Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (16 milliseconds)
English	Persian
regrade	تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
Other Matches
evaluation rating	درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
defense classification	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
restricted data	اطلاعات طبقه بندی شده
downgrades	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
carpet classification	طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings	طبقه بندی کردن درجه بندی
rating	طبقه بندی کردن درجه بندی
window	تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
security classification	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification	از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation	علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
kwic	روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
word warp	فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
classifications	طبقه بندی رده بندی
classification	طبقه بندی رده بندی
army class manager activity	سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
driver	یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers	یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
classification	طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications	طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
associative storage	یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
group	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades	درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade	درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
echo check	بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service	سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributing	1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information	اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attribute	1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes	1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
aperture card	روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation	درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
reformat	قالب بندی مجدد
repagination	صفحه بندی مجدد
denominations	طبقه بندی
classification	طبقه بندی
assortments	طبقه بندی
low grade	کم طبقه بندی
bracket	طبقه بندی
systemization	طبقه بندی
taxonomies	طبقه بندی
taxonomy	طبقه بندی
sorting	طبقه بندی
stratification	طبقه بندی
divisions	طبقه بندی
division	طبقه بندی
denomination	طبقه بندی
grading	طبقه بندی
typification	طبقه بندی
assortment	طبقه بندی
classifications	طبقه بندی
trapdoor	فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors	فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing	پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
categorises	طبقه بندی کردن
soil class	طبقه بندی خاک
vendor rating	طبقه بندی فروشندگان
secrets	طبقه بندی سری
graduates	طبقه بندی کردن
classification of soil	طبقه بندی خاک
classificatory	مربوط به طبقه بندی
computer classifications	طبقه بندی کامپیوتر
zootaxy	طبقه بندی جانوران
job classification	طبقه بندی شغلی
speed rate increment	طبقه بندی سرعت
classifying	طبقه بندی کردن
categorizing	طبقه بندی کردن
graduate	طبقه بندی کردن
layers	طبقه بندی کردن
layer	طبقه بندی کردن
categorizes	طبقه بندی کردن
classification chart	نمودار طبقه بندی
categorize	طبقه بندی کردن
categorising	طبقه بندی کردن
categorised	طبقه بندی کردن
classifiable	قابل طبقه بندی
rug classification	طبقه بندی فرش
budget classification	طبقه بندی بودجه
classified	طبقه بندی شده
classifies	طبقه بندی کردن
classify	طبقه بندی کردن
standardization	همگونی طبقه بندی
classifications	طبقه بندی پیام
unclassified	بدون طبقه بندی
harmonic division	طبقه بندی متناسب
service rating	طبقه بندی پرسنلی
classification	طبقه بندی پیام
aggroup	طبقه بندی کردن
to categorize	طبقه بندی کردن
nosology	طبقه بندی بیماریها
unclassified	طبقه بندی نشده
classification of aggregate	طبقه بندی خاکدانه ها
secret	طبقه بندی سری
harmonic proportion	طبقه بندی متناسب
nondescript	غیرقابل طبقه بندی
suborder	طبقه بندی فرعی
categorized	طبقه بندی کردن
job classification	طبقه بندی شغل
market grades and grading	طبقه بندی بازار
graduating	طبقه بندی کردن
map classification	طبقه بندی نقشه ها
systemize	طبقه بندی کردن
taxonomist	متخصص طبقه بندی
accounting classification	طبقه بندی حساب
industrial classifications	طبقه بندی صنعتی
pigeonhole	طبقه بندی کردن
route classification	طبقه بندی جاده ها
graduation	درجه بندی
calibration	درجه بندی
calibrating	درجه بندی
calibrated	درجه بندی
calibrate	درجه بندی
grades	درجه بندی
calibrates	درجه بندی
grade	درجه بندی
grading	درجه بندی
scale	درجه بندی
gradations	درجه بندی
ratings	درجه بندی
gradation	درجه بندی
scaling	درجه بندی
rating	درجه بندی
distance vector protocols	اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
topsecret	طبقه بندی به کلی سری
class	طبقه بندی کردن رده
restricts	بازداشت طبقه بندی مدارک
classed	طبقه بندی کردن رده
coinage	طبقه بندی بهای مسکوک
classes	طبقه بندی کردن رده
classing	طبقه بندی کردن رده
classified advertisement	آگهی طبقه بندی شده
integrade	[طبقه بندی داخلی کردن]
classified items	اقلام طبقه بندی شده
classified material	مدارک طبقه بندی شده
classified items	اماد طبقه بندی شده
restricting	بازداشت طبقه بندی مدارک
restrict	بازداشت طبقه بندی مدارک
brussels nomenclature	طبقه بندی تعرفه برکسل
glossography	طبقه بندی و شرح زبانها
intergrade	طبقه بندی داخلی کردن
credit rating	درجه بندی اعتبار
rates	درجه بندی کردن
echelonment	درجه بندی کردن
rating schedule	مقیاس درجه بندی
rating scale	مقیاس درجه بندی
rate	درجه بندی کردن
graduates	درجه بندی کردن
rater	درجه بندی کننده
calibration curve	منحنی درجه بندی
scscalable	قابل درجه بندی
calibration constant	ثابت درجه بندی
calibration error	خطای درجه بندی
linear scale	درجه بندی خطی
logarithmic scale	درجه بندی لگاریتمی
intergradation	درجه بندی داخلی
ratee	درجه بندی شونده
graduating	درجه بندی کردن
grade	درجه بندی کردن
graduate	درجه بندی کردن
grades	درجه بندی کردن
grades	درجه بندی رتبه
grade	درجه بندی رتبه
merit rating	درجه بندی شایستگی
peer rating	درجه بندی همسالان
graduation line	خط درجه بندی شده
performance rating	درجه بندی عملکرد
taxon	واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
accountable cryptomaterial	مدارک و وسایل طبقه بندی شده
access to classified material	دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
international classification of	طبقه بندی بین المللی بیماریها
agct	ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
systematist	متخصص فائده سازی و طبقه بندی
classification yard line	سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
assort	طبقه بندی کردن مناسب بودن
labelled	برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels	برچسب زدن طبقه بندی کردن
army genetal classification test	ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
label	برچسب زدن طبقه بندی کردن
labeling	برچسب زدن طبقه بندی کردن
dan gup jeado	سیستم درجه بندی تکواندو
tricked	درجه بندی عدسی دوربین
maximum scale value	مقدار درجه بندی حداکثر
trick	درجه بندی عدسی دوربین
suppliers rating	درجه بندی نمودن فروشنده ها
graphic rating scale	مقیاس درجه بندی نگارهای
unscourced wool	پشم درجه بندی نشده
forced distribution rating	درجه بندی با توزیع معین
tricking	درجه بندی عدسی دوربین
grades	نوع درجه بندی کردن
grade	نوع درجه بندی کردن
age grouping	طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
grain size classification	طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
reserve on board	مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com