English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
underway replenishment تجدید تدارکات در مسیر حرکت
Other Matches
underway replenishment تجدید سوخت و تدارکات درحال حرکت
resupply تجدید اماد تجدید تدارکات
replenishment تجدید تدارکات وسوخت
vertical replenishment تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
trend مسیر حرکت
trends مسیر حرکت
course مسیر حرکت
coursed مسیر حرکت
courses مسیر حرکت
leg شاخه مسیر حرکت
heading جهت مسیر حرکت
headings جهت مسیر حرکت
legs شاخه مسیر حرکت
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
delay en route تاخیر درحین حرکت در مسیر
sea legs شاخههای مسیر حرکت ناو
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
course recorder دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
sweeper track مسیر حرکت ناو مین جمع کن
remaining velocity سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
plotting chart نقشه ثبت و رسم مسیر حرکت ناو
tactical diversions تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
crab angle زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
plotting ثبت یا رسم مسیر حرکت بردن نقاط روی طرح یانقشه
crossing target هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
plotting board صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
capturing کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
trials مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
rallies تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallied تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
weatherly حرکت در مسیر باد دارای باد مساعد
provisions تدارکات
munitions تدارکات
supplied تدارکات
supply تدارکات
supplying تدارکات
supplies تدارکات
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
supplied تدارکات ملزومات
supplying تدارکات ملزومات
marriage preparations تدارکات عروسی
level of supply سطح تدارکات
supply تدارکات ملزومات
accompanying supplies تدارکات همراه
unit supply تدارکات یکان
warlike preparations تدارکات جنگی
follow up تدارکات پشتیبان
general supplies تدارکات عمومی
unit supply تدارکات یکانی
loose issue تدارکات روباز
supply party گروه تدارکات
supply point نقطه تدارکات
supply officer افسر تدارکات
supply support پشتیبانی تدارکات
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
main supply route راه اصلی تدارکات
supply route خط تدارکات راه اماد
logistic route مسیرهای لجستیکی تدارکات
general issue تدارکات عمومی ارتش
deteriorating supplies تدارکات فاسد شدنی
aerial supply تدارکات از راه هوا
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
plots تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
logistics مبحث تدارکات لشکر کشی
provision اذوقه تدارکات وسایل لازم
supply control کنترل تدارکات اعتبار امادی
off the shelf تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
munition تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
chandler فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
loose issue تدارکات خارج شده از بسته بندی
principal قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
passing action عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
principals قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
routing identifier نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
gl مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
provision center مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
renews تجدید
reviewed تجدید
neogenesis تجدید
review تجدید
renewing تجدید
recrudescence تجدید
repetition تجدید
renew تجدید
refresh تجدید
revivals تجدید
reviews تجدید
turnover تجدید
refreshes تجدید
instauration تجدید
renewal تجدید
revival تجدید
refreshed تجدید
renewals تجدید
anabiosis تجدید
repetitions تجدید
reviewing تجدید
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
renewal offf lease تجدید اجاره
revision تجدید چاپ
revitalization تجدید حیات
revision تجدید نظر
republication تجدید چاپ
revisions تجدید چاپ
renewal of the convention تجدید اتفاق
renewal of the convention تجدید پیمان
renewability قابلیت تجدید
revisionary تجدید نظری
resurgence تجدید حیات
restoration تجدید بازگرداندن
renascence تجدید حیات
remilitarization تجدید تسلیحات
renewer تجدید کننده
revisal تجدید نظر
revivor تجدید مرافعه
reinvigorate تجدید نیروکردن
reimpression تجدید چاپ
recension تجدید چاپ
revisions تجدید نظر
recalculation تجدید محاسبه
reviews تجدید نظر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com