English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
continous tinning line تاسیسات قلع کاری دائمی
Other Matches
continous casting plant تاسیسات ریخته گری دائمی
cross to bear/carry <idiom> رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
standing orders دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
standing order دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
retainer حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainers حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
caretaker status وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
perennials دائمی
perennial دائمی
constant دائمی
sequential دائمی
ceaseless دائمی
first string دائمی
permanent دائمی
continous دائمی
standing دائمی
constants دائمی
services تاسیسات
facilities تاسیسات
maintenance تاسیسات
plants تاسیسات
plant تاسیسات
installation تاسیسات
facility تاسیسات
installations تاسیسات
torching کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torch کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
eternal بی پایان دائمی
creep limit حد انبساط دائمی
standing committee کمیته دائمی
regular salary حقوق دائمی
regular army ارتش دائمی
premanent way خط ثابت خط دائمی
costant load بار دائمی
continous rolling نورد دائمی
sustained speed سرعت دائمی
continous running گردش دائمی
continual دائمی همیشگی
steady state حالت دائمی
steady flow جریان دائمی
continous earth زمین دائمی
standing army ارتش دائمی
permanent سیر دائمی
permanent دائمی ماندنی
permanent color رنگ دائمی
constant power توان دائمی
consistent flow جریان دائمی
continous cycle گردش دائمی
permanent storage حافظه دائمی
permanent storage انبارش دائمی
permanent storage انباره دائمی
permanent saving پس انداز دائمی
everlasting همیشگی دائمی
permanent consumption مصرف دائمی
permanent hardness سختی دائمی
permanent magnet اهنربای دائمی
permanent income درامد دائمی
permanent load بار دائمی
permanent insane مجنون دائمی
permanent error خطای دائمی
continous operation کار دائمی
persistent inflation تورم دائمی
permanent store انباره دائمی
permanent way مسیر دائمی
permanent tooth دندان دائمی
permanent fault عیب دائمی
permanent structures ساختمانهای دائمی
heating installation تاسیسات حرارتی
hospital benefit تاسیسات بیمارستانی
sintering plant تاسیسات زینتر
three phase installation تاسیسات سه فاز
lighting plant تاسیسات روشنایی
naval establishment تاسیسات دریایی
telecommunication installation تاسیسات ارتباطات
border installations تاسیسات مرزی
renewal نوسازی تاسیسات
fiscal station تاسیسات سریال
sports facility تاسیسات ورزشی
training facilities تاسیسات اموزشی
cooling plant تاسیسات سردکننده
critical facility تاسیسات حساس
radar installation تاسیسات رادار
built in engine موتور تاسیسات
air facility تاسیسات هوایی
air inst alations تاسیسات هوایی
port installations تاسیسات بندری
physical security حفافت تاسیسات
physical security تامین تاسیسات
active installation تاسیسات فعال
crane installation تاسیسات بالابر
shore stablishment تاسیسات ساحلی
confinement facility تاسیسات زندان
treatment facility تاسیسات بهداری
treatment facility تاسیسات پزشکی
renewals نوسازی تاسیسات
fatigue bending machine دستگاه خمش دائمی
continous traction نیروی کشش دائمی
continous strand furnace کوره رشتهای دائمی
permanent magnet steel فولاد اهنربای دائمی
cruising speed سرعت دائمی اتومبیل
fereter [معابد دائمی در کلیساها]
perpetual motion machine ماشین خودکار دائمی
keelboat قایق با تیر دائمی کف
fatigue bending test ازمایش خمش دائمی
continous anealing furnace کوره ملتهب دائمی
indefinite leave to remain [British E] جواز اقامت دائمی
permanent residence permit جواز اقامت دائمی
continous conveyor بالابر دائمی و ثابت
continous heating furnace کوره حرارتی دائمی
continous mixer مخلوط کننده دائمی
continous milling machine دستگاه فرز دائمی
continuous rain بارش باران دائمی
sustained short circuit اتصال کوتاه دائمی
nuclear power plant تاسیسات انرژی هستهای
ancillary facilities تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
inhouse work کارهای داخلی تاسیسات
low voltage plant تاسیسات فشار ضعیف
public works تاسیسات عام المنفعه
power generating plant تاسیسات تولید نیرو
blast furnace plant تاسیسات کوره بلند
inactive installation تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
power installation تاسیسات جریان قوی
air conditioning plant تاسیسات تهویه مطبوع
high head plant تاسیسات فشار قوی
heat treating equipment تاسیسات عملیات حرارتی
gurantee period دوره نگهداری تاسیسات
granulating plant تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
low voltage installation تاسیسات فشار ضعیف
power plant تاسیسات جریان قوی
power plants تاسیسات جریان قوی
agglomerating plant واحد یا تاسیسات زینتر
physical فیزیکی مربوط به تاسیسات
maintenance نگهداری از تاسیسات یاساختمان
class i installation تاسیسات اماد طبقه 1
class ii installation تاسیسات اماد طبقه 2
pence for any thing میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing خطوط خاتم کاری و منبت کاری
perennially بطور ماندگاریا دائمی همیشه
engramme تحولات دائمی هسته سلول
continous casting method روش ریخته گری دائمی
engram تحولات دائمی هسته سلول
alternating stress تنش نوسان دار دائمی
perpetuate دائمی کردن جاودانی ساختن
perpetuated دائمی کردن جاودانی ساختن
continous rod mill دستگاه نورد سیم دائمی
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
perpetuating دائمی کردن جاودانی ساختن
perpetuates دائمی کردن جاودانی ساختن
open hearth plant تاسیسات کوره زیمنس مارتین
high frequency heating equipment تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
cryptofacility تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
dressing plant تاسیسات تهیه سنگ معدن
roll up جمع اوری کردن تاسیسات
mandate قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
permanent income hypothesis فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
mandate حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی
permanent emplacement موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
permafrost لایه منجمد دائمی اعماق زمین
air facility تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
sewerage requipment تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
inactive beds میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
low voltage system شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
air inst alations تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
capital budget بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
hallucinosis حالت هذیانی و وهمی ابتلاء به توهم دائمی
alnico الیاژی از اهن جهت ساخت اهنربای دائمی
impluse voltage testing plant ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
utility تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
engramme اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
engram اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
glid تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
wharfage استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
flag station جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
target array نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
theft بردن متقلبانه مال غیر به قصد محروم کردن دائمی مالک از ان
thefts بردن متقلبانه مال غیر به قصد محروم کردن دائمی مالک از ان
check دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checks دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checked دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
mysticism در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
aprons لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
apron لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
tenant in fee simple متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
permanent income hypothesis این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
presidium هیئت عامله دائمی شاغل در دوره فترت هیئت رئیسه
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
roll up پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
drilling pattern نمونه مته کاری الگوی مته کاری
continous immersion test ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
two way telephone equipment تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
perpetual inventory فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
infrastructures تاسیسات ثابت پادگانی ساختمانهای پادگانی
physical inspection بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com