراموش میشود
What vegetables do you have? چه سبزی هایی دارید؟
pickler پیازترشی سبزی ترشی
maket garden باغ سبزی کاری
vegetable diet خوراک سبزی دار
buble and squeak قیمه با سبزی یا کلم
virescence سبزی غیرعادی دربرگهای گل
olla یکجور اش سبزی دار دراسپانی
garden stuff حاصل باغ :سبزی ومیوه
minestrone سوپ غلیظ سبزی ولوبیاوماکارونی
fawning دم لابه سبزی پاک کنی
costermonger سبزی فروش دوره گرد
fawningly ازروی سبزی پاک کنی
borscht نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
borsch نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
Cooked vegetables digest easily. سبزی پخته زود هضم است.
flatteringly متملقانه ازروی سبزی پاک کنی
the greenish hue of blue حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
gallows bird کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
green bice رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
quercetin ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
Medici Mamluk rug قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com