Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
amphibious tank
تانک اب خاکی
Other Matches
on
فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
tractor group
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
assault craft
ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
antiamphibious minefield
میدان مین ضد اب خاکی یا ضدعملیات اب خاکی دشمن
naval landing party
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
amphibious task group
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
tankers
تانک
tanker
تانک
reservoir
تانک
reservoirs
تانک
tank
تانک
panzer
تانک
anti-tank
ضد تانک
antiarmor
ضد تانک
water towers
تانک اب
water tower
تانک اب
antitank
ضد تانک
bazookas
ضد تانک
bazooka
ضد تانک
drop tank
تانک موقت
stalled tank
تانک ایستاده
tank destroyer
توپ ضد تانک
flail tank
تانک ضد مین
main battle tank
تانک اصلی
tank deck
شاسی تانک
intermediate frequency tank circuit
مدار تانک
caterpillar tracks
وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
antitank obstacle
مانع ضد تانک
antitank artillery
توپخانه ضد تانک
cupola
برجک فرماندهی تانک
cupolas
برجک فرماندهی تانک
control vehicle
تانک نافم حرکت
antitank launcher
موشک انداز ضد تانک
stalled tank
تانک از کار افتاده
skirting armor
زره دامنه تانک
fuel tank vent
هواکش تانک سوخت
hull defilade
سنگر گرفتن تانک
armor group
گروه زره تانک
bulkhead
دهلیزداخلی دهلیز تانک
bulkheads
دهلیزداخلی دهلیز تانک
landing craft tank
ناو تانک پیاده کن
turret
برجک توپ یا تانک
track tension
تنظیم شنی تانک
turrets
برجک توپ یا تانک
decks
سکوی جلوی تانک
decked
سکوی جلوی تانک
deck
سکوی جلوی تانک
tankage
گنجایش تانک یا مخزن
high explosive antitank
گلوله سوختار شدید ضد تانک
flail tank
تانک غلطک دار ضد مین
scorpions
نوعی تانک سبک شناسایی
scorpion
نوعی تانک سبک شناسایی
main battle tank
قوی ترین تانک رزمی
intercoms
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
whippets
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
intercom
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
ullage
حجم بالای سطح مایع تانک
hulls
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
whippet
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
hull
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
tank recovery vehicle
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
entac
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
compass course
مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
skirting armor
ضخیم ترین قسمت زره تانک
haul defilade
قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
scorpion
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
scorpions
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
gunnery
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
knock down
زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
hull down
قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
secondary armament
جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
main armament
جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
sprocket
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
wet wing
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
integral tank
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
sponson
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
hunting
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
biocidal action
عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
wood louse
خر خاکی
earthy
خاکی
dust colour
خاکی
edaphic
خاکی
earth-bound
خاکی
earthborn
خاکی
earth dam
سد خاکی
embankment dam
سد خاکی
earth fill dam
سد خاکی
amphibious pack
تک اب خاکی
terrene
خاکی
earthen
خاکی
mundane
خاکی
embankments
سد خاکی
earthly
خاکی
worldly
خاکی
amphibious
اب خاکی
terrestrial
خاکی
embankment
سد خاکی
tellurian
خاکی
dew worm
کرم خاکی
earethliness
خاکی بودن
lobworm
کرم خاکی
amphibious
خاکی و ابی
dust color
رنگ خاکی
zoned earth dam
سد خاکی ناهمگن
earth born
خاکی فانی
earth dam
بند خاکی
terricolous
خاکزی خاکی
mold etc
خاکی کردن
warping tug
یدک کش اب خاکی
milliped
جنس خر خاکی
milleped
جنس خر خاکی
vallation
دیوار خاکی
vault formed in the earth
طاق خاکی
landing forces
قوای اب خاکی
homogeneous earth dam
سد خاکی همگن
pulverulence
حالت خاکی
earth road
راه خاکی
earth work
کارهای خاکی
earth work
عملیات خاکی
earthiness
خاکی بودن
semiterrestrial
نیمه خاکی
rain worm
کرم خاکی
fuse plug
سرریز خاکی
geophyte
گیاه خاکی
ground ivy
پاپیتال خاکی
landing party
گروه اب خاکی
embankment
دیوار خاکی
earthworm
کرم خاکی
amphibious transport ship
ترابر اب خاکی
staging
تمرین اب خاکی
earthworms
کرم خاکی
amphibian
وسیله اب و خاکی
amphibian
هواپیمای اب و خاکی
amphibian
ابی خاکی
earthiness
طبیعت خاکی
amphibious reconnaissance
شناسایی اب خاکی
adaphic organism
زیستمند خاکی
amphibious operation
عملیات اب خاکی
bordering
پشته خاکی
amphibious lift
ترابری اب و خاکی
amphibious force
نیروی اب خاکی
alkaline earth
قلیایی خاکی
border
پشته خاکی
amphibious pack
بارهای اب خاکی
soiling
خاکی کردن
khaki
خاکی رنگ
bordered
پشته خاکی
amphibious vehicle
خودروی اب خاکی
dun
سمند خاکی
earthworks
عملیات خاکی
terrestrial
زمین خاکی
soil
خاکی کردن
earthwork
ختل خاکی
angleworm
کرم خاکی
embankments
دیوار خاکی
soils
خاکی کردن
metal deactivator
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
advance force
نیروی جلودار اب خاکی
verge
شانه خاکی جاده
shouldered
دو طرف خاکی جاده
shouldering
دو طرف خاکی جاده
shoulders
دو طرف خاکی جاده
shoulder
دو طرف خاکی جاده
verges
شانه خاکی جاده
navvies
کارگر کارهای خاکی
navvy
کارگر کارهای خاکی
vales
زمین جهان خاکی
vale
زمین جهان خاکی
landing threshold
استانه فرود اب خاکی
landing ship dock
اسکله فرود اب خاکی
joint amphibious operations
عملیات مشترک اب خاکی
man of mould
انسان خاکی یا فانی
amphibious assault ship
ناومخصوص هجوم اب و خاکی
amphibious striking forces
نیروهای ضربتی اب خاکی
amphibious tractor
خودروشنی دار اب خاکی
beach party
گروه پیشرو اب خاکی
benching
جان پناه خاکی
amphibious task force
گروه رزمی اب خاکی
amphibious transport dock
ناومخصوص ترابری اب خاکی
brandling
یکجور کرم خاکی
boat team
تیم قایق اب خاکی
borrow area
محل قرضه سد خاکی
amphibious squadron
گردان عملیات اب خاکی
amphibious lift
حمل ونقل اب خاکی
amphibious demonstration
عملیات اب خاکی نمایشی
establishing authority
فرماندهی نیروهای اب خاکی
amphibian floats
شناورهای ابی خاکی
amphibious assault ship
ناو هجومی اب و خاکی
alkaline earth oxide
فلز قلیایی خاکی
alkaline earth metal
فلز قلیایی خاکی
amphibious control group
گروه کنترل اب خاکی
amphibious demonstration
عملیات نمایشی اب خاکی
assault ships
ناوهای هجومی اب خاکی
non cohesive soil
خاکی که فاقد چسبندگی باشد
numbered wave
امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
benching
تختک خاکی پله بندی
earthworks
خاک کاری کارهای خاکی
scraper
یکی از ماشینهای عملیات خاکی
barbette
تپههای خاکی که توپها را بر ان قرارمیدهند
khaki
لباس کار خاکی رنگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com