English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (6 milliseconds)
English Persian
cooling plant تاسیسات سردکننده
Other Matches
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
caretaker status وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
frigorific سردکننده
coolant سردکننده
coolants سردکننده
cooling shell پوسته سردکننده
refrigerant ماده سردکننده
absorption refrigerating machine دستگاه سردکننده جذبی
wine cooler هرنوع وسیله یا مخزن سردکننده شراب
open cycle reactor system سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
cutting oil روغن سردکننده روغن برش
plants تاسیسات
maintenance تاسیسات
installations تاسیسات
installation تاسیسات
facilities تاسیسات
plant تاسیسات
services تاسیسات
facility تاسیسات
built in engine موتور تاسیسات
telecommunication installation تاسیسات ارتباطات
confinement facility تاسیسات زندان
shore stablishment تاسیسات ساحلی
sintering plant تاسیسات زینتر
port installations تاسیسات بندری
naval establishment تاسیسات دریایی
fiscal station تاسیسات سریال
hospital benefit تاسیسات بیمارستانی
physical security تامین تاسیسات
lighting plant تاسیسات روشنایی
radar installation تاسیسات رادار
critical facility تاسیسات حساس
crane installation تاسیسات بالابر
heating installation تاسیسات حرارتی
three phase installation تاسیسات سه فاز
renewals نوسازی تاسیسات
renewal نوسازی تاسیسات
sports facility تاسیسات ورزشی
training facilities تاسیسات اموزشی
border installations تاسیسات مرزی
treatment facility تاسیسات بهداری
air facility تاسیسات هوایی
physical security حفافت تاسیسات
air inst alations تاسیسات هوایی
treatment facility تاسیسات پزشکی
active installation تاسیسات فعال
power plant تاسیسات جریان قوی
public works تاسیسات عام المنفعه
inactive installation تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
inhouse work کارهای داخلی تاسیسات
class ii installation تاسیسات اماد طبقه 2
ancillary facilities تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
nuclear power plant تاسیسات انرژی هستهای
low voltage installation تاسیسات فشار ضعیف
low voltage plant تاسیسات فشار ضعیف
blast furnace plant تاسیسات کوره بلند
power plants تاسیسات جریان قوی
high head plant تاسیسات فشار قوی
power installation تاسیسات جریان قوی
class i installation تاسیسات اماد طبقه 1
power generating plant تاسیسات تولید نیرو
air conditioning plant تاسیسات تهویه مطبوع
maintenance نگهداری از تاسیسات یاساختمان
granulating plant تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
gurantee period دوره نگهداری تاسیسات
heat treating equipment تاسیسات عملیات حرارتی
physical فیزیکی مربوط به تاسیسات
agglomerating plant واحد یا تاسیسات زینتر
open hearth plant تاسیسات کوره زیمنس مارتین
roll up جمع اوری کردن تاسیسات
dressing plant تاسیسات تهیه سنگ معدن
continous casting plant تاسیسات ریخته گری دائمی
continous tinning line تاسیسات قلع کاری دائمی
cryptofacility تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
high frequency heating equipment تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
sewerage requipment تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
inactive beds میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
air facility تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air inst alations تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
capital budget بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
low voltage system شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
impluse voltage testing plant ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
utility تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
wharfage استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
target array نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
check دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checks دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checked دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
mysticism در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
apron لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
roll up پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
two way telephone equipment تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
infrastructures تاسیسات ثابت پادگانی ساختمانهای پادگانی
physical inspection بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
critical facility تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
bureaucracies تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucracy تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucrasy حکومت اداری تاسیسات اداری
three phase system شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
key facility بخش مهم تاسیسات مهم اداره مهم
utopiannism اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
installation تاسیسات سیم کشی سیم کشی ساختمان
installations تاسیسات سیم کشی سیم کشی ساختمان
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
low voltage distribution system شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
physical motor pool پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com